هاتف اصفهانی، احمد ( ـ۱۱۹۸ق): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
هاتفِ اصفهانی، احمد ( ـ۱۱۹۸ق)<br> | هاتفِ اصفهانی، احمد ( ـ۱۱۹۸ق)<br> | ||
<p>(نیز با نامهای: هاتف کاشانی، و سید احمد حسینی اصفهانی (متخلص به هاتف)) شاعر و پزشک ایرانی. او معاصر [[آذر بیگدلی، لطف علی (اصفهان ۱۱۳۴ـ قم ۱۱۹۵ق)|حاجی لطفعلی خان آذر بیگدلی]]، صاحب آتشکده و حاج سلیمان صباحی بوده است. خاندانش از مردم اردوباد آذربایجان بودند، اما او در اصفهان بهدنیا آمد و در همانجا به تحصیل ریاضی، حکمت، پزشکی و علوم عربی پرداخت. در حکمت و پزشکی از محضر میرزا نصیر طبیب اصفهانی بهره برد و از پزشکان بلندآوازۀ زمان [[کریم خان زند|کریمخان زند]] شد و به طبابت پرداخت. در شعر از شاگردان [[مشتاق اصفهانی،میرسیدعلی (اصفهان ۱۱۰۱ـ۱۱۷۱ق)|مشتاق اصفهانی]] و عضو انجمن ادبی مشتاق بود. در نظم فارسی و عربی تبحر داشت و هاتف تخلص میکرد. در غزل شیوۀ [[سعدی، مصلح الدین (شیراز ح ۶۰۶ـ ح ۶۹۱ق)|سعدی]] و [[حافظ، شمس الدین محمد ( ـ شیراز ۷۹۲/۷۹۱ق)|حافظ]] و [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی (کرمان ۶۸۹ـ شیراز ۷۵۳ق)|خواجو]] را، که در دورۀ رواج سبک هندی متروک بود، احیا کرد و در قصیده به شیوۀ [[انوری ابیوردی، محمد بن علی ( ـ بلخ پس از ۵۸۲ق)|انوری]] و کمال اسماعیل نزدیک شد و تصرفهایی در شیوۀ آنان کرد که برخاسته از ابتکار و ذوق او بود. آوازۀ او بیشتر برای [[ترجیع بند|ترجیعبند]] عرفانی او، در پنجبند با موضوع وحدت وجود است که از شعرهای مهم دورۀ بازگشت بهشمار میرود. شعرهایی نیز در مدح ائمۀ اطهار دارد. هاتف پسر و دختری بهنامهای سیدمحمد، متخلص به سحاب و بیگم متخلص به رشحه داشت. ''دیوان'' شعرش که مجموعهای از غزل، قصیده، قطعه، ترجیعبند و رباعی است، به کوشش وحید دستگردی بهچاپ رسیده است (تهران، ۱۳۲۲ش) و پس از آن نیز بارها منتشر شده است.</p> | <p>(نیز با نامهای: هاتف کاشانی، و سید احمد حسینی اصفهانی (متخلص به هاتف)) شاعر و پزشک ایرانی. او معاصر [[آذر بیگدلی، لطف علی (اصفهان ۱۱۳۴ـ قم ۱۱۹۵ق)|حاجی لطفعلی خان آذر بیگدلی]]، صاحب [[آتشکده (کتاب)|آتشکده]] و حاج سلیمان صباحی بوده است. خاندانش از مردم اردوباد آذربایجان بودند، اما او در اصفهان بهدنیا آمد و در همانجا به تحصیل ریاضی، حکمت، پزشکی و علوم عربی پرداخت. در حکمت و پزشکی از محضر میرزا نصیر طبیب اصفهانی بهره برد و از پزشکان بلندآوازۀ زمان [[کریم خان زند|کریمخان زند]] شد و به طبابت پرداخت. در شعر از شاگردان [[مشتاق اصفهانی،میرسیدعلی (اصفهان ۱۱۰۱ـ۱۱۷۱ق)|مشتاق اصفهانی]] و عضو انجمن ادبی مشتاق بود. در نظم فارسی و عربی تبحر داشت و هاتف تخلص میکرد. در غزل شیوۀ [[سعدی، مصلح الدین (شیراز ح ۶۰۶ـ ح ۶۹۱ق)|سعدی]] و [[حافظ، شمس الدین محمد ( ـ شیراز ۷۹۲/۷۹۱ق)|حافظ]] و [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی (کرمان ۶۸۹ـ شیراز ۷۵۳ق)|خواجو]] را، که در دورۀ رواج سبک هندی متروک بود، احیا کرد و در قصیده به شیوۀ [[انوری ابیوردی، محمد بن علی ( ـ بلخ پس از ۵۸۲ق)|انوری]] و کمال اسماعیل نزدیک شد و تصرفهایی در شیوۀ آنان کرد که برخاسته از ابتکار و ذوق او بود. آوازۀ او بیشتر برای [[ترجیع بند|ترجیعبند]] عرفانی او، در پنجبند با موضوع وحدت وجود است که از شعرهای مهم دورۀ بازگشت بهشمار میرود. شعرهایی نیز در مدح ائمۀ اطهار دارد. هاتف پسر و دختری بهنامهای سیدمحمد، متخلص به سحاب و بیگم متخلص به رشحه داشت. ''دیوان'' شعرش که مجموعهای از غزل، قصیده، قطعه، ترجیعبند و رباعی است، به کوشش وحید دستگردی بهچاپ رسیده است (تهران، ۱۳۲۲ش) و پس از آن نیز بارها منتشر شده است.</p> | ||
<p></p> | <p></p> | ||
<p></p> | <p></p> |