گاهی به آسمان نگاه کن (فیلم): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
زمان فیلم: 90 دقیقه | زمان فیلم: 90 دقیقه | ||
'''خلاصۀ داستان''' | |||
هاتف روحیست كه از زندگی و زمان مرگ آدمها خبر دارد. او در مقطعی از آسمان به زمین میآید تا این بار با رفتن به آسایشگاهی كه جانبازان جنگ در آن سكونت دارند به زندگی و سرنوشت آنها بپردازد. بهمن، یكی از ساكنان آسایشگاه، كه جانباز و مبتلا به سرطان است، نوشتن آخرین كتابش را تمام كرده، اما برای چاپ آن با مشكل روبهروست. او از دكتر آزمایشگاه كه متخصص پوست و زیبایی است كمک میخواهد تا مجوز چاپ بگیرد. از سویی دكتر نیز كه در كار ساختوساز و زدوبندهای پنهانی با تاجری به نام فاضلی است، قصد دارد با كمک او یك مجتمع بزرگ زیبایی پوست تأسیس كند. فاضلی برای پیشبرد كارهایش سعی میكند با دادن رشوه و وسوسه كردن رنجبر كه مسئولیت واحد اعطای وام و اعتبارات بانک را برعهده دارد، به اهداف خود برسد. هاتف كه مراقب همه چیز است مقابل چشم آنها نمایان میشود و میگوید تا ده دقیقه دیگر فاضلی خواهد مرد. فاضلی بعد از مرگش با اصغر كه روحی سرگردان است دنبال رسیدگی به امور اخروی خود میرود و قرار میشود بدهیهایی را كه دارد پس بدهد. روح پرستاری به نام هانیه كه در زمان جنگ با بهمن آشنا شده و قصد ازدواج با یكدیگر را داشتند، دائم با بهمن است و از او میخواهد دست از شعار دادن در كتابهایش بردارد و به او بپیوندد. هاتف كه پیگیر سرنوشت فاضلی است به مراسم ختم او میرود. زمانی كه نوبت به سخنرانی رنجبر میرسد، هاتف مقابل چشمانش نمایان میشود و او را وامیدارد تا برخلاف خواستهاش، دربارۀ زندگی واقعی و زدوبندهای فاضلی بگوید و این كه فاضلی از او خواسته تا همۀ طلبهایی را كه داشته ادا كند. بعد از پایان مراسم، به بهانۀ این كه رنجبر دچار بیماری روانی شده او را به آسایشگاه جانبازان میبرند. رنجبر دكتر را تهدید میكند كه كارهای خلاف و زدوبندهایی را كه داشته افشا خواهد كرد. دكتر هاتف را میبیند و دچار جنون میشود. در پایان هاتف كه مأموریتش به پایان رسیده دوباره به آسمان بازمیگردد؛ در حالی كه آنجا مراسم ازدواج هانیه و بهمن است. | |||
---- | ---- | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:سینما]] | [[رده:سینما]] | ||
[[رده:ایران - آثار و رویدادها]] | [[رده:ایران - آثار و رویدادها]] |