ابن رشد، ابوالولید محمد (قرطبه ۵۲۰ـ مراکش ۵۹۵ق): تفاوت میان نسخهها
ابن رشد، ابوالولید محمد (قرطبه ۵۲۰ـ مراکش ۵۹۵ق) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۶ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۰۳
، ۱ سال پیشبدون خلاصۀ ویرایش
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
|نام = | |نام = | ||
|نام دیگر= | |نام دیگر= | ||
|نام اصلی= | |نام اصلی= ابوالولید محمد بن احمد بن رشد اندلسی | ||
|نام مستعار= | |نام مستعار= | ||
|لقب= | |لقب= | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
|پست تخصصی = | |پست تخصصی = | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}}<p>فیلسوف، فقیه، پزشک، ادیب و قاضی مسلمان اهل [[اندلس]]. در زادگاهش [[فقه]]، ادبیات عرب و پزشکی و در ۵۴۸ق به دعوت عبدالمؤمن از سلسلۀ موحدیان، به [[مراکش، شهر|مراکش]] رفت و در دستگاه ابویعقوب یوسف، فرزند و جانشین عبدالمؤمن، منزلت رفیعی یافت و ظاهراً به تشویق همین امیر به شرح و ترجمۀ آثار [[ارسطو (۳۸۴ـ ۳۲۲پ م)|ارسطو]] همت گمارد. پس از فوت ابویعقوب با جانشینی پسرش ابویوسف، ملقب به منصور، درپی پارهای از کینهتوزیها، دستنوشتههای ابن رشد سوزانده و خود وی زندانی شد. سرانجام با شفاعت برخی از معتبرین اشبیلیه از حبس آزاد شد. ابن رشد در طول عمر خود بیش از ۷۰ کتاب و رساله نوشت که این آثار را به چهار بخش تقسیم کردهاند: ۱. شروح و تلخیصهای آثار [[افلاطون]]، [[ارسطو (۳۸۴ـ ۳۲۲پ م)|ارسطو]]، [[اسکندر افرودیسی]]، [[نیکلاس دمشقی]]، بطلمیوس، [[جالینوس]]، [[فارابی، ابونصر محمد (فاراب ۲۵۷ـ دمشق ۳۳۸ق)|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله (خرمیثن ۳۷۰ـ همدان ۴۲۸)|ابن سینا]]، غزالی و [[ابن باجه]] در موضوعهای منطقی، فلسفی، طبیعی، مجسطی، اصول، و پزشکی. در میان این دسته آثار، شروح وی بر نگارشهای ارسطو، به خصوص شرح ''مابعدالطبیعه''، تأثیر بسزایی در پیشبرد الهیات مسیحی و یهودی داشته است؛ ۲. آثار مستقل فقهی، همچون ''بدایةالمجتهد'' و ''نهایةالمقتصد''؛ ۳. آثار مستقل در علوم عقلی همچون ''تهافت التهافت'' در ردّ ''تهافتالفلاسفۀ'' غزالی، ''فصلالمقال'' و ''الکشف عن مناهج الادله''؛ ۴. آثار مستقل در پزشکی، مانند ''الکلّیات'' در تبیین مبانی مباحث نظری پزشکی که ابومروان بن زهر، به درخواست وی، تکملۀ آن را در بخش عملیِ دانش پزشکی با نام ''التیسیر'' به رشتۀ تحریر درآورده است. فلسفۀ ابن رشد متأثر از ارسطو است؛ درین رهگذر وی با عرضۀ روششناسی ویژهای به تبیین آثار مشائیان پرداخته و بههمین جهت بهعنوان یکی از بزرگترین شارحان ارسطو (بیش از ابن سینا) همواره مورد توجه بوده است. وی در آثارش اگرچه قالب فکری خود را بر فلسفۀ مشایی پی ریخته، ولی در مواضعی چند، چون مباحث کیهانشناختی، صدور کثیر از واحد، تحلیل هستی و چیستی، عقل هیولانی و غیره، در صدد ارائۀ تقریری نو در کاستیهای مشرب ارسطویی است. دلبستگی دینی ابن رشد و شاید منصب قاضیالقضاتی وی، او را بر آن داشته که دربارۀ تعامل عقل با دین مباحث بدیعی، ازجمله در مبانی تأویل، عرضه دارد. پژوهشگران غربی، ابن رشد را از مهمترین انتقالدهندگان فلسفۀ یونان به فضای فرهنگی قرون وسطا میدانند.</p> | }}<p>(نام کامل: ابوالولید محمد بن احمد بن رشد اندلسی) فیلسوف، فقیه، پزشک، ادیب و قاضی مسلمان اهل [[اندلس]]. در زادگاهش [[فقه]]، ادبیات عرب و پزشکی و در ۵۴۸ق به دعوت عبدالمؤمن از سلسلۀ موحدیان، به [[مراکش، شهر|مراکش]] رفت و در دستگاه ابویعقوب یوسف، فرزند و جانشین عبدالمؤمن، منزلت رفیعی یافت و ظاهراً به تشویق همین امیر به شرح و ترجمۀ آثار [[ارسطو (۳۸۴ـ ۳۲۲پ م)|ارسطو]] همت گمارد. پس از فوت ابویعقوب با جانشینی پسرش ابویوسف، ملقب به منصور، درپی پارهای از کینهتوزیها، دستنوشتههای ابن رشد سوزانده و خود وی زندانی شد. سرانجام با شفاعت برخی از معتبرین اشبیلیه از حبس آزاد شد. ابن رشد در طول عمر خود بیش از ۷۰ کتاب و رساله نوشت که این آثار را به چهار بخش تقسیم کردهاند: ۱. شروح و تلخیصهای آثار [[افلاطون]]، [[ارسطو (۳۸۴ـ ۳۲۲پ م)|ارسطو]]، [[اسکندر افرودیسی]]، [[نیکلاس دمشقی]]، بطلمیوس، [[جالینوس]]، [[فارابی، ابونصر محمد (فاراب ۲۵۷ـ دمشق ۳۳۸ق)|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله (خرمیثن ۳۷۰ـ همدان ۴۲۸)|ابن سینا]]، غزالی و [[ابن باجه]] در موضوعهای منطقی، فلسفی، طبیعی، مجسطی، اصول، و پزشکی. در میان این دسته آثار، شروح وی بر نگارشهای ارسطو، به خصوص شرح ''مابعدالطبیعه''، تأثیر بسزایی در پیشبرد الهیات مسیحی و یهودی داشته است؛ ۲. آثار مستقل فقهی، همچون ''بدایةالمجتهد'' و ''نهایةالمقتصد''؛ ۳. آثار مستقل در علوم عقلی همچون ''تهافت التهافت'' در ردّ ''تهافتالفلاسفۀ'' غزالی، ''فصلالمقال'' و ''الکشف عن مناهج الادله''؛ ۴. آثار مستقل در پزشکی، مانند ''الکلّیات'' در تبیین مبانی مباحث نظری پزشکی که ابومروان بن زهر، به درخواست وی، تکملۀ آن را در بخش عملیِ دانش پزشکی با نام ''التیسیر'' به رشتۀ تحریر درآورده است. فلسفۀ ابن رشد متأثر از ارسطو است؛ درین رهگذر وی با عرضۀ روششناسی ویژهای به تبیین آثار مشائیان پرداخته و بههمین جهت بهعنوان یکی از بزرگترین شارحان ارسطو (بیش از ابن سینا) همواره مورد توجه بوده است. وی در آثارش اگرچه قالب فکری خود را بر فلسفۀ مشایی پی ریخته، ولی در مواضعی چند، چون مباحث کیهانشناختی، صدور کثیر از واحد، تحلیل هستی و چیستی، عقل هیولانی و غیره، در صدد ارائۀ تقریری نو در کاستیهای مشرب ارسطویی است. دلبستگی دینی ابن رشد و شاید منصب قاضیالقضاتی وی، او را بر آن داشته که دربارۀ تعامل عقل با دین مباحث بدیعی، ازجمله در مبانی تأویل، عرضه دارد. پژوهشگران غربی، ابن رشد را از مهمترین انتقالدهندگان فلسفۀ یونان به فضای فرهنگی قرون وسطا میدانند.</p> | ||
<br><!--11031900--> | <br><!--11031900--> | ||
[[رده:پزشکی]] | [[رده:پزشکی]] |