ویدیو، هنر
ویدئو، هنر (video art)
گونهای از هنر مدرن که در آن از دستگاههای ویدئو و تلویزیون استفاده میشود و بیشتر یک وسیلۀ هنری است تا شیوهای هنری. این دستگاه (یا وسیله) بهصورتهای گوناگون، مثلاً در هنر چیدمان[۱] یا هنر اجرا[۲]، بهکار میرود. از اینرو هنر ویدئو اغلب با دیگر اشکال بیانی پیشتاز، وجوه مشترک پیدا میکند. وولف فوستل[۳] (۱۹۳۲ـ )، هنرمند آلمانی، در ۱۹۵۹ در جفتوجورکاری[۴]های سهبعدیاش، از دستگاههای تلویزیون استفاده کرد؛ ولی نام جون پایک[۵] (۱۹۳۲) را اغلب مبدع آن میدانند، هنرمندی کرهای که موسیقی خوانده، اما در زمینۀ مجسمهسازی و هنر اجرا نیز کار کرده است. در ۱۹۶۴ به نیویورک رفت و سال بعد یک دوربین ویدئو خرید که در آن زمان هنوز وسیلهای نوظهور بود. هنر پایک معمولاً سرگرمکننده است؛ در اثر مشهوری از او با نام سینهبند برای پیکرۀ زنده[۶] (۱۹۶۹) زنی که ویولنسل مینوازد در جای سینهبندش دو صفحۀ کوچک تلویزیون دارد. آثارِ دیگر نمایندگان هنر ویدئو جدیترند؛ ازجمله دعای بیوقفه[۷] (۱۹۹۲)، اثر هنرمند امریکایی بیل ویولا[۸] (۱۹۵۱ـ )، زنجیرۀ دوازده ساعتهای از تصاویر که خودش آن را «چرخهای از حیات فرد و عالم» میخواند. این زمره آثار را بسیاری از منتقدان، ملالآور و متظاهرانه میدانند؛ ولی هنر ویدئو در حیطۀ هنر پیشتاز بسیار تأثیر گذاشت. در سالهای ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ جایزۀ ترنر[۹]، مشهورترین جایزۀ هنری انگلستان، به دو نمایندۀ هنر ویدئو اهدا شد: نخست داگلاس گوردون[۱۰] (۱۹۶۷ـ ) و سپس گیلیان ورینگ[۱۱] (۱۹۶۳ـ ).