پرش به محتوا

کارول لمبارد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
(نام اصلی: جین آلیس پیترز<ref><bdi>Jane Alice Peters</bdi></ref>) مشهورترین و پردرآمدترین بازیگر زن هالیوود در اواخر دهۀ 1930 و اوائل دهۀ 1940م. علاوه بر زیبایی استثنایی، ملاحت و جذابیت‌های ظاهری، عمدۀ شهرت او به خاطر حضور پررنگش در کمدی‌های اسکروبال<ref>Screwball</ref> دهۀ 1930م هالیوود بود.   
(نام اصلی: جین آلیس پیترز<ref><bdi>Jane Alice Peters</bdi></ref>) مشهورترین و پردرآمدترین بازیگر زن هالیوود در اواخر دهۀ 1930 و اوائل دهۀ 1940م. علاوه بر زیبایی استثنایی، ملاحت و جذابیت‌های ظاهری، عمدۀ شهرت او به خاطر حضور پررنگش در کمدی‌های اسکروبال<ref>Screwball</ref> دهۀ 1930م هالیوود بود.   


کارول از شش‌سالگی در کالیفرنیا بزرگ شد. در دوازده سالگی مشغول بازی [[بیس بال|بیسبال]] در خیابان بود که آلن دوان<ref>Allan Dwan</ref>، کارگردان پیشگام، او را کشف کرد و نقشی در فیلم ''یک جنایت کامل''<ref>''A Perfect Crime''</ref> (1921م) به او داد. پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۹۲۵م، دوباره به سینما روی آورد. [[فاکس قرن بیستم|فاکس]] با او قرارداد بست و نامش را به کارول لمبارد تغییر داد. نقش قهرمان زن موطلایی متعارف را در چند فیلم عادی بازی کرد؛ از جمله در دو فیلم مقابل باک جونز<ref>Buck Jones</ref>، ستارۀ فیلم‌های وسترنِ آن دوره. یک تصادف اتومبیل باعث شد فاکس قرارداد او را فسخ کند. سپس به گروه [[سنت، مک (۱۸۸۰ـ۱۹۶۰)|مک سِنِت]] پیوست و در شمار زیادی کمدی‌ِ بزن‌بکوبِ<ref>Slapstick</ref> دو حلقه‌ای مقابل کمدین‌هایی مثل اندی کلاید<ref>Andy Clyde</ref> و چستر کانکلین<ref>Chester Conklin</ref> ظاهر شد. همچنین در این دوره زمان‌بندی را به خوبی آموخت که جزیی اساسی از تکنیک بازیگری‌اش در سال‌های بعد بود. پس از مدتی سرگردانی میان نقش‌های مختلف، در ۱۹۳۰م قراردادی هفت‌ساله با [[پارامونت، استودیوهای|پارامونت]] امضا کرد و در آنجا بود که فرصتی واقعی برای پرورش استعدادهای کمیک خود در فیلم‌هایی مثل دمدمی‌مزاج<ref>''Fast and Loose''</ref> (1930م) و ''مرد دنیادیده''<ref>''Man of the World''</ref> (1931م) پیدا کرد. در همین سال‌ها با هم‌بازی‌اش [[پاول، ویلیام (۱۸۹۲ـ۱۹۸۴)|ویلیام پاول]] (از ۱۹۳۱ - ۱۹۳۳)، ازدواج کرد. همچنان نقش موطلایی متعارف را در شماری فیلم‌های کم‌اهمیت بازی کرد تا سرانجام بهترین فرصت برای نمایش قابلیت‌هایش به عنوان ستارۀ زن باهوش، بذله‌گو و پرانرژی را در ''قرن بیستم''<ref>''Twentieth Century''</ref> (1934م) به دست آورد. این آغاز رشته‌ای از کمدی‌های اسکروبال کلاسیک بود که او را به عنوان کمدینی تراز اول به اوج رساندند: ''مرد من گادفری''<ref>''My Man Godfrey''</ref> (1936م) که برای آن نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اول شد، ''چیزی مقدس نیست''<ref>''Nothing Sacred'' </ref> (1937م) و سرانجام شاید بهترین نقشش در آخرین کارش ''بودن یا نبودن''<ref>''To Be or Not to Be''</ref> (1942م). در اوج موفقیت و محبوبیت بود که در ژانویۀ ۱۹۴۲م حین برگشت از یک تور تبلیغات جنگی، در سانحۀ سقوط هواپیما کشته شد. مرگ او میلیون‌ها نفر از طرفدارانش را تکان داد و به‌ویژه لطمۀ عاطفی فقدانش تا سال‌ها بر روح شوهر دومش [[گیبل، کلارک (۱۹۰۱ـ۱۹۶۰)|کلارک گیبل]] (از ۱۹۳۹م)، حس می‌شد. [[روزولت، فرانکلین (۱۸۸۲ـ۱۹۴۵)|فرانکلین روزولت]]، رئیس جمهور وقت آمریکا در تلگرام تسلیتش برای گیبل، سخنگوی احساسات جمعی مردم شد: «... او یک ستاره است و همواره خواهد بود. ستاره‌ای که هرگز فراموشش نمی‌کنیم و همواره نسبت به او قدرشناس می‌مانیم.» رابطۀ او با گیبل موضوع فیلم ''گیبل و لمبارد''<ref>''Gable and Lombard''</ref> (ساختۀ سیدنی جی. فیوری<ref>Sidney J. Furie</ref> - ۱۹۷۶) بود که در آن [[جیل کلایبورگ]] نقش لمبارد را بر عهده داشت.   
کارول از شش‌ سالگی در کالیفرنیا بزرگ شد. در دوازده سالگی مشغول بازی [[بیس بال|بیسبال]] در خیابان بود که آلن دوان<ref>Allan Dwan</ref>، کارگردان پیشگام، او را کشف کرد و نقشی در فیلم ''یک جنایت کامل''<ref>''A Perfect Crime''</ref> (1921م) به او داد. پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۹۲۵م، دوباره به سینما روی آورد. [[فاکس قرن بیستم|فاکس]] با او قرارداد بست و نامش را به کارول لمبارد تغییر داد. نقش قهرمان زن موطلایی متعارف را در چند فیلم عادی بازی کرد؛ از جمله در دو فیلم مقابل باک جونز<ref>Buck Jones</ref>، ستارۀ فیلم‌های وسترنِ آن دوره. یک تصادف اتومبیل باعث شد فاکس قرارداد او را فسخ کند. سپس به گروه [[سنت، مک (۱۸۸۰ـ۱۹۶۰)|مک سِنِت]] پیوست و در شمار زیادی کمدی‌ِ بزن‌بکوبِ<ref>Slapstick</ref> دو حلقه‌ای مقابل کمدین‌هایی مثل اندی کلاید<ref>Andy Clyde</ref> و چستر کانکلین<ref>Chester Conklin</ref> ظاهر شد. همچنین در این دوره زمان‌بندی را به خوبی آموخت که جزیی اساسی از تکنیک بازیگری‌اش در سال‌های بعد بود. پس از مدتی سرگردانی میان نقش‌های مختلف، در ۱۹۳۰م قراردادی هفت‌ساله با [[پارامونت، استودیوهای|پارامونت]] امضا کرد و در آنجا بود که فرصتی واقعی برای پرورش استعدادهای کمیک خود در فیلم‌هایی مثل دمدمی‌مزاج<ref>''Fast and Loose''</ref> (1930م) و ''مرد دنیادیده''<ref>''Man of the World''</ref> (1931م) پیدا کرد. در همین سال‌ها با هم‌بازی‌اش [[پاول، ویلیام (۱۸۹۲ـ۱۹۸۴)|ویلیام پاول]] (از ۱۹۳۱ - ۱۹۳۳)، ازدواج کرد. همچنان نقش موطلایی متعارف را در شماری فیلم‌های کم‌اهمیت بازی کرد تا سرانجام بهترین فرصت برای نمایش قابلیت‌هایش به عنوان ستارۀ زن باهوش، بذله‌گو و پرانرژی را در ''قرن بیستم''<ref>''Twentieth Century''</ref> (1934م) به دست آورد. این آغاز رشته‌ای از کمدی‌های اسکروبال کلاسیک بود که او را به عنوان کمدینی تراز اول به اوج رساندند: ''مرد من گادفری''<ref>''My Man Godfrey''</ref> (1936م) که برای آن نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اول شد، ''چیزی مقدس نیست''<ref>''Nothing Sacred'' </ref> (1937م) و سرانجام شاید بهترین نقشش در آخرین کارش ''بودن یا نبودن''<ref>''To Be or Not to Be''</ref> (1942م). در اوج موفقیت و محبوبیت بود که در ژانویۀ ۱۹۴۲م حین برگشت از یک تور تبلیغات جنگی، در سانحۀ سقوط هواپیما کشته شد. مرگ او میلیون‌ها نفر از طرفدارانش را تکان داد و به‌ویژه لطمۀ عاطفی فقدانش تا سال‌ها بر روح شوهر دومش [[گیبل، کلارک (۱۹۰۱ـ۱۹۶۰)|کلارک گیبل]] (از ۱۹۳۹م)، حس می‌شد. [[روزولت، فرانکلین (۱۸۸۲ـ۱۹۴۵)|فرانکلین روزولت]]، رئیس جمهور وقت آمریکا در تلگرام تسلیتش برای گیبل، سخنگوی احساسات جمعی مردم شد: «... او یک ستاره است و همواره خواهد بود. ستاره‌ای که هرگز فراموشش نمی‌کنیم و همواره نسبت به او قدرشناس می‌مانیم.» رابطۀ او با گیبل موضوع فیلم ''گیبل و لمبارد''<ref>''Gable and Lombard''</ref> (ساختۀ سیدنی جی. فیوری<ref>Sidney J. Furie</ref> - ۱۹۷۶) بود که در آن [[جیل کلایبورگ]] نقش لمبارد را بر عهده داشت.   


لمبارد چه در زمان خود و چه امروز ستاره‌ای مقبول و محبوب به شمار می‌آید. یکی از با استعدادترین و فریبنده‌ترین بازیگران زن دههٔ ۱۹۳۰م، متخصص کمدی‌های روشنفکرانه که طنز، ملاحت و گرمای شخصیتش را به نقش‌ها می‌افزود. با این که در سی و سه سالگی درگذشت؛ تا آن هنگام با چهل و دو فیلم از پرکارترین حرفه‌ای‌های نسل خود به شمار می‌آمد و به افسانه‌ای بدل شده بود. موطلایی تندخو، جسور و برتری‌طلبی که می‌توانست در پس شوخی و متلک‌هایش، وجود احساساتی ناب را گواهی دهد. زیبایی سرکش او با ترکیب ظرافت و عنان‌گسیختگی در کمدی اسکروبال دههٔ ۱۹۳۰م به خوبی جور در می‌آمد. حضور اوست که باعث می‌شود در ''بودن یا نبودن'' طنز، مخاطره و رمانس<ref>Romance</ref> پابه‌پای هم پیش بروند: در نقش ماریا تورا<ref>Maria Tura</ref>، بازیگر سرشناس تئاتر، که شهرت او حتی شوهر هنرمندش را هم تحت‌الشعاع قرار داده است و بدون جاذبۀ اغواگرِ او، نقشۀ توطئه علیه نازی‌ها نمی‌تواند به بار بنشیند. او نقش بازیگر دمدمی‌مزاج تئاتر را پیش از ''بودن یا نبودن'' هم با جوش و خروش تمام در ''قرن بیستم'' بازی کرده بود. ''آقا و خانم اسمیت''<ref>''Mr. & Mrs. Smith''</ref> (1941م) فرصتی برای همکاری با [[هیچکاک، آلفرد (۱۸۹۹ـ۱۹۸۰)|آلفرد هیچکاک]] به او داد.  
لمبارد چه در زمان خود و چه امروز ستاره‌ای مقبول و محبوب به شمار می‌آید. یکی از با استعدادترین و فریبنده‌ترین بازیگران زن دههٔ ۱۹۳۰م، متخصص کمدی‌های روشنفکرانه که طنز، ملاحت و گرمای شخصیتش را به نقش‌ها می‌افزود. با این که در 33 سالگی درگذشت؛ تا آن هنگام با 42 فیلم از پرکارترین حرفه‌ای‌های نسل خود به شمار می‌آمد و به افسانه‌ای بدل شده بود. موطلایی تندخو، جسور و برتری‌طلبی که می‌توانست در پس شوخی و متلک‌هایش، وجود احساساتی ناب را گواهی دهد. زیبایی سرکش او با ترکیب ظرافت و عنان‌گسیختگی در کمدی اسکروبال دههٔ ۱۹۳۰م به خوبی جور در می‌آمد. حضور اوست که باعث می‌شود در ''بودن یا نبودن'' طنز، مخاطره و رمانس<ref>Romance</ref> پابه‌پای هم پیش بروند: در نقش ماریا تورا<ref>Maria Tura</ref>، بازیگر سرشناس تئاتر، که شهرت او حتی شوهر هنرمندش را هم تحت‌الشعاع قرار داده است و بدون جاذبۀ اغواگرِ او، نقشۀ توطئه علیه نازی‌ها نمی‌تواند به بار بنشیند. او نقش بازیگر دمدمی‌مزاج تئاتر را پیش از ''بودن یا نبودن'' هم با جوش و خروش تمام در ''قرن بیستم'' بازی کرده بود. ''آقا و خانم اسمیت''<ref>''Mr. & Mrs. Smith''</ref> (1941م) فرصتی برای همکاری با [[هیچکاک، آلفرد (۱۸۹۹ـ۱۹۸۰)|آلفرد هیچکاک]] به او داد. لمبارد در کنار کمدی، هر از گاهی در ‏نقش‌های جدی نیز خود را محک می‌زد که معروف‌ترین آنها ب''یداری در شب''<ref>''Vigil in the Night''</ref> (1939م) و ''آنان می‌دانستند چه می‌خواهند''<ref>''They Knew What They Wanted'' </ref> (1940م) بود. در ''چیزی مقدس نیست،'' یکی از بدبینانه‌ترین کمدی‌های زمان خود، دختری شهرستانی است که به سوژۀ داغی برای خبرنگاری جاه‌طلب ([[مارچ، فردریک (۱۸۹۷ـ۱۹۷۵)|فردریک مارچ]]) بدل می‌شود و یک‌شبه جایگاه قهرمان رسانه‌ها و فاتح قلوب مردم را به دست می‌آورد. از معدود ستارگان هالیوود بود که هرگز به دیدۀ تردید نگریسته نمی‌شد. جان باریمور<ref>John Barrymore</ref>، بازیگر هم‌دوره‌اش، او را بزرگ‌ترین بازیگر زن تاریخ می‌دانست.   
----
----
<references />
<references />
[[رده:سینما]]
[[رده:سینما]]
[[رده:جهان - اشخاص]]
[[رده:جهان - اشخاص]]
سرویراستار، ویراستار
۵۴٬۷۰۳

ویرایش