پرش به محتوا

آلوارز، لوئیس والتر (۱۹۱۱ـ۱۹۸۸م): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}
[[پرونده:10206000.jpg|بندانگشتی|لوییس والتر آلوارز]]
[[پرونده:10206000.jpg|بندانگشتی|لوییس والتر آلوارز]]
آلوارِز، لوئیس والتِر (۱۹۱۱ـ۱۹۸۸)(Alvarez, Luis Walter)
آلوارِز، لوئیس والتِر (۱۹۱۱ـ۱۹۸۸م)(Alvarez, Luis Walter)
[[پرونده:10206000-1.jpg|بندانگشتی|لوییس والتر آلوارز]]
[[پرونده:10206000-1.jpg|بندانگشتی|لوییس والتر آلوارز]]
فیزیک‌دان امریکایی و رهبر گروه تحقیقاتی کاشف ذرۀ زیراتمی (اکسی صفر) در ۱۹۵۹. همچنین، در زمینۀ فیزیک بنیادی<ref>elementary particles</ref>، شتاب‌دهنده‌ها، و [[رادار]]<ref>radar</ref> موفقیت‌های بسیار داشت. درخلال [[جنگ جهانی دوم]]، به مدت دو سال در زمینۀ طرح بمب اتمی امریکا در [[شیکاگو]] و لوس ‌آلاموس<ref>Los Alamos</ref>، واقع در [[نیو مکزیکو|نیومکزیکو]]، کار کرد. به سبب کار در زمینۀ فیزیک ذرات بنیادی<ref>elementary-particle physics</ref> و کشف حالت‌های تشدید<ref>resonance states</ref>، که با به‌‌کارگیری اتاقک حباب هیدروژن<ref>hydrogen bubble chamber</ref> و تحلیل داده‌ها صورت گرفته بود، جایزۀ نوبل فیزیک ۱۹۶۸ را دریافت کرد. آلوارز به همراه پسرش والتر در ۱۹۸۱ این نظریه را مطرح کرد که نابودی دایناسورها براثر برخورد یک [[شهاب سنگ|شهاب‌سنگ]]<ref>meteorite</ref> با زمین، در ۶۵میلیون سال قبل روی داده است. این برخورد منجربه تولید ابری از گرد و غبار شد که چندین سال جلو تابش نور خورشید را گرفت و همین امر، نابودی دایناسورها و گیاهان را درپی داشت. امروزه، عموماً نیمۀ نخست این فرضیه را می‌پذیرند. آلوارز در [[سان فرانسیسکو|سان‌فرانسیسکو]]<ref>San Francisco</ref> زاده شد و در شیکاگو درس خواند. در ۱۹۴۵، استاد دانشگاه [[کالیفرنیا]]<ref>California</ref> شد و از ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۹، در آزمایشگاه تابش لارنس لیورمور<ref>Lawrence Livermore Radiation Laboratory</ref> مشغول به‌کار بود. طی [[جنگ جهانی دوم]] به مؤسسۀ فناوری [[ماساچوست]]<ref>Massachusetts Institute of Technology</ref> منتقل شد و در آن‌جا موفق به ساخت رادار ویکسن<ref>V‌ixen</ref> برای آشکارسازی هوابرد<ref>airborne detection</ref> [[زیردریایی]]<ref>submarine</ref>، رادارهای فاز‌ آرایه‌ای<ref>phased-array radars</ref>، و رادار رهیافتی با کنترل زمینی<ref>ground-controlled approach radar</ref> شد. هواپیماها با استفاده از رادار رهیافتی می‌توانستند حتی در شرایط دید نامطلوب هم فرود آیند. آلوارز در زمینۀ تولید بمب اتمی هیروشیما<ref>Hiroshima</ref>ی ژاپن نیز مشارکت داشت. آلوارز اولین شتاب‌دهندۀ خطی<ref>linear accelerator</ref> کاربردی و شتاب‌دهندۀ تولید [[پلوتونیوم]]<ref>plutonium</ref> را ساخت و شتاب‌دهندۀ الکترواستاتیکی دو مرحله‌ای<ref>tandem electrostatic accelerator</ref> را اختراع کرد. همچنین، میکروترون<ref>microtrone</ref> را برای شتاب‌دادن به [[الکترون]] طراحی کرد، ولی هرگز آن را نساخت. در ۱۹۵۳، با [[گلیزر، دونالد آرتور (۱۹۲۶)|دونالد گلیزر]]<ref>Donald Glaser</ref>، متخصص فیزیک هسته‌ای امریکا و مخترع آشکارساز [[اتاقک حباب]] برای ذرات زیراتمی، آشنا شد. آلوارز تصمیم گرفت اتاقکی بسیار بزرگ‌تر از آنچه گلیزر به کار می‌برد، بسازد و آن را با هیدروژن مایع پرکند. همچنین، دستگاه اندازه‌گیری<ref>measuring equipment</ref> و روبش<ref>scanning</ref> خودکاری ساخت که می‌شد خروجی‌ آن را روی کارت‌های منگنه‌شده<ref>punched card</ref> (رایانه) ذخیره، و با استفاده از رایانه تجزیه و تحلیل کرد. آلوارز و همکارانش با استفاده از اتاقک حباب موفق شدند شمار زیادی از ذرات کوتاه‌عمر<ref>short-lived particles</ref> جدید را کشف کنند. این دستاوردهای تجربی در شکل‌گیری «مدل راه هشت‌گانه<ref>eightfold way model</ref>» ذرات بنیادی، و به دنبال آن نظریۀ [[کوارک]]<ref>quark</ref>ها، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود.<br />
فیزیک‌دان امریکایی و رهبر گروه تحقیقاتی کاشف ذرۀ زیراتمی (اکسی صفر) در ۱۹۵۹م. همچنین، در زمینۀ فیزیک بنیادی<ref>elementary particles</ref>، شتاب‌دهنده‌ها، و [[رادار]]<ref>radar</ref> موفقیت‌های بسیار داشت. درخلال [[جنگ جهانی دوم]]، به مدت دو سال در زمینۀ طرح بمب اتمی امریکا در [[شیکاگو]] و لوس ‌آلاموس<ref>Los Alamos</ref>، واقع در [[نیو مکزیکو|نیومکزیکو]]، کار کرد. به سبب کار در زمینۀ فیزیک ذرات بنیادی<ref>elementary-particle physics</ref> و کشف حالت‌های تشدید<ref>resonance states</ref>، که با به‌‌کارگیری اتاقک حباب هیدروژن<ref>hydrogen bubble chamber</ref> و تحلیل داده‌ها صورت گرفته بود، [[نوبل، جایزه|جایزۀ نوبل]] فیزیک ۱۹۶۸م را دریافت کرد. آلوارز به همراه پسرش والتر در ۱۹۸۱م این نظریه را مطرح کرد که نابودی [[دایناسور]]<nowiki/>ها بر اثر برخورد یک [[شهاب سنگ|شهاب‌سنگ]]<ref>meteorite</ref> با [[زمین]]، در ۶۵میلیون سال قبل روی داده است. این برخورد منجربه تولید ابری از گرد و غبار شد که چندین سال جلو تابش نور [[خورشید]] را گرفت و همین امر، نابودی دایناسورها و گیاهان را درپی داشت. امروزه، عموماً نیمۀ نخست این فرضیه را می‌پذیرند. آلوارز در [[سان فرانسیسکو|سان‌فرانسیسکو]]<ref>San Francisco</ref> زاده شد و در [[شیکاگو]] درس خواند. در ۱۹۴۵م، استاد [[دانشگاه کالیفرنیا]]<ref>California</ref> شد و از ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۹م، در آزمایشگاه تابش لارنس لیورمور<ref>Lawrence Livermore Radiation Laboratory</ref> مشغول به‌کار بود. طی [[جنگ جهانی دوم]] به [[موسسه فناوری ماساچوست|مؤسسۀ فناوری ماساچوست]]<ref>Massachusetts Institute of Technology</ref> منتقل شد و در آن‌جا موفق به ساخت رادار ویکسن<ref>V‌ixen</ref> برای آشکارسازی هوابرد<ref>airborne detection</ref> [[زیردریایی]]<ref>submarine</ref>، رادارهای فاز‌ آرایه‌ای<ref>phased-array radars</ref>، و رادار رهیافتی با کنترل زمینی<ref>ground-controlled approach radar</ref> شد. هواپیماها با استفاده از رادار رهیافتی می‌توانستند حتی در شرایط دید نامطلوب هم فرود آیند. آلوارز در زمینۀ تولید [[بمب اتمی]] [[هیروشیما]]<ref>Hiroshima</ref>ی [[ژاپن]] نیز مشارکت داشت. آلوارز اولین شتاب‌دهندۀ خطی<ref>linear accelerator</ref> کاربردی و شتاب‌دهندۀ تولید [[پلوتونیوم]]<ref>plutonium</ref> را ساخت و شتاب‌دهندۀ الکترواستاتیکی دو مرحله‌ای<ref>tandem electrostatic accelerator</ref> را اختراع کرد. همچنین، میکروترون<ref>microtrone</ref> را برای شتاب‌دادن به [[الکترون]] طراحی کرد، ولی هرگز آن را نساخت. در ۱۹۵۳، با [[گلیزر، دونالد آرتور (۱۹۲۶)|دونالد گلیزر]]<ref>Donald Glaser</ref>، متخصص فیزیک هسته‌ای امریکا و مخترع آشکارساز [[اتاقک حباب]] برای [[ذره زیراتمی|ذرات زیراتمی]]، آشنا شد. آلوارز تصمیم گرفت اتاقکی بسیار بزرگ‌تر از آنچه [[گلیزر، دونالد آرتور (۱۹۲۶)|گلیزر]] به کار می‌برد، بسازد و آن را با [[هیدروژن]] مایع پرکند. همچنین، دستگاه اندازه‌گیری<ref>measuring equipment</ref> و روبش<ref>scanning</ref> خودکاری ساخت که می‌شد خروجی‌ آن را روی کارت‌های منگنه‌شده<ref>punched card</ref> (رایانه) ذخیره، و با استفاده از رایانه تجزیه و تحلیل کرد. آلوارز و همکارانش با استفاده از اتاقک حباب موفق شدند شمار زیادی از ذرات کوتاه‌عمر<ref>short-lived particles</ref> جدید را کشف کنند. این دستاوردهای تجربی در شکل‌گیری «مدل راه هشت‌گانه<ref>eightfold way model</ref>» [[ذره بنیادی|ذرات بنیادی]]، و به دنبال آن نظریۀ [[کوارک]]<ref>quark</ref>ها، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود.<br />


&nbsp;
&nbsp;
سرویراستار، ویراستار
۳۷٬۶۲۰

ویرایش