پرش به محتوا

آرگونات ها: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:


آرْگونات‌ها (Argonauts)<br/> در اساطیر یونان، قهرمانانی که همراه یاسون<ref>Jason</ref>&nbsp;برای یافتن پشم طلایی بر کشتی آرگو<ref>Argo</ref>&nbsp;نشستند. آرگو کشتی‌ای بود با ۵۰ پارو که نام سازنده‌اش آرگوس، پسر فریکسوس<ref>Phrixus</ref>، را بر خود داشت. آرگونات‌ها پس از یک سال اقامت در جزیرۀ لمنوس<ref>Lemnos</ref>، که همۀ ساکنانش زن بودند، از ساموتراس<ref>Samothrace</ref>&nbsp;و ببروشیا<ref>Bebrycia</ref>&nbsp;دیدن کردند. پس از آن طوفان کشتی‌شان را به سالمودسا<ref>Salmydessa</ref>&nbsp;کشاند. آرگونات‌ها آن سرزمین را نیز از تسخیر هارپی‌ها<ref>Harpies</ref>&nbsp;آزاد کردند. پس از پشت‌سرگذاشتن ماجراهای فراوان آرگونات‌ها به ائا<ref>Aea</ref>، پایتخت کولخیس<ref>Colchis</ref>&nbsp;رسیدند. شاه آئتس<ref>Aeetes</ref>&nbsp;وعده داد که پشم طلایی را به یاسون تسلیم کند، با این شرط که یاسون دو گاو نری را که سم‌های برنجی داشتند و آتش از دهان بیرون می‌دادند، بگیرد و با آن‌ها زمین را شخم بزند و دندان‌های اژدها در زمین بکارد. مِدِ‌آ<ref>Medea</ref>، دختر شاه، ابزار مقاوم در برابر آتش و فلز را در اختیار یاسون گذاشت و به او در اجرای فرمان پادشاه کمک کرد. با این حال، آئتس باز هم از تسلیم پشم طلایی سر باز زد. به توصیۀ مِدِ‌آ، یاسون و مِدِ‌آ شبانه به محل اختفای پشم طلایی رفتند، به اژدها داروی خواب‌آور خوراندند، پشم طلایی را برداشتند و گریختند. آرگونات‌ها این محمولۀ ارزشمند را در جای امنی پنهان کردند و راهی دیار خود شدند و پس از پشت‌سرگذاشتن ماجراهای فراوان به تسالی<ref>Thessaly</ref>&nbsp;رسیدند. حفاری‌های انجام‌شده در ایولکوسدر ۱۹۵۶ بر حدس محققین مبنی‌بر واقعی‌بودن این داستان صحه گذاشت.
آرْگونات‌ها (Argonauts)<br/> در اساطیر [[یونان باستان|یونان]]، قهرمانانی که همراه [[یاسون]]<ref>Jason</ref> برای یافتن [[پشم زرین|پشم طلایی]] بر کشتی آرگو<ref>Argo</ref> نشستند. آرگو کشتی‌ای بود با ۵۰ پارو که نام سازنده‌اش آرگوس، پسر فریکسوس<ref>Phrixus</ref>، را بر خود داشت. آرگونات‌ها پس از یک سال اقامت در جزیرۀ [[لمنوس]]<ref>Lemnos</ref>، که همۀ ساکنانش زن بودند، از [[ساموتراس]]<ref>Samothrace</ref> و ببروشیا<ref>Bebrycia</ref> دیدن کردند. پس از آن طوفان کشتی‌شان را به سالمودسا<ref>Salmydessa</ref> کشاند. آرگونات‌ها آن سرزمین را نیز از تسخیر [[هارپی|هارپی‌]]<nowiki/>ها<ref>Harpies</ref> آزاد کردند. پس از پشت‌سرگذاشتن ماجراهای فراوان آرگونات‌ها به ائا<ref>Aea</ref>، پایتخت [[کولخیس]]<ref>Colchis</ref> رسیدند. شاه آئتس<ref>Aeetes</ref> وعده داد که پشم طلایی را به یاسون تسلیم کند، با این شرط که یاسون دو گاو نری را که سم‌های برنجی داشتند و آتش از دهان بیرون می‌دادند، بگیرد و با آن‌ها زمین را شخم بزند و دندان‌های اژدها در زمین بکارد. [[مدآ (اسطوره شناسی)|مِدِ‌آ]]<ref>Medea</ref>، دختر شاه، ابزار مقاوم در برابر آتش و فلز را در اختیار یاسون گذاشت و به او در اجرای فرمان پادشاه کمک کرد. با این حال، آئتس باز هم از تسلیم پشم طلایی سر باز زد. به توصیۀ مِدِ‌آ، یاسون و مِدِ‌آ شبانه به محل اختفای پشم طلایی رفتند، به اژدها داروی خواب‌آور خوراندند، پشم طلایی را برداشتند و گریختند. آرگونات‌ها این محمولۀ ارزشمند را در جای امنی پنهان کردند و راهی دیار خود شدند و پس از پشت‌سرگذاشتن ماجراهای فراوان به [[تسالی]]<ref>Thessaly</ref> رسیدند. حفاری‌های انجام‌شده در ایولکوسدر ۱۹۵۶م بر حدس محققین مبنی‌بر واقعی‌بودن این داستان صحه گذاشت.


&nbsp;
&nbsp;
سرویراستار، ویراستار
۳۶٬۰۰۰

ویرایش