اخفش، ابوالحسن سعید ( ـ ح۲۱۵ق)
اَخْفَش، ابوالحسن سعید ( - ح ۲۱۵ق)
ابوالحسن سعید اخفش | |
---|---|
درگذشت | ح۲۱۵ق |
محل زندگی | عراق |
ملیت | ایرانی |
شغل و تخصص اصلی | نحوی |
آثار | القوافی (دمشق، ۱۹۷۰)؛ معانیالقرآن (بیروت، ۱۹۸۵) |
گروه مقاله | زبان شناسی |
جوایز و افتخارات | بنیانگذار مکتب نحوی بغداد |
(معروف به اخفش اوسط) نحوی و ادیب زادۀ بلخ. در بصره به تحصیل علم پرداخت و صرف و نحو را از سیبویه، پیشوای نحویان بصره، فراگرفت و نزد کسانی چون، خلیل بن احمد و ابوزید انصاری دانش آموخت. وی از هشام بن عروه، واقدی حدیث شنیده است. پس از آنکه شهرتی به دست آورد، به تدریس الکتاب سیبویه پرداخت و نقد آرای سیبویه در این کتاب را باب کرد. اگرچه وی به مکتب نحوی بصره تعلق داشت، نحویان کوفه نیز او را پیشوای نحویان میخواندند و با تمسک به نظریات وی پایههای مکتب خود را در مقابل مکتب بصره استحکام بخشیدند. اخفش مدتی طولانی نیز در بغداد نزد کسایی بود و به تدریس و تألیف اشتغال داشت. وی در بغداد رفتهرفته میان نظریات دو مکتب نحوی بصره و کوفه تعاملی برقرار کرد و مکتب نحوی سومی را بنیاد نهاد که بعدها به مکتب بغداد شهرت یافت. از حدود قرن ۳ق به بعد نحویان بسیاری اخفش خوانده شدند و گویی این نام پس از سعید بن مسعده به صورت لقبی افتخارآمیز برای نحویان درآمد و بسیاری از مدعیان نحودانی این لقب را برای خود برگزیدند؛ که از معروفترین آنها میتوان ابوعبدالله هارون بن موسی دمشقی، مشهور به اخفش ثانی (۲۰۱ـ۲۹۲ق) را نام برد.
در زبان فارسی مَثَل «بُزِ اخفش» کاربرد فراوان دارد و آن کنایه از کسی است که در بحثها بدون هیچ تفکری با تکاندادن سرِ خود گفتار طرف مقابل را تأیید کند. روایت است که چون به دلایلی کسی با اخفش مباحثه نمیکرد، وی ملاحظات نحوی خود را به بُزی میگفت و با کشیدن ریسمانی که به شاخش بسته بود از بُز تصدیق میگرفت.
آثار منتشرشدۀ اوست: القوافی (دمشق، ۱۹۷۰)؛ معانیالقرآن (بیروت، ۱۹۸۵).