کلیه
کُلْیِه (kidney)
در مهرهداران[۱]، هر یک از جفت اندامهای مسئول تنظیم مایعات بدن، دفع مواد زاید، حفظ ترکیب یونی خون، و تنظیم غلظت برخی از مواد شیمیایی خون. کلیهها در دیواره عقبی شکم[۲] قرار دارند و هر کدام دارای تعداد بسیاری لولههای طویلاند. (← نفرون[۳]) بخشهای خارجی تصفیۀ ترکیبات مایع خون، و بخشهای داخلی بازجذب انتخابی نمکهای ضروری را بهعهده دارند. ترکیبات دفعی در مایع باقیمانده (ادرار[۴]) از طریق میزنای[۵] به مثانه[۶] وارد میشود. عملکرد کلیه به چند مرحله تقسیم میشود: تصفیۀ خون، بازجذب همۀ قندها، بازجذب یونهای محلول لازم برای بدن، بازجذب آب به میزان لازم، و دفع اوره[۷]، آب، و یونهای اضافی بهصورت ادرار. عملکرد کلیه حیاتی و عدم کارآیی آن خطرناک است. هرچند، اگر یک کلیه از کار بیفتد، کلیه دیگر بزرگ میشود و عمل آن را نیز بهعهده میگیرد. بیمار دارای دو کلیۀ نارس بهکمک ماشین کلیه[۸] یا دستگاه دیالیز[۹] یا پیوند کلیه[۱۰] زندگی نسبتاً طبیعی خواهد داشت. بیماریهای دیگر کلیه با تشکیل سنگ کلیه همراهاند. این سنگهای سخت در نتیجۀ افزایش سطح کلسیم خون یا اسید اوریک بالا ایجاد میشوند و سبب درد شدید بههنگام عبور از میزنای، و نیز موجب خونریزی در بافتهای مجاری ادراری[۱۱] میشوند.
نقش کلیه در تصفیۀ خون. تصفیۀ خون بهمنظور زدودن مواد شیمیایی ناخواسته ضروری است. هر مادۀ شیمیایی که از کلیه عبور میکند، براثر عمل تصفیه از خون خارج میشود و چنانچه بهمنظور برگشت آن به بدن بازجذب صورت نگیرد، با ادرار دفع میشود. سمها، مواد شیمیایی غیرطبیعی، و مواد آلودهکننده از این طریق دفع میشوند. بسیاری از مواد آنقدر کوچکاند که از صافی کلیه میگذرند. برای جلوگیری از دفع مواد شیمیایی مهم، نظیر گلوکز[۱۲] و نمکهای معدنی[۱۳]، این مواد در کلیه بازجذب میشوند. این فرآیند ممکن است برخلاف شیب غلظتی باشد، بنابراین انرژی حاصل از تنفس بهکار گرفته میشود. این فرآیند به انتقال فعال[۱۴] معروف است.
تنظیم میزان آب. اگر میزان آب در خون زیاد باشد، کلیهها ادرار رقیق، و در صورتیکه میزان آب در خون کم باشد، ادرار غلیظ تولید میکنند. این فرآیند را هورمون ضد ادراری[۱۵] تنظیم میکند. اگر میزان آب خون بسیار پایین باشد، هیپوفیز[۱۶] این هورمون را در خون آزاد میکند. این عمل سبب افزایش بازجذب آب در کلیهها شده و ادرار غلیظ میشود. اگر میزان آب در خون خیلی زیاد باشد، هورمون ضدادراری کمتری در خون آزاد میشود، آب کمتری در کلیهها بازجذب شده، و ادرار رقیق میشود.
تنظیم سطوح پروتئین. اگر پروتئین بیش از میزان لازم باشد، اضافۀ آن برای فراهمکردن پروتئینهای گوناگون و لازم برای بدن در کبد شکسته میشود. یکی از محصولات تجزیۀ پروتئین اوره است که باید از بدن دفع شود. کلیهها اوره را بازجذب نمیکنند، بنابراین اوره با ادرار دفع میشود. ادرار تولیدشده در کلیهها بهصورت موقت در مثانه ذخیره میشود.
دیالیز. در ماشین دیالیز، خون فرد از بین غشاهایی نسبتاً تراوا عبور میکند و اوره از خون به مایع دیالیز منتقل میشود. درمان با دیالیز غلظت مواد محلول در خون را به سطوح طبیعی آنها برمیگرداند. این عمل باید با فواصل منظم صورت گیرد. طی دیالیز، مواد مفید خون، نظیر گلوکز و یونهای معدنی، نباید ازدست بروند. بههمین منظور، غلظت این مواد در مایع دیالیز مانند غلظت آنها در خون است. این امر تضمین میکند که فقط مواد دفعی و یونهای اضافی و آب در مایع دیالیز منتشر میشوند (← انتشار[۱۷]).
پیوند کلیه. پیوند کلیه امکان جایگزینکردن کلیۀ بیمار با کلیۀ سالم فرد اهداکننده را فراهم میکند. با این همه، ممکن است بدن بیمار کلیۀ اهدایی را دفع کند. برای جلوگیری از دفع کلیه، از کلیهای اهدایی با نوع بافتی مشابه بافت بیمار استفاده میکنند، با اشعهدرمانیِ مغز استخوان بیمار تولید گویچههای سفید را متوقف میکنند، گیرندۀ کلیه مدتها پس از پیوند در شرایط استریل نگهداری میشود، و داروهایی دریافت میکند که خطر دفع کلیه را کاهش میدهند. هر یک از این دو روش جانشین که در درمان نارسایی کلیه بهکار میروند، معایب و مزایایی دارند. دیالیز طولانی و خستهکننده است و از آنجا که با فواصل معیّنی صورت میگیرد، ممکن است محدودیتهایی برای بیمار ایجاد کند. برای پیوند کلیه لازم است کلیه اهدایی مناسب باشد، با این همه هیچگونه یقینی حاصل نمیشود و پس از پیوند نیز، بیمار مجبور است تا آخر عمر دارو مصرف کند. هرچند این داروها مانع دفع کلیه میشوند، احتمال بیماری را نیز افزایش میدهند.