محمود افضلالملک کرمانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
نویسنده و خطاط، پسر سوم آخوند ملا محمد جعفر کرمانی و برادر کوچکتر [[روحی، شیخ احمد (کرمان ۱۲۷۳ـ۱۳۱۴ق)|شیخ احمد روحی]]. کتاب ''جغرافیای بلوچستان'' از تألیفات اوست. افضلالملک برای خلق این اثر شخصاً به بلوچستان رفته و در سراسرش به گردش پرداخته و آن را تهیه کرده است. او در هنگام عزیمت حاج غلامرضا خان آصفالدوله شاهسون، والی کرمان و بلوچستان، به قصد سرکوب کردن طوایف یاغی بلوچ در 1315ق، همراه او بود و در همان سفر فرصت را غنیمت شمرد و به تالیف کتاب جغرافیای بلوچستان پرداخت. مندرجات بخش عمدهای از این کتاب، بسیار شبیه شرح میرزا مهدی خان سرتیپ پس از مأموریتش به بلوچستان در 1279ق است. افضلالملک آثار ادبی و تاریخی دیگری نیز دارد. | نویسنده و خطاط، پسر سوم آخوند ملا محمد جعفر کرمانی و برادر کوچکتر [[روحی، شیخ احمد (کرمان ۱۲۷۳ـ۱۳۱۴ق)|شیخ احمد روحی]]. کتاب ''جغرافیای بلوچستان'' از تألیفات اوست. افضلالملک برای خلق این اثر شخصاً به بلوچستان رفته و در سراسرش به گردش پرداخته و آن را تهیه کرده است. او در هنگام عزیمت حاج غلامرضا خان آصفالدوله شاهسون، والی کرمان و بلوچستان، به قصد سرکوب کردن طوایف یاغی بلوچ در 1315ق، همراه او بود و در همان سفر فرصت را غنیمت شمرد و به تالیف کتاب جغرافیای بلوچستان پرداخت. مندرجات بخش عمدهای از این کتاب، بسیار شبیه شرح میرزا مهدی خان سرتیپ پس از مأموریتش به بلوچستان در 1279ق است. افضلالملک آثار ادبی و تاریخی دیگری نیز دارد. | ||
پس از گرفتاری برادرش شیخ احمد روحی در پی کشته شدن ناصرالدین شاه، او از استانبول به مصر رفت و پس از مدتی کوتاه به طور ناشناس به کرمان رفت و در خانۀ برادر بزرگتر خود شیخ مهدی بحرالعلوم مخفی شد. پس از آن که موضوع قتل ناصرالدین شاه از حدت و شدت اولیه افتاد، او راهی تهران شد. اما | پس از گرفتاری برادرش شیخ احمد روحی در پی کشته شدن ناصرالدین شاه، او از استانبول به مصر رفت و پس از مدتی کوتاه به طور ناشناس به کرمان رفت و در خانۀ برادر بزرگتر خود شیخ مهدی بحرالعلوم مخفی شد. پس از آن که موضوع قتل ناصرالدین شاه از حدت و شدت اولیه افتاد، او راهی تهران شد. اما از آنجا که از مریدان خاص و دوستان نزدیک سید جمالالدین اسدآبادی بود و بدخواهانش نیز او را متهم کرده بودند که برای کشتن مظفرالدین شاه رهسپار تهران شده، به محض ورودش به تهران، به دستور کریم خان مختارالسلطنه او را دستگیر کردند و به زندان انداختند. پس از مدتی، از زندان شکوائیهای به چهار خط و زبان فارسی، فرانسه، عربی و ترکی نوشت و توسط میرزا علی خان امینالدوله که از حامیانش بود، به شاه عرضه شد. او در نوشتن شکوائیه به زبان فارسی، مهارت ادبی به کار گرفته و تمام آن را بینقطه نوشته بود. شاه پس از خواندن نامه و پی بردن به حسن خط او و فضایلش، و با وساطت امینالدوله، او را از زندان آزاد کرد. مورد عنایت شاه قرار گرفت و لقب "افضلالملک" به او داده شد. | ||