عاروس گلی
عاروس گلی (آیین)
این رسم بیشتر در جنگلهای شمال ایران و در روزهای پیش از نوروز برگزار میشده و شاید هنوز هم بتوان در مناطق دورافتاده، باقیماندۀ آن را دید. شیوۀ برگزاری عاروسگلی چنین است که زنی از آغاز تا پایان مراسم در میان معرکه میرقصد. دو مرد که یکی نقاب یا گریم سفید دارد و لباسی از پوست گوسفند یا بز سفید پوشیده (پیر بابو ـ شوهر دختر و گاهی پدرش) و دیگری با نقاب یا گریم سیاه و لباسی از پوست سیاه بز (غول ـ عاشق دختر) در حالیکه هریک شمشیری به دست راست و چوبدستی به دست چپ گرفتهاند، ضمن رقص و پایکوبی به نبردی نمایشی میپردازند. عاشق میخواهد خود را به عروس برساند و شوهر مانع میشود و از دختر دفاع میکند. تعدادی نوازنده و خواننده این نبرد را همراهی میکنند و این نمایش آیینی از آغاز تا پایان با موسیقی و آواز و رقص پیش میرود؛ بیآنکه هیچ نیازی به گفتار داشته باشد. موضوع تصنیف گروهی تماشاگران و خوانندگان، تبریک نوروز و سال نو است. در پایان مراسم پیربابو شکست میخورد و غول، عاروسگلی را با خود به کلبه میبرد. «عاروسگلی، آیینی است بسیار قدیمی برای ادای احترام به ریتم طبیعت و پیروزی نو بر کهنه و بهار بر زمستان. و زن کسی نیست جز زمین که در همه مدت میچرخد و میرقصد». مفهوم و شکل بدوی اجرای این آیین، مبدأ آن را به پیش از اسلام میرساند که در مناطق جنگلی و دورافتاده، کمابیش از تحولات زندگی مصون مانده. چنانکه امروزه مضمون آن (پیروزی عاشق و کشته شدن شوهر) غیراخلاقی و ناپسند است.