پرش به محتوا

جینا لولوبریجیدا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:2042165723.jpg|جایگزین=جینا لولوبریجیدا|بندانگشتی|جینا لولوبریجیدا]]
{{جعبه زندگینامه
|عنوان =جینا لولوبریجیدا
|نام =Gina Lollobrigida
|نام دیگر=
|نام اصلی=
|نام مستعار=
|لقب=
|زادروز=سوبیاکو 4 ژوئیه 1927م
|تاریخ مرگ=
|دوره زندگی=
|ملیت=ایتالیایی
|محل زندگی=ایتالیا- امریکا
|تحصیلات و محل تحصیل=
| شغل و تخصص اصلی =بازیگر
|شغل و تخصص های دیگر=عکاس
|سبک =
|مکتب =
|سمت =
|جوایز و افتخارات =جایزۀ «ستارۀ محبوب جهان» از گلدن گلوب (1961)
|آثار =فانفان لاتولیپ؛ رؤیای شیرین؛ دختر دهاتی؛ عیال یک‌شبه؛ نان، عشق و فانتزی؛ شیطان را بران؛ زنی از رم؛ نان، عشق و حسادت؛
زیباترین زن دنیا؛ بندباز؛ آنا از بروکلین؛ سلیمان و ملکۀ سبا
|خویشاوندان سرشناس =
|گروه مقاله =سینما
|دوره =
|فعالیت های مهم =
|رشته =
|پست تخصصی =
|باشگاه =
}}[[پرونده:2042165723.jpg|جایگزین=جینا لولوبریجیدا|بندانگشتی|جینا لولوبریجیدا]]
[[پرونده:2042165723- 2.jpg|جایگزین=جینا لولوبریجیدا|بندانگشتی|جینا لولوبریجیدا]]
[[پرونده:2042165723- 2.jpg|جایگزین=جینا لولوبریجیدا|بندانگشتی|جینا لولوبریجیدا]]
جینا لولوبریجیدا (سوبیاکو 4 ژوئیه 1927م- ) (Gina Lollobrigida)
جینا لولوبریجیدا (سوبیاکو 4 ژوئیه 1927م- ) (Gina Lollobrigida)


(نام زمان تولد: لوئیجیا لولوبریجیدا<ref>Luigia Lollobrigida</ref>) بازیگر و عکاس زن ایتالیایی. از ستارگان زن سینمای ایتالیا و اروپا طی دهه‌های 1950 و 1960م. آغاز فعالیتش در سینما از میانۀ دهۀ 1940م بود و طی دورۀ شهرتش در آثار تعدادی از مهم‌ترین فیلمسازان ایتالیا و اروپا و هالیوود حضور یافت. علاوه جوایز سینمای ایتالیا، سه بار نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شد که یک بار در سال ۱۹۶۱ جایزۀ «ستارۀ محبوب جهان» به او اعطا گردید.  
(نام زمان تولد: لوئیجیا لولوبریجیدا<ref>Luigia Lollobrigida</ref>) بازیگر و عکاس زن ایتالیایی. از ستارگان زن سینمای ایتالیا و اروپا طی دهه‌های 1950 و 1960م. آغاز فعالیتش در سینما از میانۀ دهۀ 1940م بود و طی دورۀ شهرتش در آثار تعدادی از مهم‌ترین فیلمسازان ایتالیا و اروپا و هالیوود حضور یافت. علاوه بر جوایز سینمای ایتالیا، سه بار نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شد که یک بار در سال ۱۹۶۱ جایزۀ «ستارۀ محبوب جهان» به او اعطا گردید.  


پدرش نجار بود. با استفاده از بورس تحصیلی به مدرسۀ هنری رفت، ولی به اصرار همکلاسی‌هایش، بیش‌تر اوقات را به جای این که خود نقاشی کند، سوژۀ نقاشی‌های آنان بود. با نام دایانا لوريس<ref>Diana Lorys</ref> مدل داستان‌های مصور مجلات بود تا این که توسط ماریو کوستا<ref>Mario Costa</ref> برای بازی در فیلم بعدی‌اش دعوت شد. از همان آغاز جاذبۀ فیزیکی‌اش برگ برندۀ او شد و ضامن به دست آوردن نقش‌های متعدد: در فیلم‌هایی از آلبرتو لاتوادا<ref>Alberto Lattuada</ref>، لوئیجی زامپا<ref>Luigi Zampa</ref>، پیترو جرمی<ref>Pietro Germi</ref>، کارلو لیتزانی<ref>Carlo Lizzani</ref> و دیگران. با ''فانفان لا تولیپ''<ref>''Fanfan la Tulipe''</ref> (1952) آوازۀ او در سطح جهانی پیچید. در این زمان از مشهورترین ستارگان اروپایی و تداعی‌گر سبک‌سری به سبک ایتالیایی بود. اگرچه به عنوان بازیگر، توان چندانی برای جلب تماشاگر نداشت، اما در عوض از نخستین بمب‌های جاذبۀ دوران پس از جنگ جهانی دوم بود. تقریباً روی جلد تمام مجلات ظاهر شد. در واقع بیش‌تر شهرتش از تبلیغات خارج از سینما می‌آمد تا بازی‌هایش. در سینما هم شخصیت او نبود که در فیلم‌ها به چشم می‌آمد، بلکه حضور فریبنده و شکوهمند فیزیکی‌اش پرده را تسخیر می‌کرد. پس از بازی در فیلم‌هایی مثل ''گل‌های شب''<ref>''Les Belles De Nuit''</ref> و ''کافران''<ref>''Le infedeli''</ref> و هم‌بازی شدن با [[ارول فلین]] در ''شمشیرهای متقاطع''<ref>''Crossed Swords''</ref>، فرصت خوب دیگری در یک فیلم انگلیسی‌زبان به دست آورد: در نقش همسر آنگلوفیل [[هامفری بوگارت (۱۸۹۹ـ۱۹۵۷)|هامفری بوگارت]] در ''شیطان را بران''<ref>''Beat the Devil''</ref>. اما آنچه در این دوره بر اعتبار حرفهای او افزود، و به‌ویژه بر استعداد کمدی‌اش صحه گذاشت، فیلم ''نان، عشق و رؤیاها''<ref>''Pane, amore e fantasia''</ref> بود که در آن، نقش زیباروی آشوبگر روستایی را مقابل [[ویتوریو دسیکا]] بازی کرد. موفقیت این فیلم باعث شرکت او در دنبالۀ آن، ''نان، عشق و حسادت''<ref>''Pane, Amore, E Gelosia''</ref> شد. در این دوره درگیر چندین شکایت حقوقی شد، از جمله بر سر فیلم ''خانم بدون گل‌های کاملیا''<ref>''La Signora Senza Camelia''</ref>، ساختۀ [[میکل آنجلو آنتونیونی]] که از او به خاطر نقض قرارداد شکایت کرده بودند، به این دلیل که از شرکت در فیلم انصراف داد.   
پدرش نجار بود. با استفاده از بورس تحصیلی به مدرسۀ هنری رفت، ولی به اصرار همکلاسی‌هایش، بیش‌تر اوقات را به جای این که خود نقاشی کند، سوژۀ نقاشی‌های آنان بود. با نام دایانا لوريس<ref>Diana Lorys</ref> مدل داستان‌های مصور مجلات بود تا این که توسط ماریو کوستا<ref>Mario Costa</ref> برای بازی در فیلم بعدی‌اش دعوت شد. از همان آغاز، جاذبۀ فیزیکی‌اش برگ برندۀ او شد و ضامن به دست آوردن نقش‌های متعدد: در فیلم‌هایی از آلبرتو لاتوادا<ref>Alberto Lattuada</ref>، لوئیجی زامپا<ref>Luigi Zampa</ref>، پیترو جرمی<ref>Pietro Germi</ref>، کارلو لیتزانی<ref>Carlo Lizzani</ref> و دیگران. با ''فانفان لا تولیپ''<ref>''Fanfan la Tulipe''</ref> (1952) آوازۀ او در سطح جهانی پیچید. در این زمان از مشهورترین ستارگان اروپایی و تداعی‌گر سبک‌سری به سبک ایتالیایی بود. اگرچه به عنوان بازیگر، توان چندانی برای جلب تماشاگر نداشت، اما در عوض از نخستین بمب‌های جاذبۀ دوران پس از جنگ جهانی دوم بود. تقریباً روی جلد تمام مجلات ظاهر شد. در واقع بیش‌تر شهرتش از تبلیغات خارج از سینما می‌آمد تا بازی‌هایش. در سینما هم شخصیت او نبود که در فیلم‌ها به چشم می‌آمد، بلکه حضور فریبنده و شکوهمند فیزیکی‌اش پرده را تسخیر می‌کرد. پس از بازی در فیلم‌هایی مثل ''گل‌های شب''<ref>''Les Belles De Nuit''</ref> و ''کافران''<ref>''Le infedeli''</ref> و هم‌بازی شدن با [[ارول فلین]] در ''شمشیرهای متقاطع''<ref>''Crossed Swords''</ref>، فرصت خوب دیگری در یک فیلم انگلیسی‌زبان به دست آورد: در نقش همسر آنگلوفیل [[هامفری بوگارت (۱۸۹۹ـ۱۹۵۷)|هامفری بوگارت]] در ''شیطان را بران''<ref>''Beat the Devil''</ref>. اما آنچه در این دوره بر اعتبار حرفه‌ای او افزود، و به‌ویژه بر استعداد کمدی‌اش صحه گذاشت، فیلم ''نان، عشق و رؤیاها''<ref>''Pane, amore e fantasia''</ref> بود که در آن، نقش زیباروی آشوبگر روستایی را مقابل [[ویتوریو دسیکا]] بازی کرد. موفقیت این فیلم باعث شرکت او در دنبالۀ آن، ''نان، عشق و حسادت''<ref>''Pane, Amore, E Gelosia''</ref> شد. در این دوره درگیر چندین شکایت حقوقی شد، از جمله بر سر فیلم ''خانم بدون گل‌های کاملیا''<ref>''La Signora Senza Camelia''</ref>، ساختۀ [[میکل آنجلو آنتونیونی]] که از او به خاطر نقض قرارداد شکایت کرده بودند، به این دلیل که از شرکت در فیلم انصراف داد.   


''زیباترین زن دنیا''<ref>''La donna più bella del mondo''</ref> آخرین فیلم ایتالیایی‌زبان لولوبریجیدا و موفق‌ترین فیلم او از نظر گیشه در وطنش بود که رابرت زد. لنرد<ref>Robert Z. Leonard </ref> صرفا بر محور عرض اندام لولوبريجيدا ساخت. پس از این فیلم اعلام کرد که تنها در فیلم‌های انگلیسی‌زبان اروپایی ظاهر می‌شود. در کنار [[برت لنکستر]] و [[کرتیس، تونی (۱۹۲۵ـ ۲۰۱۰)|تونی کورتیس]] در ''بندباز''<ref>''Trapeze'' </ref> فروغی نداشت و در ضعیف‌ترین نسخهٔ [[گوژپشت نتردام]]، ساخته ژان دولانوا<ref>Jean Delannoy</ref>، ظاهر شد. پس از آن به تدریج هالیوود او را به تمامی جذب کرد. در آمریکا همچنان محبوب بود، ولی اغواگری‌اش کنترل شده بود. با این حال همچنان فریبندگی‌اش باعث شد در فیلم سلیمان و ملکۀ سبا<ref>''Solomon and Sheba''</ref>، کارساز باشد. لولوبریجیدا از دهۀ ۱۹۶۰ به بعد از رونقش کاسته شد، اما شمار پیشنهادها همچنان بالا بود. از آغاز دهۀ ۱۹۷۰ از سینما کناره گرفت و به عکاسی حرفه‌ای و کار برای یک شرکت مد لباس روی آورد. در سال ۱۹۷۵ مستندی دربارۀ [[فیدل کاسترو (۱۹۲۶)|فیدل کاسترو]] ساخت.  
''زیباترین زن دنیا''<ref>''La donna più bella del mondo''</ref> آخرین فیلم ایتالیایی‌زبان لولوبریجیدا و موفق‌ترین فیلم او از نظر گیشه در وطنش بود که رابرت زد. لنرد<ref>Robert Z. Leonard </ref> صرفا بر محور عرض اندام لولوبريجيدا ساخت. پس از این فیلم اعلام کرد که تنها در فیلم‌های انگلیسی‌زبان اروپایی ظاهر می‌شود. در کنار [[برت لنکستر]] و [[کرتیس، تونی (۱۹۲۵ـ ۲۰۱۰)|تونی کورتیس]] در ''بندباز''<ref>''Trapeze'' </ref> فروغی نداشت و در ضعیف‌ترین نسخهٔ [[گوژپشت نتردام]]، ساخته ژان دولانوا<ref>Jean Delannoy</ref>، ظاهر شد. پس از آن به تدریج هالیوود او را به تمامی جذب کرد. در آمریکا همچنان محبوب، ولی اغواگری‌اش کنترل شده بود. با این حال همچنان فریبندگی‌اش باعث شد در فیلم سلیمان و ملکۀ سبا<ref>''Solomon and Sheba''</ref>، کارساز باشد. از دهۀ ۱۹۶۰ به بعد از رونق کارش کاسته شد، اما شمار پیشنهادها همچنان بالا بود. از آغاز دهۀ ۱۹۷۰ از سینما کناره گرفت و به عکاسی حرفه‌ای و کار برای یک شرکت مد لباس روی آورد. در سال ۱۹۷۵ مستندی دربارۀ [[فیدل کاسترو (۱۹۲۶)|فیدل کاسترو]] ساخت.  


جینا لولوبریجیدا همواره زنی متکی به خود و بی‌توجه به غوغای بیرون بود.   
جینا لولوبریجیدا همواره زنی متکی به خود و بی‌توجه به غوغای بیرون بود.   
سرویراستار، ویراستار
۵۵٬۴۲۳

ویرایش