ابوجهل
ابوجَهْل (مکه ۶۷ پیش از هجرت ـ۲ق)
(نام کامل: ابوالحَکَم عَمرو بن هشام بن مُغیره مَخزومی) از اشراف و ثروتمندان قریش و مکه. شغلش تجارت بود. پدرش ریاست بنی مخزوم، شاخهای از قریش را، برعهده داشت. به روایتی مادرش اسماء نگاهداری پیماننامۀ قریش برای تحریم مسلمانان را عهدهدار بود ولی بعداً اسلام آورد و به تجارت عطر پرداخت. وی مردی کاردان و در میان قریش از نفوذ کلام برخوردار بود. به همین سبب در جوانی به عضویت دارالندوه درآمد. با پیامبر (ص) به شدت مخالفت میکرد و رسالت او را در جهت برتری بخشیدن بر بنیهاشم و تضعیف تیرههای دیگر قریش، ازجمله خود، میدید. برادر مادری خود را که بعد از اسلامآوردن عازم مدینه شده بود، از قُبا به مکه برگردانید و او را زندانی کرد. پیامبر نیز او را «ابوجهل» نامید. اما ظاهراً بهدلیل حسن خدمت عِکْرَمه ( ـ۱۳ق) فرزند او به اسلام، پیامبر دستور داد تا مسلمانان او را بعد از مرگش سبّ نکنند و عکرمه را نیز به این کنیه منسوب نکنند. ابوجهل در سال دوم هجری، با لشکری که خود آن را بسیج کرد، برای حمایت از کاروانی که ابوسفیان سالاری آن را برعهده داشت، به راه افتاد. هرچند کاروان به سلامت گذشت، لشکر مکه به اصرار ابوجهل بهسوی بدر حرکت کرد و در درگیری که با مسلمانان پیدا کرد، با وجود برتری، از مسلمانان شکست خورد و ابوجهل به همراه شماری دیگری از سران قریش به قتل رسید. دشمنیهای ابوجهل و اقدامات وی علیه نشر اسلام شأن نزول پارهای از آیات قرآنی دانسته شده است.