پرش به محتوا

قاعده بازی (فیلم 1385): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


نارگیل در ماجرایی با فرشته آشنا می‌شود. اما تعلق نارگیل به دارودستۀ «ندارها» و تعلق فرشته به دارودستۀ «داراها» مانع از پیوند آن دو می‌شود. وقتی نارگیل برای خواستگاری به جشن داراها وارد می‌شود، در آن‌جا پدربزرگ خود اسرافیل‌خان را می‌بیند و این رویارویی، اسرافیل را روانۀ بیمارستان می‌كند. با اطلاع نارگیل، دارودستۀ ندارها به بیمارستان می‌ریزند و برای بردن پدربزرگشان اقدام می‌كنند كه در آن‌جا با ممانعت داراها روبه‌رو می‌شوند. در این میان ابوالهول پسر بزرگ اسرافیل‌خان وقتی درگیری دو گروه را در اوج می‌بیند، تصمیم می‌گیرد از آب گل‌آلود ماهی بگیرد و با چپاول ثروت اسرافیل‌خان در شلوغی پیش آمده، همه را سركیسه كند. از این رو به داراها پیشنهاد می‌كند تا با آوردن ندارها به خانۀ پدری و چرب كردن سبیل آن‌ها از طریق ازدواج نارگیل و فرشته، حرص تحریک‌شدۀ آن‌ها را برای ثروت پدری فرو بنشاند. گم شدن ناگهانی پدربزرگ در بیمارستان، پای كارآگاه را به ماجرا باز می‌كند و افشاگری مباشر وضعیت داراها را دشوار می‌كند و آنها به پیشنهاد ابوالهول تن در می‌دهند. اما ندارها زودتر به ملک داراها می‌ریزند و آن‌جا را تصرف می‌كنند. ابوالهول از طریق دوستی با اژدر، اسرافیل بدلی را روانۀ خانه می‌كند و با تقسیم ظاهری ارث پدربزرگ به نفع ندارها، آنها را موقتاً تسكین می‌دهد و از طریق فریب مباشر، با اسرافیل بدلی به مخفیگاه پدربزرگ راه پیدا می‌كند. سپس با لو دادن اسرافیل بدلی، ندارها را از ملک داراها بیرون می‌ریزد. ابوالهول در مخفیگاه، اسناد و املاک اسرافیل را به نام خود می‌كند، اما با حماقت كارآگاه، اسرافیل بدلی به دست ندارها می‌افتد و با سر رسیدن ندارها، ابوالهول هنگام فرار از خانه با چمدانی كه اسرافیل‌خان را در آن پنهان كرده، دستگیر می‌شود و اسرافیل‌خان حكم به وصال نارگیل و فرشته می‌دهد و با ندارها به سوی یک زندگی جدید می‌رود.
نارگیل در ماجرایی با فرشته آشنا می‌شود. اما تعلق نارگیل به دارودستۀ «ندارها» و تعلق فرشته به دارودستۀ «داراها» مانع از پیوند آن دو می‌شود. وقتی نارگیل برای خواستگاری به جشن داراها وارد می‌شود، در آن‌جا پدربزرگ خود اسرافیل‌خان را می‌بیند و این رویارویی، اسرافیل را روانۀ بیمارستان می‌كند. با اطلاع نارگیل، دارودستۀ ندارها به بیمارستان می‌ریزند و برای بردن پدربزرگشان اقدام می‌كنند كه در آن‌جا با ممانعت داراها روبه‌رو می‌شوند. در این میان ابوالهول پسر بزرگ اسرافیل‌خان وقتی درگیری دو گروه را در اوج می‌بیند، تصمیم می‌گیرد از آب گل‌آلود ماهی بگیرد و با چپاول ثروت اسرافیل‌خان در شلوغی پیش آمده، همه را سركیسه كند. از این رو به داراها پیشنهاد می‌كند تا با آوردن ندارها به خانۀ پدری و چرب كردن سبیل آن‌ها از طریق ازدواج نارگیل و فرشته، حرص تحریک‌شدۀ آن‌ها را برای ثروت پدری فرو بنشاند. گم شدن ناگهانی پدربزرگ در بیمارستان، پای كارآگاه را به ماجرا باز می‌كند و افشاگری مباشر وضعیت داراها را دشوار می‌كند و آنها به پیشنهاد ابوالهول تن در می‌دهند. اما ندارها زودتر به ملک داراها می‌ریزند و آن‌جا را تصرف می‌كنند. ابوالهول از طریق دوستی با اژدر، اسرافیل بدلی را روانۀ خانه می‌كند و با تقسیم ظاهری ارث پدربزرگ به نفع ندارها، آنها را موقتاً تسكین می‌دهد و از طریق فریب مباشر، با اسرافیل بدلی به مخفیگاه پدربزرگ راه پیدا می‌كند. سپس با لو دادن اسرافیل بدلی، ندارها را از ملک داراها بیرون می‌ریزد. ابوالهول در مخفیگاه، اسناد و املاک اسرافیل را به نام خود می‌كند، اما با حماقت كارآگاه، اسرافیل بدلی به دست ندارها می‌افتد و با سر رسیدن ندارها، ابوالهول هنگام فرار از خانه با چمدانی كه اسرافیل‌خان را در آن پنهان كرده، دستگیر می‌شود و اسرافیل‌خان حكم به وصال نارگیل و فرشته می‌دهد و با ندارها به سوی یک زندگی جدید می‌رود.
'''برخی از جوایز'''
سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری و بهترین جلوه‌های ویژه از [[بیست و پنجمین دوره‌ جشنواره‌ فیلم فجر|بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر]]
تندیس زرین بهترین چهره‌پردازی از شانزدهمین دوره جشن خانه سینما (1386)
سرویراستار، ویراستار
۵۴٬۴۱۸

ویرایش