دف
دَف
از سازهای کوبهای دارای پوست یکطرفه (ممبرانوفونهای یکطرفه). جزو سازهای خانوادۀ دایره است. این ساز، از لحاظ ابعاد و شیوۀ استفاده، با دیگر سازهای خانوادۀ دایره متفاوت است. دف متشکل است از قابی دایرهشکل و چوبی که بر یک طرف آن پوست کشیده میشود. در جدارۀ داخلی قاب و دورتادور آن زنجیرهایی با سه ردیف حلقۀ فلزی نصب میشود. این حلقهها در موقع نواختن بهصدا درمیآیند و اصواتی متمایز از اصوات پوست دف ایجاد میکنند. این ساز، بومیِ ناحیۀ کردستان است؛ اما امروز در بسیاری از نواحی ایران نواخته میشود. اصلیترین کاربرد دف در کردستان و برای مراسم ذکر و سماع درویشهای سلسلۀ قادریّه است که شبهای سهشنبه و جمعۀ هر هفته در خانقاه برگزار میشود. در این مراسم دف بهشکل گروهی نواخته میشود و همراه با آن اذکار و آوازهایی آیینی سلسلۀ قادریه را میخوانند. در برخی از خانقاههای سلسلۀ نقشبندیه در کردستان نیز دف مینوازند. در مراسم قادریه و بههنگام ذکر جلی و سماع، درویشها دفها را با یک یا چند تاس همراهی میکنند. امروز در برخی از گروههای موسیقی دستگاهی ایران نیز دف نواخته میشود و در چند دهۀ اخیر گروههای دفنوازی تشکیل شدهاند. این ساز در اعتقادات سلسلۀ قادریه، سازی مقدس و مورد احترام است بهگونهای که پاره شدن پوست آن را شهادت دف مینامند. دف در تاریخ ادبیات و عرفان ایران غالباً در هالهای از باورهای اساطیری، تمثیلی و ماورایی تعریف شده است؛ بهگونهای که دایرۀ دف را مترادف با دایرۀ اکوان دانستهاند. این باورها هنوز، بهشکلی کمرنگ، بهویژه در ناحیۀ کردستان وجود دارد. دف در میان سازهای خانوادۀ دایره، دارای بزرگترین اندازه، متنوعترین و پیچیدهترین شیوههای اجرایی و از نظر صدا پرحجمترین آنهاست.