ابن بکوس
Ebn-e Bakoos
ابن بکوس | |
---|---|
محل زندگی | بغداد |
شغل و تخصص اصلی | پزشک |
شغل و تخصص های دیگر | مترجم |
دوره | سدۀ 4ق |
آثار |
کتاب کناش (معروف به کناش کبیر) و کتاب قرابادین ملحق به کناش (معروف به کناش صغیر) ترجمه و اصلاح سوفسطیقا و کتاب الکون و الفساد ارسطو و کتاب الحس و المحسوس و اسباب النبات تئوفراستوس |
گروه مقاله | پزشکی |
(نام کامل: ابواسحاق ابراهیم بن بکوس العشاری) از طبیبان و مترجمان سدهی چهارم هجری در بغداد. معاصر حنین بن اسحاق و از جمله کسانی بود که حنین ترجمههای آنها را اصلاح میکرد.
کلمهی بکوس که آن را بکس و بکش نیز ضبط کردهاند باید معرب کلمهی بکوس یا باکوس[۱] (ربالنوع شراب و یکی از خدایان معروف یونان باستان) باشد. ابن ابی اصیبعه عیون الانباء میگوید که وی در علم طب ماهر و از مشایخ اطبای بغداد بود و با آن که کور شد از اشتغال به حرفهی طب دست برنداشت و در بیمارستان عضدی تدریس میکرد. او را کتابهایی در طب است، از قبیل کناش (معروف به کناش کبیر) و کتاب قرابادین ملحق به کناش (معروف به کناش صغیر)، مقالهای در باب آبله، رسالهای در تشریح و درمان چشم، رسالهای در بیماری پوست، کتابی دربارهی رؤیا و رسالاتی در باب آبهای معدنی و درمان سموم.
ابن بکوس زبان سریانی و عربی نیکو میدانسته و یکی از بیستوچهار طبیب است که عضدالدوله دیلمی در سال 368ق به خدمت بیمارستان عضدی گماشت. پسر ابراهیم، یعنی ابوالحسن علی، نیز در طب و نقل کتب مردی مشهور و مطلع بود و کتب بسیاری به عربی نگاشته است. ابراهیم بن بکوس را غیر از کتب طب و ترجمههای طبی، نقلهایی از قبیل ترجمه و اصلاح سوفسطیقا و کتاب الکون و الفساد ارسطو و کتاب الحس و المحسوس و اسباب النبات تئوفراستوس نیز بود. دربارهی احوال ابن بکوس و پسرش آنچه در کتب آمده غالبا به صورت اختلاط است و به همین دلیل، گرفتاری به کوری را هم در شرح احوال پدر نوشتهاند و هم برای پسر؛ همچنین تدریس در بیمارستان عضدی را.
ابن ابی اصیبعه برای ابوالحسن بن علی پسری به نام عیسی ذکر کرده که شاگرد ابوعبدالله ناتلی بوده و بنابراین در قرون 4 و 5ق میزیسته است.
- تاریخ الحکما، ص 28
- لغتنامه دهخدا، مدخل ابراهیم بن بکوس
- الفهرست، صص 349 و 351 و 353
- عیون الانباء فی طبقات الاطبا، صص 188، 205، 236، 240، 244، 323
- ↑ Bacchus