آرژانتینی، ادبیات: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
آرژانتینی، ادبیات (Argentine literature)<br/> ادبیات آرژانتین از زمان استقلال در | آرژانتینی، ادبیات (Argentine literature)<br/> ادبیات آرژانتین از زمان استقلال در ۱۸۱۶م. آرژانتین نخستین قلمرو [[امریکای لاتین]] بود که در ۱۸۱۰م در برابر [[اسپانیا]] سر به شورش برداشت و پس از آن گرایش به [[رمانتیسم (هنر و ادبیات)|رمانتیسم]]، که سنت ادبی متفاوتی بود، بالا گرفت. این جنبش ادبی، که از مرغزارهای غریب و خالی آرژانتین بسیار الهام میگرفت، تحت تأثیر دیکتاتوری [[روساس، خوان مانویل د (۱۷۹۳ـ۱۸۷۷)|خوان مانوئل دو روساس]]<ref>Juan Manuel de Rosas</ref> ( ـ۱۸۵۲) بود، که دوران حکومتش غالباً با توحش یکسان پنداشته میشد. دیدگاه سنتی روساس، پس از صنعتیشدن کشور، با مخالفت منتقدان روبهرو شد و بدینترتیب ''[[گایوچو|گائوچو]]''<ref>''Gaucho''</ref> یا گاوچران صحرانشین، قهرمان داستانهای عامیانۀ آرژانتینی، که نماد زندگی روستایی بود، به شخصیتی نومید و خیالپرداز بدل شد که نمونهاش در ''[[مارتین فییرو|مارتین فیئرّو]]''<ref>''Martin Fierro''</ref> (۱۸۷۲ـ ۱۸۷۹م)، اثر [[ارناندس، خوزه (۱۸۳۴ـ۱۸۸۶)|خوزه ارناندس]]<ref>José Hernández</ref> (۱۸۳۴ـ۱۸۸۶م)، مشهود است. این امر خود بر مضامینی همچون ماجراجویی و بلوغ و پاگشایی یک گوچوی آرمانی در رمان ''دون سگوندو سومبرا''<ref>''Don Segundo Sombra''</ref> (۱۹۲۶م)، اثر برجستۀ ریکاردو گوئیرالدس<ref>Ricardo Güiraldes</ref>، و بر دلمشغولی بسیاری از نویسندگان قرن ۲۰ درخصوص هویت، دلاوری (قهرمانی)، و مردانگی یا قدرتنمایی آرژانتین در آثاری نظیر رمانِ جستوجوگرانۀ ''آدان بوئنوسآیرس''<ref>''Adán Buenosayres''</ref> (۱۹۴۸م)، اثر لئوپولدو مارِچال<ref>Leopoldo Marechal</ref> (۱۹۰۰ـ۱۹۷۰م)، و داستانهای فلسفی و روانشناختی [[ساباتو، ارنستو (۱۹۱۱)|ارنستو ساباتو]]<ref>Ernesto Sábato</ref> (۱۹۱۱ـ ) و ادوئاردو مالِّئا<ref>Eduardo Mallea</ref> (۱۹۰۳ـ ) تأثیر بخشید. نخستین نویسندگان مهم آرژانتین استبان اِچِوِریا<ref>Esteban Echeverría</ref> (۱۸۰۵ـ۱۸۵۱م)، شاعر شورشی، و خوزه مارمُل<ref>José Mármol</ref> (۱۸۱۷ـ۱۸۷۱م)، مؤلف رمان خیالانگیز و احساساتی ''آمالیا''<ref>Amalia</ref> (۱۸۵۱م)، بودند. شاعرانی نظیر لئوپولدو لوگُنِس<ref>Leopoldo Lugones</ref> (۱۸۷۴ـ۱۹۳۸م)، تحت تأثیر جریان آوانگاردیسم فرانسوی، ضمن حفظ فضا و زمینه و علایق ملی آرژانتین، به بیان واکنش نوگرایان در برابر اصول و قواعد رمانتیکها و واقعگرایان پرداختند. در آرژانتین ناآرام جدید، نوشتههای نوگرایان جهان وطن و غالباً تجربی بیعلاقه به سیاست، که نمونههای بارز آن داستانهای پرکشش خورخه [[بورخس، خورخه لوییس (۱۸۹۹ـ۱۹۸۶)|لوئیس بورخس]]<ref>Jorge Luis Borges</ref> و [[کورتاسار، خولیو (۱۹۱۴ـ۱۹۸۴)|خولیو کورتاسار]]<ref>Julio Cortázar</ref> (۱۹۱۶ـ۱۹۸۴م) محسوب میشود، واکنشهای سوسیالیستی یا نوواقعگرایانه را در آثار [[پوییخ، مانویل (۱۹۳۲ـ۱۹۹۰)|مانوئل پوئیخ]]<ref>Manuel Puig</ref> (۱۹۳۲ـ۱۹۹۰م) و داوید وینیاس<ref>David Viñas</ref> (۱۹۲۹ـ )، رماننویس متعهد مارکسیست، برانگیخته است. | ||
| |