رستگاری در هشت و بیست دقیقه (فیلم): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی [[سیروس الوند]]، تولید سال 1383ش. ''رستگاری در هشت و بیست دقیقه'' نخستین بار با حضور در بخش مسابقۀ [[بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر|بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر]] (1383) و به صورت عمومی از تیر سال بعد به نمایش درآمد. این فیلم در جشنوارۀ فیلم فجر در بخش بهترین بازیگر نقش دوم مرد و در نهمین دورۀ جشن خانه سینما (1384) در رشتههای بهترین چهرهپردازی ([[سودابه خسروی]]) و بهترین جلوههای ویژه (اصغر پورهاجریان) نامزد دریافت جایزه بوده است. الوند در این فیلم از | [[پرونده:2042166569.jpg|جایگزین=پوستر فیلم|بندانگشتی|385x385پیکسل|پوستر فیلم]] | ||
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی [[سیروس الوند]]، تولید سال 1383ش. ''رستگاری در هشت و بیست دقیقه'' نخستین بار با حضور در بخش مسابقۀ [[بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر|بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر]] (1383) و به صورت عمومی از تیر سال بعد به نمایش درآمد. این فیلم در جشنوارۀ فیلم فجر در بخش بهترین بازیگر نقش دوم مرد و در نهمین دورۀ جشن خانه سینما (1384) در رشتههای بهترین چهرهپردازی ([[سودابه خسروی]]) و بهترین جلوههای ویژه (اصغر پورهاجریان) نامزد دریافت جایزه بوده است. الوند در این فیلم از یک سو سعی دارد تأملی آگاهانه بر امر مهمی چون چالشهای باورهای مذهبی در جامعه داشته باشد، و از سوی دیگر برای بیان این موضوع، قالبی کلیشهای و نه چندان درخور تحسین چون فیلمفارسیهای دهۀ 1350 برگزیده است. از این حیث ''رستگاری در هشت و بیست دقیقه'' به [[فریاد زیر آب (فیلم)|فریاد زیر آب]] بسیار شباهت دارد. مقایسۀ این فیلم با آثار دهۀ پنجاه، به اصلیترین مشخصۀ فیلمفارسی بازمیگردد. مشخصهای كه در عین حال این فیلمها را به آثار مورد علاقۀ مردم نیز تبدیل كرده است. ''رستگاری در هشت و بیست دقیقه''، همچون ''فریاد زیر آب'' و یا نمونههای مشابه، مسألهای بزرگ و مهم را بیان میكند، اما به شیوهای عامیانه؛ بیان موضوعهای حاد جامعه یا اخلاقیات نكوهش شده یا تحسین شده و دلخواه مردم به روشی سادهانگارانه و غیراندیشمندانه، به شیوهای كه هم «حاوی پیام اخلاقی» و «آموزنده» و هم سرگرمكننده و مفرح باشد. | |||
زمان فیلم: 105 دقیقه | |||
خط ۸: | خط ۹: | ||
'''خلاصۀ داستان''' | '''خلاصۀ داستان''' | ||
طاها رحمانی، دانشجوی اخراجی از دانشگاه، به عنوان راننده در | طاها رحمانی، دانشجوی اخراجی از دانشگاه، به عنوان راننده در یک آژانس كار میكند. او تحت تأثیر دوست صمیمیاش فؤاد و بر مبنای باورهایشان رأساً تصمیم به اصلاح جامعه و برخورد با كسانی میگیرند كه مشهور به ترویج فساد هستند. فؤاد تنها راه اصلاح جامعه را در اعمال خشونت میداند و عقیده دارد جهان باید از مظاهر غفلت پاک شود. از همین رو به دوستش مأموریت میدهد تا زنی تنفروش به نام آهو شریفی را كه با برادر كوچكش در محلۀ آنها زندگی میكند، بكشد. طاها به قصد كشتن آهو او را سوار اتومبیلش میكند، اما با شنیدن حرفهای زن كه حالا خود را آمادۀ مردن نشان میدهد، درمییابد كه او زن بیچاره و مستأصلی است و بنابراین از كشتن وی صرف نظر میكند. مرد متمولی كه آهو را صیغۀ خود كرده از طریق پیشكارش سهیلی، از ماجرای آهو و طاها باخبر میشود و دو مرد را اجیر میكند تا طاها را گوشمالی بدهند. وقتی مزاحمتهای فؤاد كه جوان دیگری را برای آزار آهو انتخاب كرده تكرار میشود، طاها آهو و هومان را به خانۀ عمهاش مولودخانم میبرد. اما در آنجا هم علاوه بر تكرار مزاحمتها، با مخالفت شوهرعمهاش روبهرو میشود و آدمهای فؤاد روی صورت هومان اسید میپاشند. وقتی آهو از روی ناچاری شب را در پارک میگذراند، همراه تعدادی زن ولگرد دستگیر و بازداشت میشود. به دستور مرد ثروتمند، سهیلی با دادن وثیقه او را آزاد میكند و او را به آپارتمانی میبرد كه قرار است مرد به آنجا برود. آهو مرد را میكشد و سلاح او را به طاها كه در تعقیب او به آپارتمان آمده میدهد و آنجا را ترک میكند. | ||