پرش به محتوا

نوبت عاشقی (فیلم): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «فیلم بلند سینمایی در سه اپیزود به کارگردانی محسن مخملباف، تولید سال 1369ش. نوبت عاشقی در ترکیه، به زبان ترکی و با بازیگران ترکیه‌ای ساخته شده است. این فیلم و اثر بعدی مخملباف (شب‌های زاینده‌رود) صرفاً با حضور در بخش مسابقۀ نهمین دوره جشنواره فی...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
فیلم بلند سینمایی در سه اپیزود به کارگردانی محسن مخملباف، تولید سال 1369ش. نوبت عاشقی در ترکیه، به زبان ترکی و با بازیگران ترکیه‌ای ساخته شده است. این فیلم و اثر بعدی مخملباف (شب‌های زاینده‌رود) صرفاً با حضور در بخش مسابقۀ نهمین دوره جشنواره فیلم فجر فرصت نمایش یافتند و هردو پس از آن برای همیشه در ایران توقیف شدند. دلیل توقیف نوبت عاشقی را در پرداختش به شکلی از مسألۀ عشق انسان‌ها به هم که از آن به روابط آزاد (خارج از ازدواج) تعبیر می‌شود باید دانست. نوبت عاشقی در سال‌های بعد در برخی جشنواره‌های بین‌المللی (چون مونیخ، سائوپائولو، تورین و هند) به نمایش درآمده است.
[[پرونده:2042166543.jpg|جایگزین=صحنه‌ای از فیلم|بندانگشتی|360x360پیکسل|صحنه‌ای از فیلم]]
Time of Love
 
فیلم بلند سینمایی در سه اپیزود به کارگردانی [[محسن مخملباف]]، تولید سال 1369ش. ''نوبت عاشقی'' در [[ترکیه]]، به زبان ترکی و با بازیگران ترکیه‌ای ساخته شده است. این فیلم و اثر بعدی مخملباف (''[[شبهای زاینده‌رود (فیلم)|شب‌های زاینده‌رود]]'') صرفاً با حضور در بخش مسابقۀ [[نهمین دوره جشنواره فیلم فجر]] فرصت نمایش یافتند و هردو پس از آن برای همیشه در ایران توقیف شدند. دلیل توقیف ''نوبت عاشقی'' را در پرداختش به شکلی از مسألۀ عشق انسان‌ها به هم که از آن به روابط آزاد (خارج از ازدواج) تعبیر می‌شود باید دانست. ''نوبت عاشقی'' در سال‌های بعد در برخی جشنواره‌های بین‌المللی (چون مونیخ، سائوپائولو، تورین و هند) به نمایش درآمده است.
مخملباف در این فیلم به موضوع عشق پرداخته و به این نتیجه رسیده است که در بحث عشق و عاشق‌ شدن نبایستی به هیچ حکم قطعی و نهایی مقید ماند؛ زیرا آدم‌ها در این مورد نه از «منطق سر» بلکه از «منطق دل» ـ که فقط احساسی و غیر ادراکی است ـ پیروی می‌کنند.
مخملباف در این فیلم به موضوع عشق پرداخته و به این نتیجه رسیده است که در بحث عشق و عاشق‌ شدن نبایستی به هیچ حکم قطعی و نهایی مقید ماند؛ زیرا آدم‌ها در این مورد نه از «منطق سر» بلکه از «منطق دل» ـ که فقط احساسی و غیر ادراکی است ـ پیروی می‌کنند.
زمان فیلم: 75  دقیقه
زمان فیلم: 75  دقیقه


خلاصۀ داستان
 
'''خلاصۀ داستان'''
 
روایت اول: پیرمردی سنگین‌گوش كه مشغول ضبط كردن صدای پرندگان در پارک است از رابطۀ زنی شوهردار با مردی جوان و موبور مطلع می‌شود. پیرمرد به همسر مومشکی زن اطلاع می‌دهد و او جوان مزبور را به قتل می‌رساند و همسر خود (گزل) را زخمی و خود را تسلیم می‌كند. او در دادگاه محكوم و به درخواست خود، به دریا افكنده می‌شود. گزل در وعده‌گاه معشوق خودكشی می‌كند. روایت دوم: مرد جوان موبور و گزل زن و شوهرند. گزل عاشق مرد مومشكی است كه فروشندۀ دوره‌گرد است. پیرمرد، تصادفاً، از رابطۀ آن دو مطلع می‌شود و به جوان موبور اطلاع می‌دهد. همسر زن درصدد قتل مرد مومشكی برمی‌آید، اما خود كشته می‌شود. جوان مومشكی خود را به دادگاه معرفی می‌كند و به مرگ محكوم می‌شود. محكوم را به درخواست خود بر درختی حلق‌آویز می‌كنند كه اول بار زیر آن معشوق را دیده بوده است. گزل نیز در بیمارستان خودكشی می‌كند. روایت سوم: مرد مومشكی و گزل زن و شوهرند. گزل با جوان موبور رابطۀ عاشقانه دارد. پیرمرد كه از راز آن دو مطلع است ماجرا را به همسر او اطلاع می‌دهد. مرد مومشكی و جوان موبور با یكدیگر گلاویز می‌شوند. جوان موبور از كشتن حریف امتناع می‌كند و خود را به او وامی‌گذارد تا به دستش كشته شود. مرد مومشكی اسباب ازدواج همسر خود را با جوان موبور فراهم می‌كند. در مراسم ازدواج قاضی نیز حضور دارد كه از مقام خود استعفا داده است. مرد مومشكی جوان موبور و گزل را به خانه می‌رساند و تاكسی خود را به آنها هدیه می‌دهد. جوان موبور تصمیم می‌گیرد گزل را به همسر سابق خود بازگرداند. در مسیرش با پیرمرد روبه‌رو می‌شود كه اعتراف می‌كند تمام این مدت عاشق گزل بوده است.
روایت اول: پیرمردی سنگین‌گوش كه مشغول ضبط كردن صدای پرندگان در پارک است از رابطۀ زنی شوهردار با مردی جوان و موبور مطلع می‌شود. پیرمرد به همسر مومشکی زن اطلاع می‌دهد و او جوان مزبور را به قتل می‌رساند و همسر خود (گزل) را زخمی و خود را تسلیم می‌كند. او در دادگاه محكوم و به درخواست خود، به دریا افكنده می‌شود. گزل در وعده‌گاه معشوق خودكشی می‌كند. روایت دوم: مرد جوان موبور و گزل زن و شوهرند. گزل عاشق مرد مومشكی است كه فروشندۀ دوره‌گرد است. پیرمرد، تصادفاً، از رابطۀ آن دو مطلع می‌شود و به جوان موبور اطلاع می‌دهد. همسر زن درصدد قتل مرد مومشكی برمی‌آید، اما خود كشته می‌شود. جوان مومشكی خود را به دادگاه معرفی می‌كند و به مرگ محكوم می‌شود. محكوم را به درخواست خود بر درختی حلق‌آویز می‌كنند كه اول بار زیر آن معشوق را دیده بوده است. گزل نیز در بیمارستان خودكشی می‌كند. روایت سوم: مرد مومشكی و گزل زن و شوهرند. گزل با جوان موبور رابطۀ عاشقانه دارد. پیرمرد كه از راز آن دو مطلع است ماجرا را به همسر او اطلاع می‌دهد. مرد مومشكی و جوان موبور با یكدیگر گلاویز می‌شوند. جوان موبور از كشتن حریف امتناع می‌كند و خود را به او وامی‌گذارد تا به دستش كشته شود. مرد مومشكی اسباب ازدواج همسر خود را با جوان موبور فراهم می‌كند. در مراسم ازدواج قاضی نیز حضور دارد كه از مقام خود استعفا داده است. مرد مومشكی جوان موبور و گزل را به خانه می‌رساند و تاكسی خود را به آنها هدیه می‌دهد. جوان موبور تصمیم می‌گیرد گزل را به همسر سابق خود بازگرداند. در مسیرش با پیرمرد روبه‌رو می‌شود كه اعتراف می‌كند تمام این مدت عاشق گزل بوده است.


برخی از بازیگران و عوامل تولید
 
برخی از '''بازیگران و عوامل تولید'''
 
نویسنده: محسن مخملباف
نویسنده: محسن مخملباف
تهیه‌کننده: مجتمع نمایشی شاهد، شرکت دارسیب
 
تهیه‌کنندگان: مجتمع نمایشی شاهد و شرکت دارسیب
 
مدیر تولید: مرتضی مسائلی
مدیر تولید: مرتضی مسائلی
تدوینگر: محسن مخملباف
تدوینگر: محسن مخملباف
مدیر فیلمبرداری: محمود کلاری
 
مدیر فیلمبرداری: [[محمود کلاری (تهران ۱۳۳۰ش)|محمود کلاری]]
 
طراح صحنه: محمد نصراللهی
طراح صحنه: محمد نصراللهی
امور فنی صدا: جهانگیر میرشکاری
 
امور فنی صدا: [[جهانگیر میرشكاری|جهانگیر میرشکاری]]
 
بازیگران: شیوا گرده؛ عبدالرحمان یالمای؛ مندرس سامانجلار؛ آكن تونج
بازیگران: شیوا گرده؛ عبدالرحمان یالمای؛ مندرس سامانجلار؛ آكن تونج
----
[[رده:سینما]]
[[رده:ایران - آثار و رویدادها]]
moderation، Moderators، سرویراستار، ویراستار
۵۱٬۲۶۰

ویرایش