معینالدین ابونصر کاشانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
(نام کامل: معینالدین ابونصر احمد بن فضل بن محمود کاشانی یا کاشی) از وزیران ایرانی [[سنجر، معزالدین ابوالحارث احمد (۴۷۷ـ۵۵۲ق)|سلطان سنجر سلجوقی]]. از ماموران دربار [[ملکشاه سلجوقی]] بود و داییاش، ناصحالملوک، او را به نیابت امارت ابهر و زنجان و رودبار و قزوین و طارم و الموت برگزید. کمی بعد به حکم سلطان ملکشاه ملکیت کاشان به او اعطا شد و وی با خراج چهارسال این ولایت جز پرداخت قرضهای دوستانش و بیچارگان، در شهرهای کاشان، ابهر، زنجان و گنجه چند مدرسه و دارالشفا بنا نهاد. | (نام کامل: معینالدین ابونصر احمد بن فضل بن محمود کاشانی یا کاشی) از وزیران ایرانی [[سنجر، معزالدین ابوالحارث احمد (۴۷۷ـ۵۵۲ق)|سلطان سنجر سلجوقی]]. از ماموران دربار [[ملکشاه سلجوقی]] بود و داییاش، ناصحالملوک، او را به نیابت امارت ابهر و زنجان و رودبار و قزوین و طارم و الموت برگزید. کمی بعد به حکم سلطان ملکشاه ملکیت کاشان به او اعطا شد و وی با خراج چهارسال این ولایت جز پرداخت قرضهای دوستانش و بیچارگان، در شهرهای کاشان، ابهر، زنجان و گنجه چند مدرسه و دارالشفا بنا نهاد. | ||
معینالدین در دورهی سلطان محمد سلجوقی و در اواخر وزارت [[آبی، سعدالملک|سعدالملک آبی]] به ریاست دیوان رسایل برگزیده شد. وی در وزارت ضیاءالملک ابونصر احمد بن نظامالملک نیز همین سمت را عهدهدار بوده است و همچنین در دورهای هم عنوان مستوفیالممالک یافت. بعد از عزل خطیرالملک از وزارت، سلطان محمد معینالدین را به مقام وزارت خواند، ولی او نپذیرفت. سلطان سنجر هنگامی که [[محمد بن سلیمان کاشغری]] را از وزارت عزل کرد، معینالدین را به جای او گمارد. وی در این دوره عمارتهای متعددی (شامل مدرسه، دارالشفا، مسجد و کاروانسرا) در ولایتهای مختلف بنا کرد و به طبقات فرودست توجه بسیاری داشت. [[امیرمعزی، محمد ( ـ ح ۵۱۸/۵۲۰ق)|معزی]]، در قصیدهای وزارت وی را تهنیت گفته و خدمات سی سالهی او را به روزگار سلاجقه برشمرده است. در این دوره به دستور معینالدین که از سنیهای متعصب بود بسیاری از | معینالدین در دورهی سلطان محمد سلجوقی و در اواخر وزارت [[آبی، سعدالملک|سعدالملک آبی]] به ریاست دیوان رسایل برگزیده شد. وی در وزارت ضیاءالملک ابونصر احمد بن نظامالملک نیز همین سمت را عهدهدار بوده است و همچنین در دورهای هم عنوان مستوفیالممالک یافت. بعد از عزل خطیرالملک از وزارت، سلطان محمد معینالدین را به مقام وزارت خواند، ولی او نپذیرفت. سلطان سنجر هنگامی که [[محمد بن سلیمان کاشغری]] را از وزارت عزل کرد، معینالدین را به جای او گمارد. وی در این دوره عمارتهای متعددی (شامل مدرسه، دارالشفا، مسجد و کاروانسرا) در ولایتهای مختلف بنا کرد و به طبقات فرودست توجه بسیاری داشت. [[امیرمعزی، محمد ( ـ ح ۵۱۸/۵۲۰ق)|معزی]]، در قصیدهای وزارت وی را تهنیت گفته و خدمات سی سالهی او را به روزگار سلاجقه برشمرده است. در این دوره به دستور معینالدین که از سنیهای متعصب بود بسیاری از اسماعیلیان به قتل رسیدند. ابونصر در سال ۵۲۰ق لشکری برای قتل و غارت و اسیر کردن اسماعیلیان به بیهق و ترشیز (کاشمر فعلی) و مناطق دیگر گسیل داشت. این لشکر به قتل و غارت دست گشودند و غنایم فراوان به چنگ آوردند. همچنین وی سلطان سنجر را که از مقابله با اسماعیلیان امتناع داشت تشویق کرد تا به قلعهی [[الموت، قلعه|الموت]] لشکرکشی کند و براثر اصرار او به این کار و دشمنی [[ابوالقاسم درگزینی]] با او و همداستان شدنش با اسماعیلیان (در خصومت با ابونصر) نهایتا توسط یکی از فداییان اسماعیلی که به عنوان مهتر اسبان دربار سلطان خدمت میکرد کشته و در مسجد جامع مرو به خاک سپرده شد. | ||
از میان شاعران عصر سلجوقی، تنها [[ابوطاهر خاتونی]] در اشعاری وی را هجو گفته است و بسیاری از شاعران برجستهی این دوره چون معزی، [[سنایی، ابوالمجد مجدود بن آدم (غزنه ۴۷۳ ـ ۵۳۵ ق)|سنایی غزنوی]]، [[انوری ابیوردی، محمد بن علی ( ـ بلخ پس از ۵۸۲ق)|انوری ابیوردی]] و ناصحالدین ارجانی (شاعر عربسُرا) او را مدح گفتهاند. | از میان شاعران عصر سلجوقی، تنها [[ابوطاهر خاتونی]] در اشعاری وی را هجو گفته است و بسیاری از شاعران برجستهی این دوره چون معزی، [[سنایی، ابوالمجد مجدود بن آدم (غزنه ۴۷۳ ـ ۵۳۵ ق)|سنایی غزنوی]]، [[انوری ابیوردی، محمد بن علی ( ـ بلخ پس از ۵۸۲ق)|انوری ابیوردی]] و ناصحالدین ارجانی (شاعر عربسُرا) او را مدح گفتهاند. |