پلیس
پُلیس
واژهای فرانسوی و به دو معناست: ۱. نیروی انتظامی شهری که زیر نظر دولت وظیفۀ ایجاد و حفظ امنیت در شهرها را برعهده دارد؛ نیز شهربانی، نظمیه، ادارۀ پلیس؛ ۲. فرد یا افرادی که با استفاده از قدرت قانونی مسئول برقراری نظم و جلوگیری از تخلفات در شهرند. تشکیلاتی که امروز بهنام پلیس مشهور است سابقهای طولانی در ایران دارد و افراد آن شحنه، محتسب، داروغه و عسس نامیده میشدند. در ابتدای سلطنت ناصرالدینشاه تهران به پنج محله تقسیم شده بود و امنیت هر محله را به شخصی با عنوان کدخدا سپرده بودند که زیر نظر داروغه خدمت میکردند. ناصرالدینشاه در سفرهایش به اروپا با تشکیلات منظم پلیس اروپا آشنا شد و درصدد برآمد نظمیه را سروسامانی بخشد، لذا کنت دومونت فورت ایتالیایی را برای این کار برگزید که بهسبب مخالفت قشریون نتوانست کاری بکند. پس از او چندین نفر ریاست نظمیه را برعهده گرفتند، اما این تشکیلات نظامی نیافت. در این دوران عدهای، ظاهراً به اسم پلیس (قاضیالحاجات) برای تقویت این تشکیلات به آن پیوستند. آنان از ساعت دَه شب در کوچهها گشت میزدند و با دادزدن جملاتی، مثل ساعت دوازده شب است و شهر امن و امان است، به مردم میفهماندند که امنیت برقرار است. سلاح آنها چماق بود. در آن زمان افراد نظمیه حقوق و مزایای درستی نداشتند و گاه ماهها حقوق نمیگرفتند. اصطلاح پلیس اونیفرمه در این دوره رایج شد و به بخشی از تشکیلات نظمیه گفته میشد که افراد آن نظارت بر امنیت عمومی و نظم شهر را برعهده داشتند و لباسهای متحدالشکل میپوشیدند. در دورۀ مشروطه یفرمخان ارمنی که مردی مقتدر و متنفذ بود به ریاست نظمیه انتخاب شد. او نخست، وضع حقوقی افراد را سامان بخشید و به اداره نظمی داد. با کشتهشدن یفرمخان دوباره اوضاع نابسامان شد تا اینکه دولت ادارۀ نظمیه را بهعهدۀ مستشاران سوئدی گذاشت. این مستشاران خدمات بسیاری برای نظمیۀ ایران انجام دادند، ازجمله ترجمه و تنظیم نظامنامهها و آییننامههایی که دستورالعمل شهربانی ایران بهشمار میرفت. آنان تا دیماه ۱۳۰۲ش در ایران فعالیت کردند. سپس سرهنگ درگاهی نظمیه را تحویل گرفت و نظامنامۀ تشکیلات کل نظمیه را نوشت. در ۱۳۱۱ش تشکیلات شهربانی کل کشور دایر شد. در۱۳۵۰ش ادارۀ شهربانی و دژبانی، گارد شاهنشاهی، و ژاندارمری شاهنشاهی، چهار واحد پلیسی بودند که به تناسب وظایف سرکوب و برقراری نظم عمومی را برعهده داشتند. شهربانی در دورۀ پهلوی به دست افسران ایرانی اداره میشد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همچنان شهربانی نام داشت تا در ۱۳۶۹ش با تصویب مجلس شورای اسلامی این نهاد با کمیتۀ انقلاب اسلامی و ژاندارمری ادغام شد و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران را تشکیل داد. پلیس به معنای تشکیلات و اداره به بخشهایی تقسیم میشود، ازجمله پلیس اداری که وظیفهاش جلوگیری از وقوع جرایم و حفظ نظم عمومی است؛ پلیس قضایی که وظیفهاش رسیدگی به جرایم است؛ پلیس راه که مسئول نظم راههای شهرها و کشور است؛ پلیس راهنمایی و رانندگی که مسئولیت نظارت بر تردد درونشهری و رسیدگی به تخلفات رانندگی را دارد. افراد هر بخش از ادارۀ پلیس لباسهای همشکل و سلاحهای یکسان دارند. گروه دیگری نیز وجود دارد که پلیس مخفی نامیده میشود. وظیفۀ این گروه خبرآوردن و خبررساندن است. افراد این گروه از پلیس لباس خاصی ندارند تا شناخته نشوند و معمولاً پلاک یا کارت شناسایی دارند تا در صورت نیاز آن را نشان دهند. کار آنان بسته به حوزۀ وظایفشان متفاوت است، ازجمله کشف جرایم و جنایات. نیز ← ژاندارمری؛ محتسب؛ داروغه؛ شحنه؛ شهربانی؛ نیروی_انتظامی