بحر فارس
بحر فارس
نام قدیمی دریاهای جنوب ایران. جغرافیدانان مسلمان به پهنۀ گستردهای از دریاهای جنوب ایران، بحر فارس، بحر فارسی، خلیج فارسی، دریای فارس، دریای پارس، بحر شرقی و دریای جنوبی کبیر میگفتند که با خلیج فارس امروزی که مفهوم جغرافیایی و حدود مشخصی دارد مطابقت ندارد. در 290ق ابن رسته پیش از فرنگیها و برای اولینبار آن را خلیج فارس و در 266ق قداقه بن جعفر آن را بحر فارس آورده است. در 340ق اصطخری و در 375ق محمد بن احمد مقدسی آن را بحر فارس خواندهاند. در 367ق ابن حوقل آن را بحر فارس، در 372ق صاحب حدود العالم آن را خلیج پارس و در 420ق ابوریحان بیرونی آن را دریای فارس و خلیج فارس یاد کرده است. در 500ق ابن بلخی آن را دریاری پارس و در 625ق یاقوت آن را بحر فارس و در قرن 8ق حمداله مستوفی از سند تا عمان را جزو بحر فارسی محسوب کرده است. ابن فقیه در قرن 3ق بحر فارس را به بحر هند متصّل و هر دو را یکی میدانست. به نوشتۀ ابن رسته بحر فارس از دریای هند منشعب میشده است. به گفتۀ ابن بلخی دریای پارس بخشی از دریای سبز بوده است. بطلمیوس این دریا را پرسیکوس سینوس میخواند که ظاهراً از نام پارس، در کتیبۀ داریوش در کانال سوئز، گرفته شده است. در دوره اسلامی از زمانی که علم جغرافیا در میان مسلمانان رشد کرد، مفهوم خلیج از لحاظ جغرافیایی روشن شد و از 290ق در نوشته ابن رسته در الاعلاق النفسیه نام خلیج فارس دیده میشود. به نوشتۀ گیرشمن از سه هزار پم جزیرۀ خارک جزو متصرفات عیلام شمرده میشد. در دوره هخامنشیان ناوگان داریوش اوّل به دریاسالاری اسکولاکس یونانی از سند گذشت و سواحل مکران و عربستان را درنوردید و وارد دریای اریتره (دریای احمر، بحر عمان، خلیج فارس) شد. در دوره ساسانیان نیز در دریای پارس دریانوردی صورت میگرفت. به نوشته طبری در دوره ساسانیان، شاپور اول پس از شکست اعراب با یاران خود از دریا گذشت و به خط (مرکز ناحیۀ قدیم بحرین) رفت و به حجر رسید. در تهاجم اعراب نیز آنان از سوی دریا به ایران حمله کردند. در تمدن اسلامی دریای فارس به یکی از مراکز بازرگانی جهانی تبدیل شد و مبادلات بازرگانی به هند و چین و ماچین گسترش یافت و سیراف و بصره و تیز (طیس) به مرکز بزرگ بازرگانی آن روزگار تبدیل شد.