نعلبندیان، عباس (تهران ۱۳۲۶ـ۱۳۶۸ش)
عباس نعلبندیان (تهران ۱۳۲۶ـ همانجا 8 خرداد ۱۳۶۸ش)
عباس نعلبندیان | |
---|---|
زادروز |
تهران ۱۳۲۶ش |
درگذشت | تهران 8 خرداد ۱۳۶۸ش |
ملیت | ایرانی |
شغل و تخصص اصلی | نمایشنامهنویس |
شغل و تخصص های دیگر | داستاننویس |
آثار | پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگوارههای دورۀ بیستوپنجم زمینشناسی و یا چهاردهم، بیستم و غیره فرقی نمیکند؛ ناگهان هذا حبیبالله مات فی حبالله هذا قتیلالله مات بسیفالله |
گروه مقاله | تئاتر |
جوایز و افتخارات | جایزه از دومین دورۀ جشن هنر شیراز برای نمایشنامۀ پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگوارههای دورۀ بیستوپنجم زمینشناسی و یا چهاردهم، بیستم و غیره فرقی نمیکند |
داستاننویس و نمایشنامهنویس ایرانی. نمایشنامۀ پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگوارههای دورۀ بیستوپنجم زمینشناسی و یا چهاردهمِ او جوایز متعددی را نصیبش کرد. از جمله در دومین دورۀ جشن هنر شیراز (1347) ضمن دریافت جایزۀ نقدی مورد تحسین عموم منتقدان قرار گرفت. نعلبندیان در دورههایی تحتتأثیر نمایشنامهنویسان پیشتاز و ابزورد (پوچی) اروپایی بود و در قصهها و نمایشهایش کمتر به مسائل اجتماعی و سیاسی میپرداخت. نخستین نمایشنامهاش را در ۲۱سالگی نوشت؛ در ۱۳۴۸ش در مقام نویسنده، مدیر و عضو شورا در کارگاه نمایش به فعالیت پرداخت که تا اواخر ۱۳۵۷ش در این سمت باقی ماند. پس از انحلال «کارگاه» چندماهی را در زندان گذراند و پس از آزادی هیچ کاری را با روحیۀ حساس خود سازگار ندید.
نعلبندیان از ۱۳۴۵ش داستانهای از هفت تا نهونیم؛ ص. ص. م؛ از مرگ تا مرگ؛ وصال در وادی هفتم: یک غزل غمناک، و از ۱۳۴۷ش نمایشنامههای ذیل را نوشت: پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگوارههای دورۀ بیستوپنجم زمینشناسی و یا چهاردهم، بیستم و غیره فرقی نمیکند؛ اگر فاوست یک کم معرفت به خرج داده بود؛ ناگهان هذا حبیبالله مات فی حبالله هذا قتیلالله مات بسیفالله؛ صندلی کنار پنجره بگذاریم و بنشینیم و به شب دراز تاریک خاموش سرد بیابان نگاه کنیم؛ قصۀ غریب سفر شاد شین شنگول به دیار آدمکشان و امردان و جذامیان و دزدان و دیوانگان و روسپیان و کافکشان؛ هرامسا؛ داستانهایی از بارش مهر و برگ و بوف.
نعلبندیان در ۱۳۶۸ش خودکشی کرد.