مازیار ( ـ۲۲۴ق): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
مازیار ( ـ۲۲۴ق)<br> | مازیار ( ـ۲۲۴ق)<br> | ||
والی طبرستان، پسر قارن و نوادۀ [[ونداد هرمز]]، آخرین امیر از سلسلۀ [[قارن وندان]] طبرستان. از ۲۰۱ق بهعنوان گروگان در دربار [[مامون|مأمون عباسی]] بهسر میبرد و پس از هفت سال به همراه موسی بن حفص به طبرستان رفت و بر سر تصاحب املاک خود با شهریار بن شروین به منازعه برخاست و برای شکایت از او، نزد خلیفه برگشت و اعلام مسلمانی کرد و پس از فوت شهریار (۲۱۰ق) به طبرستان بازگشت و توانست بر بخشهایی از طبرستان چیره شود. مأمون در ۲۱۸ق فرمان حکومت تمام طبرستان را برای او فرستاد. مازیار، با وجود اینکه اسلام آورده بود، چندان تمایل به اسلام نداشت و با افزایش قدرتش در طبرستان به اذیت و آزار مسلمانان پرداخت و جمع کثیری از آنان را به زندان انداخت. دستور تخریب مساجد را صادر کرد و دوباره آیین زردشت را رواج داد و با این رفتار عملاً از فرمان [[معتصم عباسی (۱۸۰/۱۷۹ـ سامرا ۲۲۷ق)|معتصم]] خلیفۀ عباسی سرپیچی کرد، اما مغلوب سپاهیان خلیفه و قوای [[عبدالله بن طاهر]] شد. مازیار را به اسارت به سامرا آوردند و در طول راه نامههایی را که به [[افشین]] نوشته بود از او گرفتند. معتصم دستور داد او را با ضربات تازیانه کشتند و در کنار جسد [[بابک]] بهدار آویختند. | والی طبرستان، پسر قارن و نوادۀ [[ونداد هرمز]]، آخرین امیر از سلسلۀ [[قارن وندان]] طبرستان. از ۲۰۱ق بهعنوان گروگان در دربار [[مامون|مأمون عباسی]] بهسر میبرد و پس از هفت سال به همراه موسی بن حفص به طبرستان رفت و بر سر تصاحب املاک خود با شهریار بن شروین به منازعه برخاست و برای شکایت از او، نزد خلیفه برگشت و اعلام مسلمانی کرد و پس از فوت شهریار (۲۱۰ق) به طبرستان بازگشت و توانست بر بخشهایی از طبرستان چیره شود. مأمون در ۲۱۸ق فرمان حکومت تمام طبرستان را برای او فرستاد. مازیار، با وجود اینکه اسلام آورده بود، چندان تمایل به اسلام نداشت و با افزایش قدرتش در طبرستان به اذیت و آزار مسلمانان پرداخت و جمع کثیری از آنان را به زندان انداخت. دستور تخریب مساجد را صادر کرد و دوباره آیین زردشت را رواج داد و با این رفتار عملاً از فرمان [[معتصم عباسی (۱۸۰/۱۷۹ـ سامرا ۲۲۷ق)|معتصم]] خلیفۀ عباسی سرپیچی کرد، اما مغلوب سپاهیان خلیفه و قوای [[عبدالله بن طاهر]] شد. مازیار را به اسارت به سامرا آوردند و در طول راه نامههایی را که به [[افشین]] نوشته بود از او گرفتند. معتصم دستور داد او را با ضربات تازیانه کشتند و در کنار جسد [[بابک خرم دین|بابک]] بهدار آویختند. | ||
<br><!--38047000--> | <br><!--38047000--> | ||
[[رده:تاریخ ایران]] | [[رده:تاریخ ایران]] | ||
[[رده:ایران از ورود اسلام تا غزنویان]] | [[رده:ایران از ورود اسلام تا غزنویان]] |