راسل، برتراند (۱۸۷۲ـ۱۹۷۰)
راسِل، برتراند (۱۸۷۲ـ۱۹۷۰)(Russell, Bertrand)
برتراند راسل Bertrand Russell | |
---|---|
زادروز |
۱۸۷۲م |
درگذشت | ۱۹۷۰م |
ملیت | انگلیسی |
تحصیلات و محل تحصیل | تحصیل در ترینیتی کالج، دانشگاه کیمبریج |
شغل و تخصص اصلی | فیلسوف |
شغل و تخصص های دیگر | ریاضی دان |
آثار | دانش ما درباره جهان خارجی (۱۹۱۴) و تحقیق درباره معنی و حقیقت (۱۹۴۰) |
گروه مقاله | ریاضیات |
خویشاوندان سرشناس | دورا راسل (همسر) |
فیلسوف و ریاضیدان انگلیسی. تأکیدش بر تحلیل منطقی[۱] سیر فلسفۀ قرن ۲۰ را تحت تأثیر قرار داد. راسل در ۱۸ مۀ ۱۸۷۲ در تِرلِک[۲]، واقع در ویلز[۳]، متولد شد و در ترینیتی کالج[۴]، دانشگاه کیمبریج، تحصیل کرد. پس از آن که در ۱۸۹۴ از تحصیل فراغت یافت، در فرانسه و آلمان و ایالات متحد به سفر پرداخت و سپس به عضویت شورای مدیران ترینیتی کالج درآمد. از روزگار جوانی حس آگاهی اجتماعی نیرومندی را در خود پروراند؛ در همان زمان، به تحصیل در زمینۀ مسائل منطقی و ریاضی مشغول شد؛ در این رشتهها تخصص یافت و از او دعوت شد که در بسیاری از مؤسسههای سراسر جهان به تدریس و سخنرانی پردازد. راسل با نخستین اثر عمدهاش، اصول ریاضیات[۵] (۱۹۰۲)، شهرت و اعتبار کسب کرد؛ او در این کتاب کوشید که ریاضیات را از قلمرو مفاهیم مجرد فلسفی برهاند و چارچوبِ علمیِ دقیقی به آن ببخشد. سپس بهمدت هشت سال با آلفرد نورت وایتهد[۶]، فیلسوف و ریاضیدان انگلیسی، همکاری کرد. حاصل این همکاری اثر سترگ اصول ریاضیات بود (۳ جلد، ۱۹۱۰ـ۱۹۱۳). در این کتاب نشان داده شده که ریاضیات را میتوان برحسب مفاهیم منطق عمومی، از قبیل رده[۷] و عضویت یک رده، بیان کرد. راسل و وایتهد ثابت کردند که اعداد را میتوان بهمنزلۀ ردههایی از نوعی معیّن تعریف کرد و در این فرآیند، مفاهیم منطقی و نشانهگذاری[۸] منطقیای بهوجود آوردند که مقام منطق نمادین[۹] را بهعنوان رشتۀ تخصصی مهمی در حوزۀ فلسفه تثبیت کردند. راسل در کتاب مهم بعدی خود، مسائل فلسفه[۱۰] (۱۹۱۲)، مفاهیمی از حوزههای جامعهشناسی، روانشناسی، فیزیک و ریاضیات را به وام گرفت تا اصول عقاید ایدئالیسم[۱۱] را، که مکتب فلسفی مسلط آن دوره بود و همۀ اشیا و تجربهها را محصول نیروی عقل میانگاشت، باطل کند. راسل واقعگرا[۱۲] بود و عقیده داشت که اشیایی که از راه حواس ادراک میشوند واقعیتی ذاتی و مستقل از ذهن دارند.
سوسیالیست و صلحدوست. راسل هر دو طرف منازعه در جنگ جهانی اول را محکوم کرد و بهسبب موضع سازشناپذیری که داشت جریمه پرداخت، به زندان افتاد و از شغل تدریس در دانشگاه کیمبریج محروم شد. در زندان کتابی نوشت با عنوان مقدمهای بر فلسفۀ ریاضی[۱۳] (۱۹۱۹) و دو حوزۀ شناختی را که از یکدیگر جداییناپذیر میانگاشت درهم آمیخت. پس از جنگ، از اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (جمهوری روسیه) دیدن کرد و در کتاب عمل و نظر بلشویسم[۱۴] (۱۹۲۰) واخوردگیاش را از سوسیالیسمی که در آنجا اجرا میشد بیان کرد. به گمان او، روشهایی که برای دستیابی به نظام کمونیستی بهکار برده شدهاند تحملناپذیر بودهاند و نتیجههای بهدست آمده ارزش پرداخت چنان بهای گزافی را نداشتهاند. راسل در فاصلۀ میان ۱۹۲۱ و ۱۹۲۲ در دانشگاه پکن تدریس کرد. از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۲، پس از آن که به انگلستان بازگشت، ادارۀ مدرسۀ خصوصی فوقالعاده پیشرفتۀ بیکن هیل[۱۵] را برعهده گرفت؛ از ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۴ در مؤسسههای آموزشی گوناگونی در ایالات متحد تدریس کرد. دیوان عالی نیویورک او را از تدریس در سیتی[۱۶]کالج شهر نیویورک بازداشت زیرا در آثاری از قبیل آنچه من بدان معتقدم[۱۷] (۱۹۲۵) به دین حمله کرده بود و در شیوههای رفتار و اصول اخلاقی[۱۸] (۱۹۲۹) به حمایت از آزادی جنسی برخاسته بود. راسل در ۱۹۴۴ به بریتانیا بازگشت و بار دیگر به عضویت شورای آموزشی ترینیتی کالج درآمد. اگرچه او بهمنظور حمایت از آرمان متفقین در جنگ جهانی دوم دست از صلحطلبی برداشت، اما مخالف سرسخت استفاده از سلاحهای هستهای شد. در ۱۹۴۹ «نشان لیاقت[۱۹]» از دست جورج ششم دریافت کرد. راسل در ۱۹۵۰ جایزۀ نوبل را در رشتۀ ادبیات از آن خود کرد و با عنوان «قهرمان انسانیت و آزادی اندیشه» از او نام برده شد. در اواخر دهۀ ۱۹۵۰ رهبری نهضتی را برعهده گرفت که مدافع خلع سلاح هستهای بریتانیا بود و به همین سبب در ۸۹سالگی، پس از اجرای تظاهراتی ضد هستهای، زندانی شد. راسل بقیۀ عمر را در ویلز گذرانید و در ۲ فوریۀ ۱۹۷۰ در آنجا درگذشت. راسل، علاوه بر کارهای اولیهاش، خدمت عمدهای به پیشرفت پوزیتیویسم منطقی[۲۰]، که جنبش فلسفی نیرومند دو دهۀ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ بود، انجام داد. لودویگ ویتگنشتاین[۲۱]، که زمانی شاگرد راسل در کیمبریج بود، قویاً تحت تأثیر مفهوم ابتکاری «ذرهباوری منطقی[۲۲]» او قرار گرفت. راسل، در پویش خویش برای درک ماهیّت و حدود شناخت، در احیای فلسفۀ تجربهگرایی[۲۳] در حوزۀ وسیعتر شناختشناسی[۲۴] نقشی اساسی داشت. او، در کتابهای دانش ما دربارۀ جهان خارجی[۲۵](۱۹۱۴) و تحقیق دربارۀ معنی و حقیقت[۲۶] (۱۹۴۰)، کوشید تا هرگونه شناخت بالفعلی را که از طریق تجربههای بیواسطه ساخته میشود، تبیین کند. از دیگر آثارش: الفبای نسبیّت[۲۷] (۱۹۲۵)؛ آموزش و پرورش و نظم اجتماعی[۲۸] (۱۹۳۲)؛ تاریخ فلسفۀ غرب[۲۹] (۱۹۴۵)؛ تأثیر علم بر جامعه[۳۰] (۱۹۵۲)؛ پیشرفت فلسفی من[۳۱] (۱۹۵۹)؛ جنایتهای جنگی در ویتنام[۳۲] (۱۹۶۷)؛ زندگینامۀ برتراند راسل بهقلم خودش[۳۳] (۳ جلد، ۱۹۶۷ـ۱۹۶۹).
- ↑ logical analysis
- ↑ Trelleck
- ↑ Wales
- ↑ Trinity College
- ↑ The Principles of Mathematics
- ↑ Alfred North Whitehead
- ↑ class
- ↑ notation
- ↑ symbolic logic
- ↑ The Problems of Philosophy
- ↑ idealism
- ↑ realist
- ↑ Introduction to Mathematical Philosophy
- ↑ Practice and Theory of Bolshevism
- ↑ Beacon Hill
- ↑ City
- ↑ What I Believe
- ↑ Manners and Morals
- ↑ Order of Merit
- ↑ logical positivism
- ↑ Ludwig Wittgenstein
- ↑ logical atomism
- ↑ empiricism
- ↑ epistemology
- ↑ Our Knowledge of the External World
- ↑ Inquiry into Meaning and Truth
- ↑ The ABC of Relativity
- ↑ Education and the Social Order
- ↑ A History of Western Philosophy
- ↑ Impact of Science upon Society
- ↑ My Philosophical Development
- ↑ War Crimes in Vietnam
- ↑ The Autobiography of Bertrand Russell