آدلر، آلفرد (۱۸۷۰ـ۱۹۳۷): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi1 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|پست تخصصی = | |پست تخصصی = | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}}آدلِر، آلفرد (۱۸۷۰ـ۱۹۳۷)(Adler, Alfred)<br/> [[File:10059400.jpg|thumb|آدلِر، آلفرد]] روانشناس اتریشی. از نظر او در توجیه رفتار انسان قدرتطلبی<ref>will to power</ref> | }}آدلِر، آلفرد (۱۸۷۰ـ۱۹۳۷)(Adler, Alfred)<br/> [[File:10059400.jpg|thumb|آدلِر، آلفرد]] روانشناس اتریشی. از نظر او در توجیه رفتار انسان قدرتطلبی<ref>will to power</ref> بیشتر از سائق جنسی اهمیت دارد. اختلاف نظر او با [[فروید، زیگموند (۱۸۵۶ـ۱۹۳۹)|زیگموند فروید]]، در این زمینه موجب گسستن همکاری دهسالۀ او با بانی روانکاوی شد. مفاهیم [[عقده حقارت|عقدۀ حقارت]]<ref>inferiority complex</ref> و جبران افراطی<ref>overcompensation</ref>، حقارت عضوی<ref>organ inferiority</ref>، و ترتیب تولد<ref>birth order</ref> را آدلر وضع کرد. او در [[وین]] زاده شد و تحصیل کرد. از ۱۸۹۷ تا ۱۹۲۷م در آن شهر پزشک عمومی و متخصص اعصاب بود. تا ۱۹۰۲م با فروید در تماس بود و نقش مهمی در پیدایش جنبش روانکاوی داشت. آدلر مدیر «انجمن روانکاوی وین» بود اما در ۱۹۰۷م، با تأکید بر قدرتطلبی بهمنزله ریشه روانرنجوریها، از فروید که بر تمایلات جنسی در کودکی تأکید داشت، فاصله گرفت. آدلر و برخی دیگر، در ۱۹۱۱م، محفل فرویدی را ترک کردند و «جنبش روانشناسی فردی<ref>Individual Psychology Movement</ref>» را بنا نهادند. او در ۱۹۳۵م به امریکا نقل مکان کرد. آدلر معتقد بود اصلیترین علت رفتار بیمارگونه احساس بیکفایتی یا حقارت ناشی از، مثلاً، کوچکترین عضو خانواده بودن یا تلاش کودک برای رقابت با دنیای بزرگسالان است. بیمار، در تلاش برای تسلط بر این احساسها، غالباً به بهای زیرپاگذاشتن رفتار بهنجار اجتماعی یا، آنگونه که آدلر مطرح کرد، به قیمت ازدستدادن «منافع اجتماعی» به جبران افراطی میپردازد. هرچند مکتب روانشناسی او پرمعنا بود، تعریف کافی و روش دقیقی نداشت. برخی از آثار او عبارتاند از ''مطالعۀ حقارت عضوی و جبران روانی آن''<ref>''Study of organ Inferiority and its Psychical Compensation''</ref> (۱۹۰۷م)، ''شیوۀ کار و نظریۀ روانشناسی فردی''<ref>''The Practice and Theory of Individual Psychology''</ref> (۱۹۱۲م)، ''فهم ماهیّت انسان''<ref>''Understanding Human Nature''</ref> (۱۹۲۷م)، و ''سرشت روانرنجوری''<ref>''The Neurotic Constitution''</ref> (۱۹۱۲م)، آدلر در اثر اخیر، که مهمترین کتاب او بود، تأکید میکند منش و اعمال انسان باید براساس فرجامشناسی<ref>teleology</ref> تبیین شود. | ||
| |