سرقات
سرقات (plagiarism)
بحثی در نقد ادبی، مربوط به انواع اقتباس و عاریت گرفتن نویسندگان از یکدیگر. سرقات در لغت جمع کلمۀ عربی سرقت (به معنی دزدی) است و در کتب قدیم غالباً در بررسی شعرها به کار رفته است.
توجه به اقتباسها و شباهتهایی که بین آثار نویسندگان وجود دارد، در تاریخ ادبیات و حوزۀ نقد ادبی سابقۀ طولانیای داشته است و در یونان و روم باستان، اغلب در کتابهای مربوط به ادبیات به مواردی که بین آثار شاعری با گویندگان دیگر مشابهتهایی وجود داشته، اشارههایی شده و کسانی چون آریستوفان (448 – حدود 380 ق.م) و سوفوكلس و دیگران متهم به سرقت ادبی شدهاند. در ادبیات عرب نیز از قدیم به این مسأله توجه میشده است و ادیبان غالباً در جستوجوی موارد سرقت شاعران و نویسندگان از یکدیگر بودهاند و یکی از مقولههای مهم تاريخ ادبیات عرب، بحث بر سر همین اقتباسهای شاعران از یکدیگر است. ضمنِ این بحثها ادیبان و علمای بلاغت نظرهای گوناگونی ابراز داشتهاند و حدودی برای سرقت ادبی و تشابههای ناگزیر در مضمونهای شاعران قائل شدهاند. از جمله ابوالحسن علی بن عبدالعزيز، معروف به قاضی جرجانی (متوفی ٣٦٢ ق)، در کتاب معروف الوساطه بین المتنبّی و خصومه نوشته که بسیاری از برداشتها و تعبيرها به طور یکسان، در ذهن همه خطور میکند و این گونه اشتراکات را نباید سرقت ادبی به حساب آورد. از نظر ابوالقاسم حسن بن بِشر آمدی محیط واحد زندگی شاعران، باعث به وجود آمدن شباهت در آثار ادبی میشود. عبدالقاهر جرجانی نیز معتقد بود که هرگز دو شاعر در روش بیان و اسلوب نمیتوانند با یکدیگر كاملاً شبيه باشند و اگر دو شاعر، معانی معمول و صفات رایج را با هدفی مشترک یا غیرمشترک به کار ببرند، کار آنها از مقولۀ سرقات نیست و تنها در مورد معانی و مضمونهای ابداعی است که میتوان اقتباس شاعری را از دیگری سرقات خواند.