پرش به محتوا

سبک عراقی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ۲ سال پیش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
'''تاریخچه'''
'''تاریخچه'''


مقدمات بروز سبک عراقی، از اوایل قرن ششم به وجود آمد. در این دوره به علت انتقال مراکز قدرت، از خراسان به نواحی مرکزی و شمالی ایران و رایج شدن زبان فارسی دری در این نواحی، تغییراتی در زبان و شیوۀ بیان شاعران پدید آمد. این تغییرات در طول قرن ششم به‌تدریج آشکارتر و پس از حملۀ [[مغول]] (615ق) در شعر شاعرانی که در اصفهان و شیراز و نواحی غربی ایران می‌زیستند، مشخص‌تر شد. جز برخی شاعران (چون [[سوزنی سمرقندی، محمد (نسف ۴۸۲ـ۵۶۹/۵۶۲ق)|سوزنی سمرقندی]] و [[قطران تبریزی شرف الدین ابومنصور|قطران تبریزی]]) که حلقۀ اتصال بین آن دوره با شعر دورۀ عراقی‌اند، اولین نشانه‌های بارز سبک عراقی را می‌توان در دیوان [[انوری ابیوردی، محمد بن علی ( ـ بلخ پس از ۵۸۲ق)|انوری ابیوردی]]، ظهيرالدين فاریابی، [[ابوالفرج رونی]] و [[حسن غزنوی، حسن بن محمد (ح ۵۳۵ـ۵۵۷ق)|سید حسن غزنوی]] یافت. [[جمال الدین عبدالرزاق|جمال‌الدین محمد بن عبدالرزاق اصفهانی]]، پسرش [[کمال الدین اسماعیل اصفهانی|كمال‌الدين اسماعيل]]، خاقانی شروانی، نظامی گنجوی، [[سعدی، مصلح الدین (شیراز ح ۶۰۶ـ ح ۶۹۱ق)|سعدی]]، [[فخرالدین عراقی]]، [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد ( ـ ساوه ۷۷۸ ق)|سلمان ساوجی]]، [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی (کرمان ۶۸۹ـ شیراز ۷۵۳ق)|خواجوی کرمانی]]، [[امیرخسرو دهلوی]]، [[اوحدی مراغه ای|اوحدی مراغه‌ای]]، [[مولانا|مولانا جلال‌الدین محمد بلخی]] و [[حافظ، شمس الدین محمد ( ـ شیراز ۷۹۲/۷۹۱ق)|حافظ]] مشخص‌ترین چهره‌های سبک عراقی هستند. واپسین شاعر برجستۀ سبک عراقی را [[جامی، عبدالرحمان (خرجرد ۸۱۷ ـ هرات ۸۹۸ق)|عبدالرحمن جامی]] می‌دانند.   
مقدمات بروز سبک عراقی، از اوایل قرن ششم به وجود آمد. در این دوره به علت انتقال مراکز قدرت، از خراسان به نواحی مرکزی و شمالی ایران و رایج شدن زبان فارسی دری در این نواحی، تغییراتی در زبان و شیوۀ بیان شاعران پدید آمد. این تغییرات در طول قرن ششم به‌تدریج آشکارتر و پس از حملۀ [[مغول]] (615ق) در شعر شاعرانی که در اصفهان و شیراز و نواحی غربی ایران می‌زیستند، مشخص‌تر شد. جز برخی شاعران (چون [[سوزنی سمرقندی، محمد (نسف ۴۸۲ـ۵۶۹/۵۶۲ق)|سوزنی سمرقندی]] و [[قطران تبریزی شرف الدین ابومنصور|قطران تبریزی]]) که حلقۀ اتصال بین شعر [[سبک خراسانی|دورۀ خراسانی]] با شعر دورۀ عراقی‌اند، اولین نشانه‌های بارز سبک عراقی را می‌توان در دیوان [[انوری ابیوردی، محمد بن علی ( ـ بلخ پس از ۵۸۲ق)|انوری ابیوردی]]، ظهيرالدين فاریابی، [[ابوالفرج رونی]] و [[حسن غزنوی، حسن بن محمد (ح ۵۳۵ـ۵۵۷ق)|سید حسن غزنوی]] یافت. [[جمال الدین عبدالرزاق|جمال‌الدین محمد بن عبدالرزاق اصفهانی]]، پسرش [[کمال الدین اسماعیل اصفهانی|كمال‌الدين اسماعيل]]، خاقانی شروانی، نظامی گنجوی، [[سعدی، مصلح الدین (شیراز ح ۶۰۶ـ ح ۶۹۱ق)|سعدی]]، [[فخرالدین عراقی]]، [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد ( ـ ساوه ۷۷۸ ق)|سلمان ساوجی]]، [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی (کرمان ۶۸۹ـ شیراز ۷۵۳ق)|خواجوی کرمانی]]، [[امیرخسرو دهلوی]]، [[اوحدی مراغه ای|اوحدی مراغه‌ای]]، [[مولانا|مولانا جلال‌الدین محمد بلخی]] و [[حافظ، شمس الدین محمد ( ـ شیراز ۷۹۲/۷۹۱ق)|حافظ]] مشخص‌ترین چهره‌های سبک عراقی هستند. واپسین شاعر برجستۀ سبک عراقی را [[جامی، عبدالرحمان (خرجرد ۸۱۷ ـ هرات ۸۹۸ق)|عبدالرحمن جامی]] می‌دانند.   




خط ۱۰: خط ۱۰:
'''ویژگی‌های عمده و مشترک'''  
'''ویژگی‌های عمده و مشترک'''  


در دورۀ عراقی در کنار رویکرد عمده به مضامین عادی و روزمره (چون عشق زمینی، مدح شاهان و امیران و وزیران، شادنوشی و شادخواری و وصف طبیعت و...)، از شعر سنایی غزنوی (که نخستین شاعر صوفی شاخص فارسی‌گوست) نوعی شعر عارفانه شروع به شکل‌گیری کرد که این مفهوم و معنا و گونه با زنجیرۀ عطار نیشابوری و مولانا و حافظ به اوج خود رسید. از میانه‌های این دوره چنان آمیزشی میان شعر عاشقانه و عارفانه صورت گرفت که تأویل بسیاری شعرها حتی با رمزگشایی رمزواره‌های آن‌ها کار طاقت‌فرسایی شد.  
در دورۀ عراقی در کنار رویکرد عمده به مضامین عادی و روزمره (چون عشق زمینی، مدح شاهان و امیران و وزیران، شادنوشی و شادخواری و وصف طبیعت و...)، از شعر [[سنایی، ابوالمجد مجدود بن آدم (غزنه ۴۷۳ ـ ۵۳۵ ق)|سنایی غزنوی]] (که نخستین شاعر صوفی شاخص فارسی‌گوست) نوعی شعر عارفانه شروع به شکل‌گیری کرد که این مفهوم و معنا و گونه با زنجیرۀ [[عطار، فریدالدین محمد (کدکن ۵۴۰ـ نیشابور ح ۶۱۸ق)|عطار نیشابوری]] و مولانا و حافظ به اوج خود رسید. از میانه‌های این دوره چنان آمیزشی میان شعر عاشقانه و عارفانه صورت گرفت که تأویل بسیاری شعرها حتی با رمزگشایی رمزواره‌های آن‌ها کار طاقت‌فرسایی شد.  


مهم‌ترین ویژگی سبک عراقی، زبان آن است که بر اثر آمیختن با زبان و لهجه‌های مرکزی و شمالی ایران و همچنین با زبان عربی که جز زبان علمی بودن، در این مناطق رواج بیش‌تری داشت، تفاوت کلی با زبان شعر سبک خراسانی یافته است. این زبان، برای بیان مفاهیم و مضامین مخـتـلـف آمادگی بیش‌تری داشت. علاوه بر این، از قرن هفتم به بعد، زبان شعر با رواج نسبی لغات و اصطلاحات ترکی که نتیجۀ مستقیم حملۀ مغول و سلطۀ آنان بـر ایـران است، مشخص می‌شود. وجود تـركـيـبات تازه، از ویژگی‌های زبان سبک عراقی است که در آثار خاقانی شروانی، نظامی گنجوی و خاصه مولوی به فراوانی به آن برمی‌خوریم. از دیگر خصوصیات سبک عراقی، توجه شاعران پیرو این سبک به آوردن مضمون‌ها و افکار و معانی دقیق و باریک است که اغلب حاصل احاطه و تسلطی است که شاعران به علوم و فنون عصر خود داشتند و برای مضمون‌پردازی از آن سود می‌جستند. همین توجه و علاقۀ شاعران به استفاده از معلومات علمی و به کار بردن اصطلاحات علوم و فنون و آیات قرآن و حدیث و اساطیر و افسانه‌های مذهبی، که شعر سبک عراقی را مشخص می‌کند، درک شعر این شاعران را مشکل کرده است؛ به نحوی که برای آگاهی بر معانی و مفاهیم شعر سبک عراقی، شناخت و احاطه بر علوم آن روزگار ضروری است و بر دیوان‌های بسیاری از آنان، شرح‌هایی نوشته شده است که نکات پیچیده و مشکلات آن را شرح و توضیح می‌دهد. شاعران پیرو سبک عراقی، از میان قالب‌های شعری بیش از همه به غزل و مثنوی (به صورت منظومه‌های داستانی) توجه داشتند و در واقع جز اوج زبان شعری و پیدایی بزرگان شعر فارسی در این دوره، شکوه غزل و مثنوی فارسی را در میان آثار شاعران سبک عراقی باید سراغ گرفت. جز شاهنامۀ فردوسی که در دورۀ سبک خراسانی خلق شده، تمام منظومه‌ها و شاهکارهای شعر فارسی مربوط به دورۀ عراقی‌اند. از بوستان و غزلیات سعدی گرفته تا مثنوی و دیوان کبیر مولانا تا دیوان حافظ و خمسۀ نظامی.  
مهم‌ترین ویژگی سبک عراقی، زبان آن است که بر اثر آمیختن با زبان و لهجه‌های مرکزی و شمالی ایران و همچنین با زبان عربی که در این مناطق رواج بیش‌تری داشت، تفاوت کلی با زبان شعر سبک خراسانی یافته است. این زبان، برای بیان مفاهیم و مضامین مختلف آمادگی بیش‌تری داشت. علاوه بر این، از قرن هفتم به بعد، زبان شعر با رواج نسبی لغات و اصطلاحات ترکی که نتیجۀ مستقیم حملۀ مغول و سلطۀ آنان بـر ایران است، مشخص می‌شود. وجود تركيبات تازه، از ویژگی‌های زبان سبک عراقی است که در آثار خاقانی شروانی، نظامی گنجوی و خاصه مولوی به فراوانی به آن برمی‌خوریم. از دیگر خصوصیات سبک عراقی، توجه شاعران پیرو این سبک به آوردن مضمون‌ها و افکار و معانی دقیق و باریک است که اغلب حاصل احاطه و تسلطی است که شاعران به علوم و فنون عصر خود داشتند و برای مضمون‌پردازی از آن سود می‌جستند. همین توجه و علاقۀ شاعران به استفاده از معلومات علمی و به کار بردن اصطلاحات علوم و فنون و آیات [[قرآن]] و [[حدیث]] و [[اساطیر]] و افسانه‌های مذهبی، که شعر سبک عراقی را مشخص می‌کند، درک شعر این شاعران را مشکل کرده است؛ به نحوی که برای آگاهی بر معانی و مفاهیم شعر سبک عراقی، شناخت و احاطه بر علوم آن روزگار ضروری است و بر دیوان‌های بسیاری از آنان، شرح‌هایی نوشته شده است که نکات پیچیده و مشکلات آن را شرح و توضیح می‌دهد. شاعران پیرو سبک عراقی، از میان قالب‌های شعری بیش از همه به [[غزل (ادبیات)|غزل]] و [[مثنوی]] (به صورت [[منظومه (ادبیات)|منظومه‌]]<nowiki/>های داستانی) توجه داشتند و در واقع جز اوج زبان شعری و پیدایی بزرگان شعر فارسی در این دوره، شکوه غزل و مثنوی فارسی را در میان آثار شاعران سبک عراقی باید سراغ گرفت. جز [[شاهنامه|شاهنامۀ]] [[فردوسی]] که در دورۀ سبک خراسانی خلق شده، تمام منظومه‌ها و شاهکارهای شعر فارسی مربوط به دورۀ عراقی‌اند؛ از [[بوستان]] و غزلیات سعدی گرفته تا [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و [[دیوان کبیر]] مولانا تا دیوان حافظ و [[خمسه نظامی|خمسۀ نظامی]].  
----
----


سرویراستار، ویراستار
۵۵٬۴۲۳

ویرایش