پرش به محتوا

جنگ های ایران و روس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
جنگ‌های ایران و روس (Iran and Russia wars)
جنگ‌های ایران و روس (Russo-Persian Wars)


شوال  
شوال  
عنوان دو سلسله از جنگ‌هایی که بر سر [[گرجستان]]<ref>Georgia</ref> و [[قفقاز، منطقه|قفقاز]]<ref>Caucasus</ref> میان دو کشور [[ایران]]<ref>Iran</ref> و [[روسیه]]<ref>Russia</ref> درگرفت که به شکست ایران و انعقاد دو قرارداد معروف [[گلستان، عهدنامه|گلستان]]<ref>Treaty of Gulistan</ref> و [[ترکمان چای، عهدنامه|ترکمنچای]]<ref>Treaty of Turkmenchay</ref> انجامید و متعاقب آن، ایران سرزمین قفقاز را به روسیه واگذار کرد. این جنگ‌ها به دو دوره تقسیم می‌شود:  1) دورۀ اول (1218ـ1228ق) با اعلام تحت‌الحمایگی هراکلیوس دوم، امیر گرجستان، و پرنس گرگین‌خان به دربار تزاری روس، امپراتور روس [[پاول اول]] و سپس پسرش [[الکساندر اول (۱۷۷۷ـ۱۸۲۵)|الکساندر اول]] با اعزام سپاهی به فرماندهی سیسیانوف به اشغال شهرهای قفقاز پرداختند که برخی از حکّام ایرانی، با آن‌ها همکاری و شهرها را تسلیم سپاه روس کردند. فرماندهی سپاه ایران را [[عباس میرزا قاجار]]، ولیعهد برعهده داشت و [[فتحعلی شاه قاجار (۱۱۸۵ـ اصفهان ۱۲۵۰ق)|فتحعلی‌شاه]] نیز خود دوبار از [[ارس، رودخانه|ارس]] گذشت و به کمک عباس میرزا شتافت. در نیمۀ جنگ، به درخواست شاه و ولیعهد، علمای بزرگ شیعۀ [[عراق]] و ایران فتاوی جهاد بر ضد روس‌ها اعلام کردند. در طی این مرحله از جنگ شکست و پیروزی از آن دو طرف بود. با آغاز حملۀ بزرگ [[ناپلیون اول|ناپلئون]] به روسیه، [[انگلستان]] و روسیه اتحادی بر ضد ناپلئون تشکیل دادند و روسیه درصدد برآمد تا هرچه زودتر جنگ را با ایران پایان بخشد. از این‌رو، طی توافقی پنهانی، افسران انگلیس توپخانۀ ایران، نافرمانی و سپاه ایران را ترک کردند و همزمان سپاه روس نیز در محل [[اصلاندوز]] به سپاه عباس میرزا شبیخون زد که موجب عقب‌نشینی و پراکندگی و شکست سپاه ایران شد. سرانجام با وساطت سر ویلیام گور اوزلی، سفیر انگلیس در ایران، عهدنامۀ گلستان بین دو کشور با شتاب تمام به امضا رسید (9 شوال 1228ق). [[شفیع مازندرانی|میرزا شفیع مازندرانی]]، صدراعظم و میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی، وزیر خارجه به نمایندگی از ایران، این قرارداد را امضا کردند. بدین ترتیب این دوره از جنگ‌ها پایان یافت. 2) دوره دوم ([[ذیحجه|ذیحجۀ]] 1241ـ [[شعبان]] 1243ق)، بر اثر ظلم و تعدی فراوان سپاه روس به ایرانیان مسلمان سرزمین‌های اشغالی و درخواست کمک آن‌ها از دولت ایران و علما، و نیز پیشروی سپاه روس به برخی نواحی و مناطق تحت تصرف ایران، به بهانۀ ابهام در عهدنامه و تحریک امرا و خوانین محلی، با وجود مخالفت میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی، میرزا عبدالوهاب نشاط و معتمدالدوله، بار دیگر جنگ با حملۀ نیروهای ایران به فرماندهی عباس میرزا به سپاه روس آغاز شد و برخی از شهرهای قفقاز به دست سپاه ایران افتاد. علمای بزرگ شیعه عراق و ایران، مانند [[نراقی، ملا احمد (نراق ۱۱۸۵ـ همان جا ۱۲۴۵ق)|ملا احمد نراقی]] و آق سید محمد اصفهانی، همچون گذشته فتاوی جهاد بر ضد روس‌ها صادر کردند و خود در رأس نیروهای مردمی به جبهه‌های نبرد شتافتند و شاه نیز خود دوبار در رأس سپاهی در جبهه‌های نبرد حضور یافت. با وجود پیروزی‌هایی که در این جنگ نصیب ایران شد، اما به دلیل رقابت و حسادت فرماندهان سپاه با عباس میرزا و ترک صحنه جنگ در حین نبرد، بی‌نظمی سپاه ایران، عدم ارسال آذوقه و کمک از تهران و شورش و همکاری برخی از خوانین محلی با سپاه روس، بار دیگر سپاه ایران شکست خورد و سپاه روس به فرماندهی اریستوف و [[پاسکویچ، ایوان فیودوروویچ (۱۷۸۲-۱۸۵۶)|پاسکویچ]] بی‌هیچ مقاومتی وارد [[تبریز، شهر|تبریز]] و سپس [[اردبیل، شهر|اردبیل]] شد و نفایس بقعۀ [[شیخ صفی الدین اردبیلی|شیخ صفی‌الدین اردبیلی]] را غارت کرد و قصد پیشروی به سمت [[تهران، شهر|تهران]] را داشت. عباس میرزا ناگزیر تقاضای صلح کرد و پس از مدت‌ها مذاکره میان ایران و روسیه در قریۀ ترکمانچای، سرانجام با انعقاد عهدنامه ترکمانچای (5 شعبان 1243ق) بین دو طرف، این مرحله از جنگ نیز پایان یافت و [[ایروان]] و [[نخجوان]] و اوچ کلیسا به روسیه واگذار و 10 [[کرور]] خسارت جنگ به ایران تحمیل شد.
عنوان دو سلسله از جنگ‌هایی که بر سر [[گرجستان]]<ref>Georgia</ref> و [[قفقاز، منطقه|قفقاز]]<ref>Caucasus</ref> میان دو کشور [[ایران]]<ref>Iran</ref> و [[روسیه]]<ref>Russia</ref> درگرفت که به شکست ایران و انعقاد دو قرارداد معروف [[گلستان، عهدنامه|گلستان]]<ref>Treaty of Gulistan</ref> و [[ترکمان چای، عهدنامه|ترکمنچای]]<ref>Treaty of Turkmenchay</ref> انجامید و متعاقب آن، ایران سرزمین قفقاز را به روسیه واگذار کرد. این جنگ‌ها به دو دوره تقسیم می‌شود:  1) دورۀ اول (1218ـ1228ق) با اعلام تحت‌الحمایگی هراکلیوس دوم، امیر گرجستان، و پرنس گرگین‌خان به دربار تزاری روس، امپراتور روس [[پاول اول]]<ref>Paul I</ref> و سپس پسرش [[الکساندر اول (۱۷۷۷ـ۱۸۲۵)|الکساندر اول]]<ref>Alexander I</ref> با اعزام سپاهی به فرماندهی سیسیانوف به اشغال شهرهای قفقاز پرداختند که برخی از حکّام ایرانی، با آن‌ها همکاری و شهرها را تسلیم سپاه روس کردند. فرماندهی سپاه ایران را [[عباس میرزا قاجار]]، ولیعهد برعهده داشت و [[فتحعلی شاه قاجار (۱۱۸۵ـ اصفهان ۱۲۵۰ق)|فتحعلی‌شاه]] نیز خود دوبار از [[ارس، رودخانه|ارس]] گذشت و به کمک عباس میرزا شتافت. در نیمۀ جنگ، به درخواست شاه و ولیعهد، علمای بزرگ شیعۀ [[عراق]] و ایران فتاوی جهاد بر ضد روس‌ها اعلام کردند. در طی این مرحله از جنگ شکست و پیروزی از آن دو طرف بود. با آغاز حملۀ بزرگ [[ناپلیون اول|ناپلئون]]<ref>Napoleon</ref> به روسیه، [[انگلستان]]<ref>United Kingdom</ref> و روسیه اتحادی بر ضد ناپلئون تشکیل دادند و روسیه درصدد برآمد تا هرچه زودتر جنگ را با ایران پایان بخشد. از این‌رو، طی توافقی پنهانی، افسران انگلیس توپخانۀ ایران، نافرمانی و سپاه ایران را ترک کردند و همزمان سپاه روس نیز در محل [[اصلاندوز]] به سپاه عباس میرزا شبیخون زد که موجب عقب‌نشینی و پراکندگی و شکست سپاه ایران شد. سرانجام با وساطت سر ویلیام گور اوزلی، سفیر انگلیس در ایران، عهدنامۀ گلستان بین دو کشور با شتاب تمام به امضا رسید (9 شوال 1228ق). [[شفیع مازندرانی|میرزا شفیع مازندرانی]]، صدراعظم و میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی، وزیر خارجه به نمایندگی از ایران، این قرارداد را امضا کردند. بدین ترتیب این دوره از جنگ‌ها پایان یافت. 2) دوره دوم ([[ذیحجه|ذیحجۀ]] 1241ـ [[شعبان]] 1243ق)، بر اثر ظلم و تعدی فراوان سپاه روس به ایرانیان مسلمان سرزمین‌های اشغالی و درخواست کمک آن‌ها از دولت ایران و علما، و نیز پیشروی سپاه روس به برخی نواحی و مناطق تحت تصرف ایران، به بهانۀ ابهام در عهدنامه و تحریک امرا و خوانین محلی، با وجود مخالفت میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی، میرزا عبدالوهاب نشاط و معتمدالدوله، بار دیگر جنگ با حملۀ نیروهای ایران به فرماندهی عباس میرزا به سپاه روس آغاز شد و برخی از شهرهای قفقاز به دست سپاه ایران افتاد. علمای بزرگ شیعه عراق و ایران، مانند [[نراقی، ملا احمد (نراق ۱۱۸۵ـ همان جا ۱۲۴۵ق)|ملا احمد نراقی]] و آق سید محمد اصفهانی، همچون گذشته فتاوی جهاد بر ضد روس‌ها صادر کردند و خود در رأس نیروهای مردمی به جبهه‌های نبرد شتافتند و شاه نیز خود دوبار در رأس سپاهی در جبهه‌های نبرد حضور یافت. با وجود پیروزی‌هایی که در این جنگ نصیب ایران شد، اما به دلیل رقابت و حسادت فرماندهان سپاه با عباس میرزا و ترک صحنه جنگ در حین نبرد، بی‌نظمی سپاه ایران، عدم ارسال آذوقه و کمک از تهران و شورش و همکاری برخی از خوانین محلی با سپاه روس، بار دیگر سپاه ایران شکست خورد و سپاه روس به فرماندهی اریستوف و [[پاسکویچ، ایوان فیودوروویچ (۱۷۸۲-۱۸۵۶)|پاسکویچ]]<ref>Paskevich</ref> بی‌هیچ مقاومتی وارد [[تبریز، شهر|تبریز]] و سپس [[اردبیل، شهر|اردبیل]] شد و نفایس بقعۀ [[شیخ صفی الدین اردبیلی|شیخ صفی‌الدین اردبیلی]] را غارت کرد و قصد پیشروی به سمت [[تهران، شهر|تهران]] را داشت. عباس میرزا ناگزیر تقاضای صلح کرد و پس از مدت‌ها مذاکره میان ایران و روسیه در قریۀ ترکمانچای، سرانجام با انعقاد عهدنامه ترکمانچای (5 شعبان 1243ق) بین دو طرف، این مرحله از جنگ نیز پایان یافت و [[ایروان]]<ref>Yerevan</ref> و [[نخجوان]]<ref>Nakhchivan</ref> و اوچ کلیسا به روسیه واگذار و 10 [[کرور]] خسارت جنگ به ایران تحمیل شد.




سرویراستار، ویراستار
۳۶٬۰۵۶

ویرایش