میرزا موسی خان ناظم الاطبا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
سیدعقیل شش فرزند پسر داشت. میرزا موسیخان از جمله پسرانش بود که در اصفهان متولد شد. به علت مظنون بودن در درگیریهای اصفهان در زمان میرزا عبدالحسین سررشتهدار، او و دو برادرش - میرزا مصطفی و میرزا نورالله دانشور علوی- به تهران فرستاده شدند و به فرمان [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]]، هر سه برادر برای تحصیل به مدرسۀ [[دارالفنون]] رفتند. میرزا موسی خان و میرزا مصطفی در رشتۀ طب و میرزا نورالله در قسمت نظامی فارغالتحصیل شدند. میرزا موسی از جمله پزشکان نظامی بود که مأمور به شهرستانها میشدند. پس از چندسال که مأمور کرمان بود، به اصفهان رفت و تا پایان عمرش آنجا ماند. او از بزرگان خاندانهای اصفهان و اطبای ایران، و از سادات عقیلی مقیم اصفهان و اعقاب میر سیدمحمدحسین که از اطبای نامی زمان خودش به شمار میرفته، بوده است. سلسلهنسبش به علی بن موسی الرضا (ع) میرسد. | سیدعقیل شش فرزند پسر داشت. میرزا موسیخان از جمله پسرانش بود که در اصفهان متولد شد. به علت مظنون بودن در درگیریهای اصفهان در زمان میرزا عبدالحسین سررشتهدار، او و دو برادرش - میرزا مصطفی و میرزا نورالله دانشور علوی- به تهران فرستاده شدند و به فرمان [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]]، هر سه برادر برای تحصیل به مدرسۀ [[دارالفنون]] رفتند. میرزا موسی خان و میرزا مصطفی در رشتۀ طب و میرزا نورالله در قسمت نظامی فارغالتحصیل شدند. میرزا موسی از جمله پزشکان نظامی بود که مأمور به شهرستانها میشدند. پس از چندسال که مأمور کرمان بود، به اصفهان رفت و تا پایان عمرش آنجا ماند. او از بزرگان خاندانهای اصفهان و اطبای ایران، و از سادات عقیلی مقیم اصفهان و اعقاب میر سیدمحمدحسین که از اطبای نامی زمان خودش به شمار میرفته، بوده است. سلسلهنسبش به علی بن موسی الرضا (ع) میرسد. | ||
در پزشکی چند کتاب تألیف کرده که از جملۀ آنهاست: ''ذخائرالترکیب''؛ حقایق ''الادویه؛ علل النساء؛'' رسالۀ ''حفظ صحت؛'' رسالۀ ''مرض آبله؛ امراض جلدی؛ رساله در مرض آتشک یا کوفت و حقایق الولاده.'' طبع شعری هم داشته و در اشعارش «حکیم» تخلص میکرده است. | در پزشکی چند کتاب تألیف کرده که از جملۀ آنهاست: ''ذخائرالترکیب''؛ حقایق ''الادویه؛ علل النساء؛'' رسالۀ ''حفظ صحت؛'' رسالۀ ''مرض آبله؛ امراض جلدی؛ رساله در مرض آتشک یا کوفت و حقایق الولاده.'' طبع شعری هم داشته و در اشعارش «حکیم» تخلص میکرده است. پیکرش در گورستان [[تخت فولاد، گورستان|تخت فولاد]] اصفهان به خاک سپرده شد. | ||
---- | |||