شعر نو: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲: | خط ۲: | ||
[[پرونده:42095400- 2.jpg|جایگزین=احمد شاملو|بندانگشتی|احمد شاملو]] | [[پرونده:42095400- 2.jpg|جایگزین=احمد شاملو|بندانگشتی|احمد شاملو]] | ||
[[پرونده:42095400- 3.jpg|جایگزین=مهدی اخوان ثالث|بندانگشتی|مهدی اخوان ثالث]] | [[پرونده:42095400- 3.jpg|جایگزین=مهدی اخوان ثالث|بندانگشتی|مهدی اخوان ثالث]] | ||
[[پرونده:42095400- 5.jpg|جایگزین=یدالله رویایی|بندانگشتی|یدالله رویایی]] | [[پرونده:42095400- 5.jpg|جایگزین=یدالله رویایی|بندانگشتی|یدالله رویایی]] | ||
[[پرونده:42095400- | [[پرونده:42095400-9.jpg|بندانگشتی|منوچهر آتشی]] | ||
شعر نو <br> | شعر نو <br> | ||
[[پرونده:42095400-8.jpg|بندانگشتی|سهراب سپهری]] | |||
اصطلاحی در شعر معاصر فارسی که معادل نوعی قالب یا گونۀ شعری فرض میشود. شعر نو با عدول از قواعد عروض و قافیه و قالبهای شعر قدیم فارسی به قصد تجدید نظر در سنتهای دیرپای شعر کهن به همت [[نیما یوشیج]] در اوایل قرن ۱۴ش پدید آمد. البته سابقۀ سرودن آن اندکی قبلتر به اشخاصی چون [[رفعت، تقی (تبریز ۱۲۶۸ـ۱۲۹۹ش)|تقی رفعت]] و [[کسمایی، شمس (یزد ۱۲۶۲ـ تهران ۱۳۴۰ش)|شمس کسمائی]] میرسد. اینگونه سرودن شعر تحت تأثیر اشعار اروپایی، بهخصوص ترجمۀ آنها به فارسی و ترکی بود. نیما یوشیج پس از سالها تجربه و طبعآزمایی در قالبهای سنتی و قدیمی، تجربهای تازه پیش گرفت و شکل تازهای به شعر فارسی داد که هم از نظر مضمون و هم قالب پاسخگوی نیازهای دنیای مدرن و بیان اندیشههای نو بود. ویژگی ظاهری (فرمیک) اینگونه اشعار عدم تساوی مصراعها، عدم تکرار قافیه یا تغییر جا یا اصولاً حذف آن و کوتاهی و بلندی مصراعها بود که در واقع نوعی آزادی در سرودن شعر به شاعر میداد. این گونه/ قالب شعری با وجود نمونههای پراکنده و اغلب ناموفّق در دهههای 1290 و 1310ش، از دهۀ 1320 به بعد، بسیار رواج یافت و همچنان که گفته شد بیشتر از سرچشمۀ شعر نیما یوشیج آب میخورد. رواج آزادیهای سیاسی و اجتماعی، روند آرمانخواهی چپگرایانه و گرایش جامعه به تجدّد از جملۀ مهمترین عوامل در شکلگیری و گسترش شعر نوی فارسی، بهویژه پس از جنگ جهانی دوم، بود. شاخههای اعتدالی ([[توللی، فریدون (شیراز ۱۲۹۸ـ همان جا ۱۳۶۴ش)|فریدون تولّلی]]، [[نادرپور، نادر (تهران ۱۳۰۸ـ لوس آنجلس ۱۳۷۸ش)|نادر نادرپور]])، اصلی ([[شاملو، احمد (تهران ۱۳۰۴ـ۱۳۷۹ش)|احمد شاملو]]، [[اخوان ثالث، مهدی (مشهد ۱۳۰۷ـ تهران ۱۳۶۹ش)|مهدی اخوان ثالث]]) و افراطی ([[تندر کیا|شمسالدین تندرکیا]]، [[هوشنگ ایرانی]]) متعدّدی در مجموعۀ شعر نو قرار داشتند. وجه اشتراک همۀ آنها کنار نهادن عروض سنتی و تساوی مصراعها، و نگاهِ جدید به زندگی و انسان و هستی بود. شعر نو، بهویژه پس از درگذشت نیما یوشیج تبدیل به سنّت جدید شعری شد و علاوه بر شاملو و اخوان ثالث، در شعرهای [[سپهری، سهراب (کاشان ۱۳۰۷ـ تهران ۱۳۵۹ش)|سهراب سپهری]] و فروغ فرّخزاد برجستگی خاصی یافت، و از دهۀ 1340 به بعد، تعداد انبوهی از شاعران معاصر را در خود جای داد. امّا از دهۀ 1360 به بعد، شاخۀ نیمایی شعر نو، اندکاندک، به کناری رفت و شاخۀ منثور شعر نو مورد استقبال گروهی از شاعران نوگرا قرار گرفت. شعر نوی نیمایی و منثور، یک دورۀ بسیار سیاسی را از اواخر دهۀ 1340 تا پایان دهۀ 1350 از سر گذراند. | اصطلاحی در شعر معاصر فارسی که معادل نوعی قالب یا گونۀ شعری فرض میشود. شعر نو با عدول از قواعد عروض و قافیه و قالبهای شعر قدیم فارسی به قصد تجدید نظر در سنتهای دیرپای شعر کهن به همت [[نیما یوشیج]] در اوایل قرن ۱۴ش پدید آمد. البته سابقۀ سرودن آن اندکی قبلتر به اشخاصی چون [[رفعت، تقی (تبریز ۱۲۶۸ـ۱۲۹۹ش)|تقی رفعت]] و [[کسمایی، شمس (یزد ۱۲۶۲ـ تهران ۱۳۴۰ش)|شمس کسمائی]] میرسد. اینگونه سرودن شعر تحت تأثیر اشعار اروپایی، بهخصوص ترجمۀ آنها به فارسی و ترکی بود. نیما یوشیج پس از سالها تجربه و طبعآزمایی در قالبهای سنتی و قدیمی، تجربهای تازه پیش گرفت و شکل تازهای به شعر فارسی داد که هم از نظر مضمون و هم قالب پاسخگوی نیازهای دنیای مدرن و بیان اندیشههای نو بود. ویژگی ظاهری (فرمیک) اینگونه اشعار عدم تساوی مصراعها، عدم تکرار قافیه یا تغییر جا یا اصولاً حذف آن و کوتاهی و بلندی مصراعها بود که در واقع نوعی آزادی در سرودن شعر به شاعر میداد. این گونه/ قالب شعری با وجود نمونههای پراکنده و اغلب ناموفّق در دهههای 1290 و 1310ش، از دهۀ 1320 به بعد، بسیار رواج یافت و همچنان که گفته شد بیشتر از سرچشمۀ شعر نیما یوشیج آب میخورد. رواج آزادیهای سیاسی و اجتماعی، روند آرمانخواهی چپگرایانه و گرایش جامعه به تجدّد از جملۀ مهمترین عوامل در شکلگیری و گسترش شعر نوی فارسی، بهویژه پس از جنگ جهانی دوم، بود. شاخههای اعتدالی ([[توللی، فریدون (شیراز ۱۲۹۸ـ همان جا ۱۳۶۴ش)|فریدون تولّلی]]، [[نادرپور، نادر (تهران ۱۳۰۸ـ لوس آنجلس ۱۳۷۸ش)|نادر نادرپور]])، اصلی ([[شاملو، احمد (تهران ۱۳۰۴ـ۱۳۷۹ش)|احمد شاملو]]، [[اخوان ثالث، مهدی (مشهد ۱۳۰۷ـ تهران ۱۳۶۹ش)|مهدی اخوان ثالث]]) و افراطی ([[تندر کیا|شمسالدین تندرکیا]]، [[هوشنگ ایرانی]]) متعدّدی در مجموعۀ شعر نو قرار داشتند. وجه اشتراک همۀ آنها کنار نهادن عروض سنتی و تساوی مصراعها، و نگاهِ جدید به زندگی و انسان و هستی بود. شعر نو، بهویژه پس از درگذشت نیما یوشیج تبدیل به سنّت جدید شعری شد و علاوه بر شاملو و اخوان ثالث، در شعرهای [[سپهری، سهراب (کاشان ۱۳۰۷ـ تهران ۱۳۵۹ش)|سهراب سپهری]] و فروغ فرّخزاد برجستگی خاصی یافت، و از دهۀ 1340 به بعد، تعداد انبوهی از شاعران معاصر را در خود جای داد. امّا از دهۀ 1360 به بعد، شاخۀ نیمایی شعر نو، اندکاندک، به کناری رفت و شاخۀ منثور شعر نو مورد استقبال گروهی از شاعران نوگرا قرار گرفت. شعر نوی نیمایی و منثور، یک دورۀ بسیار سیاسی را از اواخر دهۀ 1340 تا پایان دهۀ 1350 از سر گذراند. | ||