پرش به محتوا

میرزا مصطفی کاتب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
میرزا مصطفی کاتب   ( - 1339ق)
میرزا مصطفی کاتب


(میرزا مصطفی معروف به کاتب، با نام اصلی: ملا اسماعیل) از پیروان [[باب، سید علی محمد (شیراز ۱۲۳۵ـ تبریز ۱۲۶۶ق)|علی‌محمد باب]] و کاتب آثار او و [[صبح ازل]]. از اهالی روستایی در اصفهان بود. ابتدا آنجا به شغل رنگرزی مشغول بود. سواد داشته و خطش هم خوب بوده است. در ۱۳۰۷ق که به فتوا و دستور شیخ محمدتقی معروف به [[آقا نجفی اصفهانی، محمدتقی (اصفهان ۱۲۶۲ـ۱۳۳۲ق)|آقا نجفی اصفهانی]] ۷ نفر را در آن آبادی به اتهام بابی‌گری سربریدند، ملا اسماعیل نیز از جملۀ آن افراد بود که از دست قانون فرار کرد و خودش را به اصفهان رساند. اما پس از چندروز، در اصفهان دستگیر شد و به حکم حاکم وقت، [[ظل السلطان، مسعود میرزا (۱۲۶۶ـ۱۳۳۶ق)|ظل‌السلطان]]، و به رسم یکی از مجازات‌های آن زمان، یکی از گوش‌هایش را بریدند و همچون شتر مهارش زدند و در کوچه و بازار اصفهان گرداندند. بعد هم، او را از شهر اخراج کردند. او پس از چندروز، پنهانی به روستای طار از توابع نطنز نزد آخوند ملا محمدباقر مجتهد طاری رفت که به آیین باب گرویده بود. میرزا مصطفی نزد او به کتابت آثار میرزا علیمحمد باب مشغول شد. ظل‌السلطان از محل اختفای او اطلاع یافت و میرزا حسین خان سهام‌السلطنه اردستانی و سوارانش را برای دستگیری آخوند ملا محمدباقر و ملا اسماعیل فرستاد. آن‌دو پا به فرار گذاشتند. ملا اسماعیل به تهران گریخت و برای این که شناسایی نشود، نامش را به مصطفی تغییر داد و به [[ازلیه|فرقۀ ازلیه]] که فرقه‌ای از [[بابیه]] است، گروید. او در 1318ق با دو دخترش برای دیدار [[صبح ازل|میرزا یحیی صبح ازل]]، پیشوای فرقه ازلیه، به قبرس رفت. طی مدتی که در تهران و نیز قبرس نزد میرزا یحیی  صبح ازل بود، به کتابت آثار باب و صبح ازل پرداخت و در میان فرقه بابیه، به میرزا مصطفی کاتب معروف شد. پس از مدتی، یک دخترش با عبدالوحید، پسر صبح ازل، ازدواج کرد. اما پس از فوت دامادش، او با دخترش به تهران بازگشت.
(میرزا مصطفی معروف به کاتب، با نام اصلی: ملا اسماعیل) از اهالی روستایی در اصفهان بود. ابتدا آن جا به شغل رنگرزی مشغول بود. سواد داشته و خطش هم خوب بوده است. در ۱۳۰۷ق که به فتوا و دستور شیخ محمد تقی معروف به [[آقا نجفی اصفهانی، محمدتقی (اصفهان ۱۲۶۲ـ۱۳۳۲ق)|آقا نجفی اصفهانی]] ۷ نفر را در آن آبادی به اتهام


ملا اسماعیل حدود سی سال پایانی عمرش، شبانه‌روز به کتابت و تکثیر آثار باب و صبح ازل مشغول بود. سرانجام در حدود ۸۰سالگی، در تهران درگذشت و در [[ابن بابویه، گورستان|ابن بابویه]] به خاک سپرده شد.
بابی گری سربریدند، ملا اسماعیل نیز از جملۀ آن افراد بود که از دست قانون فرار کرد و خودش را به اصفهان رساند. اما پس از چند روز، در اصفهان دستگیر شد و به حکم حاکم وقت، [[ظل السلطان، مسعود میرزا (۱۲۶۶ـ۱۳۳۶ق)|ظل السلطان]]، و به رسم یکی از مجازات های آن زمان، یکی از گوش هایش را بریدند و همچون شتر مهارش زدند و در کوچه و بازار اصفهان گرداندند. بعد هم، او را از شهر اخراج کردند.
----


او پس از چند روز، پنهانی به روستای طار از توابع نطنز نزد آخوند ملا محمد باقر مجتهد طاری رفت که به آیین باب گرویده بود. میرزا مصطفی نزد او به کتابت آثار [[باب ، سید علی محمد (شیراز ۱۲۳۵ـ تبریز ۱۲۶۶ق)|میرزا علی محمد باب]] مشغول شد. ظل السلطان از محل اختفای او اطلاع یافت و میرزا حسین خان سهام السلطنه اردستانی و سوارانش را برای دستگیری آخوند ملا محمد باقر و ملا اسماعیل فرستاد. آن دو پا به فرار گذاشتند. ملا اسماعیل به تهران گریخت و برای این که شناسایی نشود، نامش را به مصطفی تغییر داد و به [[ازلیه|فرقۀ ازلیه]] که فرقه ای از [[بابیه]] است، گروید. 


او در 1318ق برای دیدار [[صبح ازل|میرزا یحیی صبح ازل]]، پیشوای فرقه ازلیه، با دو دخترش به قبرس رفت. طی مدتی که در تهران و نیز قبرس نزد میرزا یحیی  صبح ازل بود، به کتابت آثار باب و صبح ازل پرداخت و در میان فرقه بابیه، به میرزا مصطفی کاتب معروف شد. پس از مدتی، یک دخترش با عبدالوحید، پسر صبح ازل، ازدواج کرد. اما پس از فوت دامادش، او با دخترش به تهران بازگشت. 


ملا اسماعیل حدود سی سال پایانی عمرش، شبانه روز به کتابت و تکثیر آثار باب و صبح ازل مشغول بود. سرانجام در ۱۳۳۹ق، حدود ۸۰ سالگی، در تهران درگذشت و در [[ابن بابویه، گورستان|ابن بابویه]] به خاک سپرده شد. 






<br />
<br />
[[رده:ادیان و فرقه های غیراسلام]]
۵٬۶۰۶

ویرایش