مسیحیت
مسیحیّت
دین مبتنی بر تعالیم عیسی مسیح (ع) به روایت عهد جدید، از ادیان بزرگ جهان. امروزه نزدیک به ۲میلیارد پیرو و چندین مذهب و فرقه دارد که در برخی عقاید و اعمال متفاوتاند. سه مذهب اصلی آن عبارتاند از کلیساهای کاتولیک رومی، ارتُدوکس شرقی و پروتستان. تقریباً سه قرن اول مسحیت تاریخ مدونی ندارد و صرفاً بر پایۀ گفتهها و نوشتههای دینی آباء کلیسا استوار است که با آثار یونانی و لاتینی خود سعی در تثبیت و نگهداری متن کتاب مقدس و ارشاد مسیحیان داشتند. مسیحیت در آغاز با تعبیر و تفسیرهای گوناگون مبتنیبر اعتقادات شرک قدیم مواجه بود و به شیوههای مختلف در مقابل آن ایستادگی میکرد. از نخستین بدعتها و شقاقها در این دین مرقیونیه و مونتانوسیان بود. کلیسا در برابر کسانی که سبب بروز اینگونه اختلافها و پراکندگیها در تعلیمات دین میشدند میایستاد و آنان را از کلیسا اخراج میکرد. مسیحیان نخستینی که از اطاعت دین دولت و امپراتوری روم سرباز میزدند، کشته میشدند. بیشتر این قربانیان مربوط به دورۀ امپراتوران روم، ازجمله نرون، است. قسطنطین اول و لیکینیوس با فرمان میلان (۳۱۳م) نسبت به مسیحیت اعلان تسامح کردند. پس از دورۀ مسیحیکُشی، در شرق؛ و توسط قسطنطین، کلیسا زیر نظر امپراتور قرار گرفت و با قوانین یوستینیانوس مستحکم شد، اما در غرب، بهسبب ضعف امپراتوران روم غربی و قدرت یافتن اسقف رم، استقلال کلیسا حفظ شد. تصمیمات نیز در شوراهایی متشکل از اسقفها اتخاذ میشد، چنانکه اعتقادنامۀ نیقیه در این شوراها تدوین یافت. رهبانیت و صومعهنشینی از قرن ۳م به بعد یکی از ارکان مسیحیت شد. در قرن ۴ اقوام ژرمنی اروپا کمکم به دین مسیحیت در آمدند و در این میان قوم فرانکها با پذیرش مذهب کاتولیک به تقویت کلیسای غربی پرداخت. در قرنهای ۷ و ۸م همۀ آسیا، بهجز آسیای صغیر، بهدست مسلمانان تسخیر شد و از سیطرۀ کلیسای شرقی بیرون آمد. اختلاف و جدایی کلیساهای شرق و غرب با تمثالشکنیها شدت گرفت و اختلاف و دشمنی میان کلیساهای رم و قسطنطنیه به شقاق شرقی کبیر انجامید. در قرن ۹م، کلیساهای غرب و شرق دارای دو فرهنگ متفاوت بودند و جز در اعتقاد به مسیح در دیگر اعمال و عبادات با یکدیگر اختلاف داشتند. از این پس تاریخ مسیحیت همچون دو کلیسای ارتدوکس شرقی و کاتولیک رومی به دو جریان شرقی و غربی تقسیم شده است. عقاید: مسیحیان باور به تثلیث یا خدای واحد در سه اقنوم دارند؛ اَب (پدر)، ابن (پسر) و روحالقدس که قدرت الهی فعال در جهان است. آنان معتقدند که خدا همۀ موجودات را آفریده و برای نشاندادن محبتش به جهان در کالبد عیسی مسیح به زمین آمده، رنج کشیده و جان خویش را فدا کرده است تا انسان را با خدا آشتی دهد. به عقیدۀ مسیحیان، عیسی سه روز بعد از بر صلیبشدن، به قدرت خداوند از نو جان گرفت و بارها در کالبد جسمانی بر مریدانش ظاهر شد. آنان معتقدند که شاید در راه ایمانشان رنج بکشند، اما با زندگی جاودانی در آخرت و در محضر خداوند پاداش میگیرند، پاداشی که به ایمانآورندگان به عیسی و پیروان تعالیم او نوید داده شده است. مسیحیان خداوند را پدر آسمانی خود میدانند، زیرا به اعتقاد آنان عیسی در تعالیم خود به حواریانش گفته است که خدا را «اَبّا» یا پدر بخوانند. ارزشهای محوری مسیحیت عبارتاند از عشق، شفقت، و عدالت مسیحی. عدالت به تعبیر آنان یعنی انصاف، توزیع برابر منابع، و تبعیض مثبت به سود قشرهای محروم. مسیحیان معتقدند که خداوند بشریت را با ارزش برابر خلق کرده و از اینرو تعصب و تبعیض نارواست. این عقاید مبتنی بر دو تعلیم عیسی است؛ عشق به دیگران چنانکه خود را دوست میداریم، و رفتار با دیگران همانگونه که برای خود میپسندیم. به اعتقاد مسیحیان، ساختار جوامع ماده باور (ماتریالیستی) جدید که ارزش بسیار برای پول و دارایی قائلاند، شخص را به اولویتبخشیدن به خود تشویق میکند و به آزمندی، رقابت، و خودخواهی دامن میزند. در مقابل، برخی رهبران مسیحی مانند مارتین لوترکینگ، دزموند توتو، و اسکار رومرو معتقد بودند که در شرایط ظلم به دیگران نباید خاموش ماند، حتی اگر جان کسی به خطر افتد. مسیحیان بر این باورند که جهان مخلوق است و به ارادۀ پروردگار، برای برآوردن هدفی خاص و نه برحسب تصادف، بهوجود آمده است. برخی از مسیحیان برای روایت آفرینش که در سِفر پیدایش آمده است، اعتبار لفظی و حقیقی قائلاند و برخی دیگر آن را بیان نمادینی از این حقیقت میدانند که آفریدگار جهان پروردگار یکتاست. نیز ← کتاب_مقدس