فلسفه پول (کتاب)
فلسفۀ پول (Die Philosophie des Geldes)
رسالهای بینارشتهای از گئورگ زیمل[۱]، جامعهشناس و فیلسوف آلمانی. کتاب در سال 1900م به زبان آلمانی منتشر شده است. زیمل ، در این اثر ، نظریۀ نماد در مورد پول را شرح میدهد، و در تحلیل خود آرای مأخوذ از اقتصاد، تاریخ، جامعهشناسی و روانشناسی را با هم جمع میکند تا نشان دهد که چهگونه پول روابط اجتماعی و رفتارها را تنظیم و بر حسب مقدار تعریف میکند. اساس این کتاب، سخنرانی او دربارۀ روانشناسی پول در یک سمینار علوم سیاسی در آلمان بوده است. کتاب شامل دو فصل (فصل اول تحلیلی و فصل دوم تألیفی) میشود و هر فصل حاوی سه بخش است که در آن زیمل پول را به هر پدیدۀ اجتماعی که قابل تصور است ربط میدهد؛ به علاوه در مورد ارتباط حلنشدنی بین پول و فرد و جامعۀ مدرن در این کتاب بحث میکند. فلسفۀ پول را نخستین بار شهناز مسمیپرست از متن انگلیسی (تحت عنوان The philosophy of money) به فارسی برگردانده و بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه (در 708 صفحۀ وزیری) به سال 1397ش چاپ و منتشر کرده که این ترجمه تا سال 1399 دو نوبت دیگر تجدید چاپ شده است؛ بار دیگر این کتاب را جواد گنجی و صالح نجفی مجدداً از ترجمۀ انگیسی به فارسی برگردانده و نشر مرکز آن را در سال 1399 (در 568 صفحۀ وزیری) منتشر کرده است. این ترجمۀ اخیر نیز در سال 1400 تجدید چاپ شده است.
گزارش محتوا
در بخش اول، از طریق تفکری اقتصادی در مفهوم ارزش، نظریهٔ مثبتی دربارۀ پول به دست میدهد. ارزش از مقولهٔ ذهنیت قضاوت و عقیده است که در تقابل با عینیت اشیاء قرار میگیرد. این دو مقوله مستقلند؛ ولی ارزش چون به اشیاء داده شود، آنها را به صورت متعلقهای میل درمیآورد و، به این ترتیب، خود نیز در آنها عینی میشود. پدیدۀ تعیینکننده برای زندگی اقتصادی عبارت از تصدیق ارزش است و به مبادله میانجامد که خود، مانند تولید، به وجودآورندۀ ارزش است. مبادله مبنای زندگی اقتصادی و، بنابراین، زندگی اجتماعی است و موجد «عمل متقابل» است که در روابط میان افراد و گروهها، و افراد با هم ظاهر میشود. از اینجا به قصد زیمل پی میبریم که میخواهد نشان دهد که پدیدههای اقتصادی، که اساس زندگی اجتماعی است، بهنوبۀ خود معلول محرکات اجتماعی و روانشناختی است. قبل از هر چیز، آنچه فرد در مبادله به دست میآورد ارتباط است. آنگاه پول به صورت شیوۀ عملی درمیآید که معاوضه را حذف و مبادلات را تنظیم و تسهیل میکند؛ سپس، وسيلۀ ممتاز ارزشگذاری میشود که حاکم بر جهان ارزشهاست، در حالی که ارزش خود آن کارکردی است، نه ذاتی. پول، این وسیلۀ غیرشخصی که تعیین قیمت از روی مبنایی را ممکن میسازد، که بیرون از کالای مورد معامله است، ایجاد استمرار میکند.
زیمل در بخش دوم بر این معنی تأکید میکند که پول در رفتارهای فرهنگی و اجتماعی گاه نقش نجاتدهنده دارد و گاه نقش اسیرکننده. در آغـاز رهاییبخش است، زیرا امکان میدهد که رشتههای پیوند شخصی محدود ميان دهقان و مالک گسسته شود و آزادی انتخاب بیشتری در تولید، که مبارزۀ انسان با خودش را به مبارزه با طبیعت تبدیل میکند و موجب پیشرفتهای فنی و تکامل صنعت میشود، پدید آید. پول همۀ وابستگیها را از بین نمیبرد، بلکه با افزایش و تقسیم آنها به اجزای متعدد، مانند آنچه در مورد ساکنان شهرها میبینم، آنها را غیرشخصی و نامرئی میسازد. و بالاخره، ظهور دولت امروزی و تشکل نخبههای فرهنگی جدید و روزافزون و پیوسته رو به فردگرایی بیشتری را ممکن میسازد، ولی از سوی دیگر موجب خودخواهی حسابگرانه به زیان حساسیت و سطحی بودن روابط میشود و به رواج استفادۀ غیرشرافتمندانه از پول کمک میکند. این نوع نتیجهگیریهاست که امیل دورکیم[۲] را بر آن میدارد که تحلیلهای زیمل را به سبب «روانشناختی بودن» آنها نکوهش کند.