خیمه شب بازی
خیمهشببازی
نوعی نمایش عروسکی. در این نمایش عروسکهایی را که به نخهایی نازک متصلاند بر روی صحنه میآورند، و به وسیلۀ آن نخها عروسکها را به حرکات جورواجور وامیدارند. قدمت این نمایش حدوداً به قرن ۴ق میرسد. روایت است که این نوع نمایش به همراه نمایش «قرهگوز» از ترکستان به ایران و عثمانی آمده است، و برخی نیز منشأ آن را کشور چین میدانند.
خیمهشببازی در ایران هویت مشخصی دارد و به هیچ یک از انواع دیگر نمایشهای عروسکی شباهت ندارد. در این نمایش علاوه بر عروسکها، مرشد و حتی گاهی نوازندۀ کمانچه قصه را پیش میبرند. در خیمهشببازی مرشد بهخلاف سنتهای معمول، قصهگو و نقال و روایتگر نیست، بلکه یکی از بازیگران است که میان او و عروسکها ارتباط عاطفی برقرار میشود و عمل نمایشی صورت میگیرد. ارتباط میان مرشد و عروسکها را از دو جنبۀ متفاوت میتوان بررسی کرد: مرشد بزرگتر و در مقام پدر است، و عروسکها او را «باباجان» خطاب میکنند و برای هر حرکت و عمل خود از وی اجازه میگیرند، اما عروسکها در عین حال با او مثل یکی از شخصیتهای قصه درگیر میشوند. عروسکها با هم ارتباط چندانی برقرار نمیکنند، حرکات آنان معمولاً محدود و کموبیش مشابه است، و ارتباط میان آنها از طریق مکالمه با مرشد برقرار میشود؛ بهجز «مبارک»، که گاه با عروسکهای دیگر مستقیماً گفتوگو میکند.
عوامل اجرایی خیمهشببازی معمولاً از سه نفر تشکیل میشود: عروسکگردان، که در پشت خیمه قرار میگیرد ـ و دیده نمیشود ـ و عروسکها را بهتنهایی هدایت میکند و به جای همۀ آنها حرف میزند؛ و مرشد که ضمناً نوازندۀ تنبک نیز هست، و ضمن تنظیم حرکات عروسکها با ضربآهنگ تنبک با آنها مکالمات شیرینی برقرار میکند و گاهی هم ابیات مناسب حال شخصیتها و روند قصه را میخواند؛ و نوازندۀ کمانچه ـ گاهی هم سازی دیگر مثل ویولن- که در واقع موسیقی متن زنده و مناسبی را چاشنی بازی عروسکها میکند و در جایی که مرشد زورش به عروسکها (مخصوصاً به «مبارک») نمیرسد از او میخواهد که مداخله کرده و به کمک او بشتابد.
شیوۀ اجرای این نمایش به این صورت است که چادری چهارگوش نصب میشود. در عمق پارچهای شبیه پرده آویخته میشود که از بالای آن عروسکگردان عروسکها را روی صحنه هدایت میکند. در دو سمت سکو و خیمه، مرشد یا نوازندۀ ضرب (در سمت راست تماشاگران) و نوازندۀ کمانچه (در سمت چپ تماشاگران) قرار میگیرند. عروسکها به کمک نخهایی از جنس یال اسب، که تعداد آنها سه الی شش نخ است، و به دستها، پاها و سر و پشت عروسکها نصب میشود، بهوسیلۀ چوبی صلیبیشکل توسط عروسکگردان به حرکت درمیآیند. در نمایش خیمهشببازی بارگاه سلیمخان، «مبارک» شخصیت محوری است. او غلام سیاه زیرک، باهوش، فضول، و حاضرجوابی است که با حرکات شیرین و شوخیهای بامزهاش سبب سرگرمی تماشاگران میشود، و هموست که در این بازی ایجاد جاذبه میکند و موقعیت را برای بداههپردازی هموار میسازد. حضور «مبارک» سبب میشود که گردانندگان بازی بتوانند از موضوع و متن اصلی خارج شده و مسائل اجتماعی روز را در نمایش مطرح سازند. پهلوان کچل (کچلک) نام یکی دیگر از شخصیتهای کهن خیمهشببازی ایرانی است و آدمک از دیگر شخصیتهای این نمایش است که ویژگیهای اغراقآمیز دارد. در طراحی و ساختن آدمکِ نمایش، پارهای از خصوصیات شخصیتهای واقعی، بیش از حدِ واقعی برجسته میشود.