لتریسم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
letterism | letterism | ||
(یا: حروفگرایی؛ به فرانسوی: lettrism) مکتبی ادبی در فرانسۀ پس از جنگ جهانی دوم. از کلمۀ lettre در زبان فرانسه به معنی حروف الفبا گرفته شده است و به عنوان یکی از مکتبهای ادبی، طی دورۀ | (یا: حروفگرایی؛ به فرانسوی: lettrism) مکتبی ادبی در فرانسۀ پس از [[جنگ جهانی دوم]]. از کلمۀ lettre در زبان فرانسه به معنی حروف الفبا گرفته شده است و به عنوان یکی از مکتبهای ادبی، طی دورۀ کوتاهی در شعر فرانسه رواج داشت و به زودی از بین رفت. [[مانیفست]] یا مرامنامه این مکتب، در سال ١٩٤٧ در مجلهای ادبی به نام ''چشمه''<ref>''fontain''</ref> منتشر شد و در همان شماره بنیانگذاران آن (از جمله ایزیدور ایزو<ref>Isidore Isou</ref>، فرانکوئیس دوفرنه<ref>Francois Dufrene</ref>، مائوریس لمائیتره<ref>Maurice Lemaître</ref>، گیل جی. ولمان<ref>Gil J. Wolman</ref> و گابریل پومراند<ref>Gabriel Pomerand</ref>) که جوانانی حدود بیست ساله بودند، معرفی شدند. این گروه که تعداد آنها به 6 تا ۷ نفر میرسید، تصورات و نظریاتشان را دربارۀ شعر و مكتب جدید خود در همان مجله منتشر کردند. مكتب لتريسم که در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم بلافاصله با پیشتازی ایزیدور ایزو به وجود آمد، یادآور مکتبهای [[داداییسم|دادائیسم]]، اولترائیسم و بسیاری دیگر از مکتبهای کمدوامی است که بعد از [[جنگ جهانی اول]] به وجود آمده بودند. این مکتب را نیز چون برخی از آنها میتوان نتیجۀ فضای آشوبزده و متشنج بعد از جنگ جهانی دوم دانست. | ||
از نظر سارانه الکساندريان<ref>Sarane Alexandrian</ref> (۱۹۲۷- 2009)، منتقد ادبی و فیلسوف ارمنیتبار فرانسوی که مبانی زیباییشناختی و نظری لتریسم را تشریح کرده، شعر در عالم واقع معادل خواب دوم در ذهن است و آن را نمیتوان با هیچ زبانی بیان کرد. بنابراین باید به کمک اصوات آن را به دیگران القاء کرد و به این منظور باید با حروف الفباء كلماتی بدون توجه به معنی و مفهوم آنها ساخت، تا با یاری گرفتن از اصواتی که این کلمات ایجاد میکنند، احساسات شاعر به خواننده منتقل شود. این گروه عقیده داشتند که شعر، تنها موسیقی الفاظ است و نیازی به معنی ندارد. از این رو اگر بخواهیم به فکرِ بهکار بردن کلمات معنیدار باشیم، موسیقی شعر از بین میرود. از طرف دیگر، از آنجا که از شعر، تنها موسیقی کلام مورد نظر است هرگاه كلمات معنیدار باشند، برای غیراهل زبان نیاز به ترجمه دارند و طبیعتاً موسیقی اصلی شعر، در ترجمه به زبان دیگر از بین میرود. با این اعتقاد بود که افراد این گروه مقالههایی دربارۀ خاصیتهای هر یک از حروف الفبا، از نظر شدت و ضعف و راه ترکیب آنها با یکدیگر برای ایجاد موسیقی و آهنگهای مختلف منتشر کردند و آثاری که به وجود آوردند، مجموعهای از کلمات بی معنی بود که شباهت به اوراد نامفهوم جادوگران داشت و صداهای عجیب و غریبی در گوش خواننده یا شنونده ایجاد میکرد. از میان اعضای این گروه، ایزو به صورت یکتنه تا سالیان درازی با تکاپوی مستمر باعث ادامۀ حیات لتریسم بود. | از نظر سارانه الکساندريان<ref>Sarane Alexandrian</ref> (۱۹۲۷- 2009)، منتقد ادبی و فیلسوف ارمنیتبار فرانسوی که مبانی زیباییشناختی و نظری لتریسم را تشریح کرده، شعر در عالم واقع معادل خواب دوم در ذهن است و آن را نمیتوان با هیچ زبانی بیان کرد. بنابراین باید به کمک اصوات آن را به دیگران القاء کرد و به این منظور باید با حروف الفباء كلماتی بدون توجه به معنی و مفهوم آنها ساخت، تا با یاری گرفتن از اصواتی که این کلمات ایجاد میکنند، احساسات شاعر به خواننده منتقل شود. این گروه عقیده داشتند که شعر، تنها موسیقی الفاظ است و نیازی به معنی ندارد. از این رو اگر بخواهیم به فکرِ بهکار بردن کلمات معنیدار باشیم، موسیقی شعر از بین میرود. از طرف دیگر، از آنجا که از شعر، تنها موسیقی کلام مورد نظر است هرگاه كلمات معنیدار باشند، برای غیراهل زبان نیاز به ترجمه دارند و طبیعتاً موسیقی اصلی شعر، در ترجمه به زبان دیگر از بین میرود. با این اعتقاد بود که افراد این گروه مقالههایی دربارۀ خاصیتهای هر یک از حروف الفبا، از نظر شدت و ضعف و راه ترکیب آنها با یکدیگر برای ایجاد موسیقی و آهنگهای مختلف منتشر کردند و آثاری که به وجود آوردند، مجموعهای از کلمات بی معنی بود که شباهت به اوراد نامفهوم جادوگران داشت و صداهای عجیب و غریبی در گوش خواننده یا شنونده ایجاد میکرد. | ||
از میان اعضای این گروه، ایزو به صورت یکتنه تا سالیان درازی با تکاپوی مستمر باعث ادامۀ حیات لتریسم بود. | |||
---- | ---- | ||