پرش به محتوا

لیبیگ، یوستوس (۱۸۰۳ـ۱۸۷۳): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:


لیبیگ، یوسْتوس (۱۸۰۳ـ۱۸۷۳)(Liebig, Justus)<br/> [[File:37147100.jpg|thumb|ليبيگ، يوسْتوس]] {{جعبه زندگینامه
لیبیگ، یوسْتوس (۱۸۰۳ـ۱۸۷۳)(Liebig, Justus)<br/> {{جعبه زندگینامه
|عنوان =یوستوس لیبیگ
|عنوان =یوستوس لیبیگ
|نام =Justus Liebig
|نام =Justus Liebig
خط ۲۷: خط ۲۷:
|پست تخصصی =
|پست تخصصی =
|باشگاه =
|باشگاه =
}}متخصص آلمانی شیمی آلی. تحقیقات شیمیایی خود را به زمینه‌های علمی دیگری، مانند شیمی کشاورزی<ref>agricultural chemistry
}}[[File:37147100.jpg|thumb|ليبيگ، يوسْتوس]]متخصص آلمانی شیمی آلی. تحقیقات شیمیایی خود را به زمینه‌های علمی دیگری، مانند شیمی کشاورزی<ref>agricultural chemistry
</ref> و بیوشیمی<ref> biochemistry</ref>، نیز بسط داد. نظریۀ رادیکال‌های ترکیبی<ref> theory of compound radicals </ref> را وضع و کلروفرم<ref>chloroform  
</ref> و بیوشیمی<ref> biochemistry</ref>، نیز بسط داد. نظریۀ رادیکال‌های ترکیبی<ref> theory of compound radicals </ref> را وضع و کلروفرم<ref>chloroform  
</ref> و کلرال<ref>chloral </ref> را کشف کرد و طرح استفاده از کودهای شیمیایی<ref>fertilizer </ref> را پیش نهاد. او در زمینۀ ایزومرها در دهۀ ۱۸۲۰، همکاری طولانی خود را با فریدریش وهلر<ref>Friedrich Wohler </ref> آغاز کرد. او فولمینات‌ها<ref>fulminates </ref> را دقیقاً زمانی بررسی می‌کرد که وهلر مستقلاً در زمینۀ سیانات‌ها<ref>cyanates </ref> کار می‌کرد. در ۱۸۲۶، فولمینات نقره<ref>silver fulminate </ref>را با فرمول جدید&nbsp;Ag CNO تهیه کرد. وهلر نیز سیانات نقره<ref>silver cyanate </ref> (AgCNO) را به‌دست آورد. هنگامی که نتایج این آزمایش‌ها منتشر شد، هر دو متوجه شدند فرمول هر دو ترکیب یکسان است. این موضوع یونس برزلیوس<ref>Jons Berzelius </ref> را برآن داشت تحقیقاتی در این زمینه صورت دهد که سرانجام به طرح مفهوم ایزومرها<ref>isomers </ref> منجر شد. لیبیگ و وهلر تحقیقات خود را ادامه دادند و نظریۀ رادیکال‌های ترکیبی را در شیمی آلی عرضه کردند. بنابه این نظریه، گروهی از مواد شیمیایی وجود دارند که از واحدهای مولکولی<ref>molecuka unit</ref> مشابه یا رادیکال<ref> radical </ref> ساخته می‌شوند. در ۱۸۳۲، با بررسی روغن بادام تلخ (بنزالدئید<ref>benzaldehyde </ref>، فنیل‌متانال<ref>phenylmethanal </ref>)، رادیکال بنزوئیل<ref>benzoyl radical </ref> (C<sub>۶</sub>H<sub>۵</sub>CO<font size="۳">-</font>) را کشف کردند. آنان نشان دادند که بنزآلدئید ممکن است به اسید بنزوئیک<ref>benzoic acid </ref> تبدیل شود و تعدادی از ترکیبات دیگر، نظیر بنزیل الکل‌<ref>benzyl alcohol </ref> و بنزوئیل کلراید<ref>benzoyl chloride </ref> تولید کند. در واقع، حلقۀ بنزن<ref>benzene ring</ref> باعث پایداری غیرعادی گروه بنزوئیل<ref> benzoyl group </ref> می‌شود که امکان می‌دهد در واکنش‌های گوناگون پایدار بماند. هرچند رادیکال‌های دیگری برای اثبات قطعی این نظریه پیدا نشد، آنان درجه‌ای از نظام‌مندی را در موضوعی پیچیده از شیمی آلی معرفی کردند. لیبیگ بسیاری از روش‌های جدید آنالیز آلی را برنامه‌ریزی و طراحی کرد. روش‌های تعیین مقدار هیدروژن<ref>hydrogen </ref>، کربن<ref>carbon</ref>، و هالوژن<ref> halogen</ref> در ترکیبات آلی از آن جمله است. از ۱۸۳۸، تحقیقات لیبیگ در زمینه‌ای صورت گرفت، که اکنون به بیوشیمی معروف است. او تخمیر<ref> fermentation</ref> را بررسی کرد، ولی رسماً تأیید نکرد مخمر<ref> yeast </ref> موجودی زنده است. این دیدگاهی بود که برسلیوس نیز بر آن صحه گذاشت و باعث مشاجرۀ آنان با لوئی پاستور<ref>Louis Pasteur </ref> شد. لیبیگ انواع جریانات بدن<ref>body fluids </ref> را آنالیز، و ارزش گرمایی<ref>calorific values </ref> غذاها را محاسبه کرد و نقش چربی‌ها را در تأمین انرژی غذایی مهم دانست. نوعی عصاره گوشت نیز ساخت که با نام لیبیگ اکسترکت<ref>Liebig extract </ref> به بازار آمد. لیبیگ دانش شیمی را در کشاورزی نیز به‌کار برد. او ثابت کرد گیاهان مواد معدنی<ref>minerals </ref>، آب، و نیتروژن را از خاک جذب می‌کنند. ولی به اشتباه فکر می‌کرد که نیتروژن حاصل از آمونیاکِ باران است. همچنین، ثابت کرد کربن مصرفی گیاهان از مواد آلی خاک به‌دست نمی‌آید، درعوض فرض کرد این کربن از دی‌اکسید کربن<ref>carbon dioxide </ref> هوا گرفته می‌شود. نظر او مبنی بر این‌که افزایش مواد معدنی و نیترات‌ها<ref>nitrates </ref>ی خاک باعث بهبود رشد گیاهان می‌شود صحیح بود و مصرف کودهای شیمیایی مصنوعی را در کشاورزی رایج کرد. لیبیگ در دارمشتات<ref>Darmstadt </ref>، واقع در هسه<ref>Hesse </ref>، زاده شد و در دانشگاه بُن<ref>Bonn </ref> درس خواند. در همین دانشگاه بود که به‌سبب فعالیت‌های سیاسی لیبرالیستی دستگیر شد. همچنین، در دانشگاه ارلانگن<ref>Erlangen </ref> و دانشگاه پاریس نیز درس خواند. در آن‌جا، اَلکساندر فون هامبولت<ref>Alexander von Humboldt </ref> (۱۷۹۶ـ۱۸۵۹) شغلی در آزمایشگاه گی لوساک<ref>Gay-Lussac </ref> در آرسنال<ref>Arsenal </ref> برایش فراهم کرد. در ۲۱سالگی استاد دانشگاه گیسن<ref>Giessen </ref> شد؛ ۲۷ سال در آن‌جا ماند (۱۸۲۵ـ۱۸۵۲) و آزمایشگاه آموزشی معتبری بنیاد نهاد. در ۱۸۴۰، مجلۀ ''آنالن دو شیمی''<ref>''Annalen de Chemie'' </ref> را منتشر کرد و در ۱۸۴۵، ملقب به «بارون» شد. دانشجویان، دستیاران، و همکارانش شیمی‌دان‌های مشهوری بودند. ادوارد فرانکلند<ref>Edward Frankland </ref>، ژوزف گی‌لوساک<ref>Joseph Gay- Lussac</ref>، اوگوست فون هوفمان<ref>August von Hafmann </ref>، فریدریش ککوله<ref>Friedrich Kekulé </ref>، فریدریش وهلر و چارلز وورتس<ref>Charles Wurtz</ref> از آن جمله بودند.
</ref> و کلرال<ref>chloral </ref> را کشف کرد و طرح استفاده از کودهای شیمیایی<ref>fertilizer </ref> را پیش نهاد. او در زمینۀ ایزومرها در دهۀ ۱۸۲۰، همکاری طولانی خود را با فریدریش وهلر<ref>Friedrich Wohler </ref> آغاز کرد. او فولمینات‌ها<ref>fulminates </ref> را دقیقاً زمانی بررسی می‌کرد که وهلر مستقلاً در زمینۀ سیانات‌ها<ref>cyanates </ref> کار می‌کرد. در ۱۸۲۶، فولمینات نقره<ref>silver fulminate </ref>را با فرمول جدید&nbsp;Ag CNO تهیه کرد. وهلر نیز سیانات نقره<ref>silver cyanate </ref> (AgCNO) را به‌دست آورد. هنگامی که نتایج این آزمایش‌ها منتشر شد، هر دو متوجه شدند فرمول هر دو ترکیب یکسان است. این موضوع یونس برزلیوس<ref>Jons Berzelius </ref> را برآن داشت تحقیقاتی در این زمینه صورت دهد که سرانجام به طرح مفهوم ایزومرها<ref>isomers </ref> منجر شد. لیبیگ و وهلر تحقیقات خود را ادامه دادند و نظریۀ رادیکال‌های ترکیبی را در شیمی آلی عرضه کردند. بنابه این نظریه، گروهی از مواد شیمیایی وجود دارند که از واحدهای مولکولی<ref>molecuka unit</ref> مشابه یا رادیکال<ref> radical </ref> ساخته می‌شوند. در ۱۸۳۲، با بررسی روغن بادام تلخ (بنزالدئید<ref>benzaldehyde </ref>، فنیل‌متانال<ref>phenylmethanal </ref>)، رادیکال بنزوئیل<ref>benzoyl radical </ref> (C<sub>۶</sub>H<sub>۵</sub>CO<font size="۳">-</font>) را کشف کردند. آنان نشان دادند که بنزآلدئید ممکن است به اسید بنزوئیک<ref>benzoic acid </ref> تبدیل شود و تعدادی از ترکیبات دیگر، نظیر بنزیل الکل‌<ref>benzyl alcohol </ref> و بنزوئیل کلراید<ref>benzoyl chloride </ref> تولید کند. در واقع، حلقۀ بنزن<ref>benzene ring</ref> باعث پایداری غیرعادی گروه بنزوئیل<ref> benzoyl group </ref> می‌شود که امکان می‌دهد در واکنش‌های گوناگون پایدار بماند. هرچند رادیکال‌های دیگری برای اثبات قطعی این نظریه پیدا نشد، آنان درجه‌ای از نظام‌مندی را در موضوعی پیچیده از شیمی آلی معرفی کردند. لیبیگ بسیاری از روش‌های جدید آنالیز آلی را برنامه‌ریزی و طراحی کرد. روش‌های تعیین مقدار هیدروژن<ref>hydrogen </ref>، کربن<ref>carbon</ref>، و هالوژن<ref> halogen</ref> در ترکیبات آلی از آن جمله است. از ۱۸۳۸، تحقیقات لیبیگ در زمینه‌ای صورت گرفت، که اکنون به بیوشیمی معروف است. او تخمیر<ref> fermentation</ref> را بررسی کرد، ولی رسماً تأیید نکرد مخمر<ref> yeast </ref> موجودی زنده است. این دیدگاهی بود که برسلیوس نیز بر آن صحه گذاشت و باعث مشاجرۀ آنان با لوئی پاستور<ref>Louis Pasteur </ref> شد. لیبیگ انواع جریانات بدن<ref>body fluids </ref> را آنالیز، و ارزش گرمایی<ref>calorific values </ref> غذاها را محاسبه کرد و نقش چربی‌ها را در تأمین انرژی غذایی مهم دانست. نوعی عصاره گوشت نیز ساخت که با نام لیبیگ اکسترکت<ref>Liebig extract </ref> به بازار آمد. لیبیگ دانش شیمی را در کشاورزی نیز به‌کار برد. او ثابت کرد گیاهان مواد معدنی<ref>minerals </ref>، آب، و نیتروژن را از خاک جذب می‌کنند. ولی به اشتباه فکر می‌کرد که نیتروژن حاصل از آمونیاکِ باران است. همچنین، ثابت کرد کربن مصرفی گیاهان از مواد آلی خاک به‌دست نمی‌آید، درعوض فرض کرد این کربن از دی‌اکسید کربن<ref>carbon dioxide </ref> هوا گرفته می‌شود. نظر او مبنی بر این‌که افزایش مواد معدنی و نیترات‌ها<ref>nitrates </ref>ی خاک باعث بهبود رشد گیاهان می‌شود صحیح بود و مصرف کودهای شیمیایی مصنوعی را در کشاورزی رایج کرد. لیبیگ در دارمشتات<ref>Darmstadt </ref>، واقع در هسه<ref>Hesse </ref>، زاده شد و در دانشگاه بُن<ref>Bonn </ref> درس خواند. در همین دانشگاه بود که به‌سبب فعالیت‌های سیاسی لیبرالیستی دستگیر شد. همچنین، در دانشگاه ارلانگن<ref>Erlangen </ref> و دانشگاه پاریس نیز درس خواند. در آن‌جا، اَلکساندر فون هامبولت<ref>Alexander von Humboldt </ref> (۱۷۹۶ـ۱۸۵۹) شغلی در آزمایشگاه گی لوساک<ref>Gay-Lussac </ref> در آرسنال<ref>Arsenal </ref> برایش فراهم کرد. در ۲۱سالگی استاد دانشگاه گیسن<ref>Giessen </ref> شد؛ ۲۷ سال در آن‌جا ماند (۱۸۲۵ـ۱۸۵۲) و آزمایشگاه آموزشی معتبری بنیاد نهاد. در ۱۸۴۰، مجلۀ ''آنالن دو شیمی''<ref>''Annalen de Chemie'' </ref> را منتشر کرد و در ۱۸۴۵، ملقب به «بارون» شد. دانشجویان، دستیاران، و همکارانش شیمی‌دان‌های مشهوری بودند. ادوارد فرانکلند<ref>Edward Frankland </ref>، ژوزف گی‌لوساک<ref>Joseph Gay- Lussac</ref>، اوگوست فون هوفمان<ref>August von Hafmann </ref>، فریدریش ککوله<ref>Friedrich Kekulé </ref>، فریدریش وهلر و چارلز وورتس<ref>Charles Wurtz</ref> از آن جمله بودند.
سرویراستار، ویراستار
۳۷٬۶۲۰

ویرایش