تیاتر ارمنیان تهران
تئاتر ارمنیان تهران
در سال ۱۲۵۷ شمسی گروهی از جوانان ارمنی در تهران نخستین نمایشنامۀ خود با نام اوستا بدروس را با امکانات ابتدایی، در محلهای در حوالی دروازه قزوین اجرا کردند. در آن دوره هنوز سالن دایمی تئاتر وجود نداشت و یکی از اعضای گروه به نام ماناس آبر، خانهای مسکونی را برای چنین اجراهایی در اختیار دوستانش قرار داد. نمایشنامۀ بعدی گروه، دو گرسنه نام داشت که با اجرای آن مخالفتخوانیها آغاز شد؛ اما گروه با جذب افراد دیگری مثل هووسپ طاطوسیان به فعالیت خود ادامه داد و نمایشنامۀ شوشانیگ/ دختر آسیابان را روی صحنه برد. به تدریج بر تعداد اعضا و هواداران گروه افزوده شد و عواید حاصل از فروش بلیتها در اختیار هیئت مدیرۀ مدرسۀ هایگازیان قرار میگرفت تا برای امور تربیتی و پرورشی هزینه شود. در سال ۱۲۵۹، برای مدرسۀ هایگازیان در خیابان ارامنه (واقع در گذر محمدتقی کر) ساختمان جدیدی ساخته شد که در کنار آن سالن نمایشی با معماری فرنگی احداث گردید که از نخستین سالنهای مدرن تئاتر در تهران بود. فعالیتهای این مدرسه زیر نظر هیئت مدیرۀ مدرسه انجام میشد. در همین دوره «انجمن دوستداران تئاتر» تشکیل شد که هاروتیون ماردیروسیان از نخستین بازیگران و کارگردانهای آن بود. در یک بازۀ زمانی کوتاه، مترجمانی مثل هوهانس ماسحیان (مساعدالسلطنته) به همکاری با انجمن شتافتند و نمایشنامههای خدعههای اسکاپن، طبیب اجباری، خسیس و ازدواج اجباری از مولیر را به ارمنی و فارسی ترجمه کردند. بر خلاف آنچه در دربار قاجار مرسوم بود یا بعدها، امثال حسن ناصر در گیلان در متن ترجمههای مولیر دخل و تصرف میکردند، ترجمههای ماسحیان وفادر به متن اصلی بودند. مترجمان دیگر این دوره، آودیس قرابگیان و اوانس طوماسیان بودند. در مدت سه سال، نمایشنامههایی همچون نرسس کبیر و کمدی انجیر خچو روی صحنه اجرا شد و اگر نمایشی موسیقی لازم داشت دستۀ موزیک ارتش به سرپرستی سوقومون زاکاریان آن موسیقی را مینواختند.
از هنرمندانی که در خلال سالهای ۱۲۷۶ تا ۱۲۸۱ شمسی در صحنۀ تئاتر ارامنۀ تهران فعال بودند، هاروتیون ماردیروسیان، سیمولف بدلوسیان، قوکاس قوکاسیان، نرسس خان و هوسیگ پاپازیان از دیگران مشهورتر بودند. در همین سالها نمایشنامههای شوشانیگ، آرشاگ دوم، نرسس کبیر و خاکهای سیاه روی صحنه اجرا شدند و در سال ۱۲۸۱، با عزیمت دو خواهر به نامهای وار تیتر و وانوش فلیگیان از تبریز به تهران، «گروه تئاتر بانوان تهران» تشکیل شد و تا سال ۱۲۸۲ که هر دو خواهر به مصر رفتند، نمایشنامههایی را روی صحنه بردند.
در سال ۱۲۸۴، «تالار مدرسۀ ارمنیان» در محلۀ حسنآباد افتتاح شد که در سال ۱۲۹۰، در ادامۀ فعالیتهای خود، مجلس بزرگداشت ۳۰ سال فعالیت الکساندر شیروانزاده، نمایشنامهنویس ارمنی، را نیز برگزار کرد. اتفاق مهم در سال ۱۲۹۵، اجرای اپرت آرشین مالالان (عزیر حاجی بیگف) توسط اعضای «انجمن خیریۀ زنان ارمنی» زیر نظر هوهانس طوماسیان بود. از آن جا که قرار بود این نمایشنامه برای زنان ایرانی هم نمایش داده شود، همۀ بازیگران از میان زنان ارمنی انتخاب شده بودند. این نمایشنامه هم برای اهل حرم احمدشاه در کاخ گلستان و هم برای گروهی از زنان پایتخت اجرا شد و با اقبال مواجه گشت. بازیگران زن این نمایش، خانمها آروسیاگ پطروسیان به نقش سلطانبیگ، شوشانیگ بارسقیان به نقش سلیمان، تاکوهی ساهاگیان به نقش خدمتکار، آروسیاگ گلندریان به نقش عسگر، مریم نیگوقوسیان به نقش نلی، کاترین سرکیسیان به نقش خاله، لوسیگ خاچاطوریان به نقش گلچهره و کناریک آبوویان به نقش آسیا بودند. این انجمن در همان سال منحل شد، اما اعضای آن به فعالیتهای خود در عرصۀ نمایش ادامه دادند.
در سال ۱۲۹۹ گروههای دیگری به فعالیت پرداختند که مهمترین آنها برادران ایپگیان (گاسپار و آرمناک) و آرتو طریان و مارگو گوستانیان و همسرانشان آردو و میشا بودند. از همین سال گروههای ارمنی با هموطنان ایرانی خود فعالیتهای نمایشی مشترکی را آغاز کردند و به ویژه نمایشنامههایی از رضا کمال شهرزاد و حسن مقدم (مثل پریچهر و پریزاد، شب هزار و یکم و جعفرخان از فرنگ برگشته) را روی صحنه بردند.
در سالهای سلطنت پهلوی اول از ۱۳۰۵ به بعد، هنرمندان دیگری همچون هایک کاراکاش، داوید خانیان، آشوت آروستامیان، گقام استپانیان، هامو استپانیان، گریگور یقیکیان، واهرام پاپازیان و پری آقابابوف، خوانندۀ مشهور اپرا، روی صحنۀ تئاتر به فعالیت پرداختند و نمایشنامههایی مثل مردی که شیطان را دیده است (گاستون لروبی)، فدایی (دئو موی)، عاشق غریب (ذوالفقار حاجی بیگف)، زن لال (آناتول فرانس)، اصلی و کرم (عزیر حاجی بیگف)، اتللو (ویلیام شکسپیر)، شرافت (هرمان زودرمان)، انوشیروان عادل و مزدک (گریگور یقیکیان)، مادام کاملیا (الکساندر دوما)، خدایان باستان (لئون شانت)، برای شرف (الکساندر شیروانزاده)، دختر کلیمی (سی بلوی)، پرنسس ناتاشا (شارول مری)، خانوادۀ جنایتکار (جیا کومتی) و ملکۀ قلعۀ مخروب (لئون شانت) را در تئاتر سیروس، باشگاه ارامنه، تئاتر ایران جوان، باشگاه سینا و تالار سیرک تهران روی صحنه بردند.
از سالهای دهۀ ۱۳۲۰ شمسی، هنرمندان دیگری فعالیت خود را آغاز کردند که با شکلهای جدید و مدرنتر نمایش آشنا بودند و تئاتر ایران را بیش از گذشته متحول ساختند. تفاوت نسل جدید هنرمندان با نسل متقدم در این بود که اغلب هنرمندان ارمنی با هموطنان ایرانی خود به شکل گسترده و یکپارچه در گروههای نمایشی همکاری و مشارکت میکردند و قابل تفکیک از یکدیگر نبودند. از میان هنرمندانی که در این دوره فعالیت داشتند، هنریک استپانیان، ناپلئون سارواریان، مانوئل ماروتیان، واهان آقامالیان، ساموئل خاچیکیان، لرتا هایراپتیان، شاهین سرکیسیان، آربی آوانسیان، ادوارد اصلانیان، تونی آمادونی، سورن مناتساگیان، آرمناک آهارونیان و لوریک میناسیان بیش از دیگران به شهرت رسیدند.