دست غیب
دستِ غیب (deus ex machina)
وسیلهای تئاتری که در آن رویدادی دور از ذهن یا بعید، مشکلی بغرنج را حل میکند. این اصطلاح نخست در تراژدی کلاسیک یونان و روم به کار گرفته شد و بر خدایی دلالت داشت که با ابزارهای مکانیکی از «آسمان» بر صحنه فرود میآمد تا مشکل داستان را رفع کند؛ مشکلی که شخصیتهای نمایش نمیتوانستند آن را بگشایند. سیمبلین[۱] اثر شکسپیر[۲] نمونۀ گزیدهای از بهکارگیری این وسیله در تئاتر انگلیس است. استفاده از خدایان برای حل مشکلات آدمیان را نباید با دیگر تمهیدهای داستانی اشتباه گرفت که ریشه در اساطیر[۳] دارند. نِمِسیس[۴] در متوازن کردن سرنوشتهای خوب و بد تلاش میکرد، در حالیکه الاهگان تقدیر[۵] که نمیتوانند بر رویدادها تأثیر بگذارند، فقط آنها را پیشبینی میکنند.