پرش به محتوا

منحطان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:


مُنْحَطّان (Decadents)<br /> [[File:38424800.jpg|thumb|شارل بودلر از چهره‌های برجسته‌ی جنبش مُنْحَطّان|جایگزین=]]گروهی از نویسندگان جوان فرانسوی، که از ۱۸۸۰ تا حدود ۱۸۹۰ فعال بودند. نهضت «روح انحطاط<ref>L’Esprit décadent </ref>» را مرحلۀ اولیۀ نمادگرایی<ref>symbolism</ref>&nbsp;(سمبولیسم) به‌شمار می‌آورند. از ویژگی‌های منحطان انکار ارزش‌های قراردادی و تلاش بی‌وقفه برای بیان احساسات جدید و عمیق‌تر از هر نوعی است. این نهضت در انگلستان بر نویسندگانی همچون [[اسکار وایلد]]<ref>Oscar Wilde </ref> و آرتور سیمونز<ref>Arthur Symons </ref> تأثیر گذاشت و در بعضی شباهت‌ها با جنبش زیباشناختی<ref>Aesthetic movement </ref> سهیم بود. روح این نهضت در دسیئنتس<ref>Des Esseintes </ref>، شخصیت اصلی رمان''وارونه''<ref>''A Rebours/Against Nature''</ref> (۱۸۸۴)، اثر [[هویسمانس، ژوریس کارل (۱۸۴۸ـ۱۹۰۷)|ژ ک هویسمانس]]<ref>J K Huysmans</ref>، کاملاً تصویر شده است. [[ورلن، پل (۱۸۴۴ـ۱۸۹۶)|پل ورلن]]<ref>Paul Verlaine </ref> از نخستین نویسندگان مکتب انحطاط و [[شارل بودلر (۱۸۲۱ـ۱۸۶۷)|شارل بودلر]]<ref>Charles Baudelaire </ref> و [[استفان مالارمه]]<ref>Stéphane Mallarmé </ref> از دیگر اصحاب آن به‌شمار می‌روند. منحطان در ادبیات و هنر شیفتۀ آزادی از هر نفوذی بودند. آن‌ها بر اندیشۀ هنر برای هنر تأکید می‌ورزیدند و هنر را مستقل و مخالف با طبیعت و دل‌مشغولی‌های مادی‌گرایانه جامعۀ صنعتی می‌دانستند. از ویژگی‌های آثارشان بی‌تناسبی، ناهماهنگی، و توجه به چیزهای شگفت، عجیب، و ساختگی بود. انحطاط اساساً با شعر همراه بوده، هرچند مبنای روان‌شناختی آن در رمان ''وارونه'' و نیز در رمان سه‌گانۀپرستش خویشتن<ref>''Le Culte du Moi''</ref>، اثر [[موریس بارس]]<ref>Maurice Barrès </ref>، ترسیم شده است. از نظر منحطان وظیفۀ شعر حفظ لحظات پراحساس است و این ویژگی‌ها را همراه با تجربه در قالب اوزان غیر معمول بیان می‌کردند. [[لافورگ، ژول (۱۸۶۰ـ۱۸۸۷)|ژول لافورگ]]<ref>Jules Laforgue </ref> بهترین مفسّر شعر منحطان است، که نشریۀ ''له د کادن''<ref>''Le Décadent''</ref> را در ۱۸۸۶ دایر کرد.
مُنْحَطّان (Decadents)<br /> [[File:38424800.jpg|thumb|شارل بودلر از چهره‌های برجسته‌ی جنبش مُنْحَطّان|جایگزین=]]گروهی از نویسندگان جوان فرانسوی، که از ۱۸۸۰ تا حدود ۱۸۹۰ فعال بودند. نهضت «روح انحطاط<ref>L’Esprit décadent </ref>» را مرحلۀ اولیۀ نمادگرایی<ref>symbolism</ref> (سمبولیسم) به‌شمار می‌آورند. از ویژگی‌های منحطان انکار ارزش‌های قراردادی و تلاش بی‌وقفه برای بیان احساسات جدید و عمیق‌تر از هر نوعی است. این نهضت در انگلستان بر نویسندگانی همچون [[وایلد، اسکار (۱۸۵۴ـ۱۹۰۰)|اسکار وایلد]]<ref>Oscar Wilde </ref> و آرتور سیمونز<ref>Arthur Symons </ref> تأثیر گذاشت و در بعضی شباهت‌ها با جنبش زیباشناختی<ref>Aesthetic movement </ref> سهیم بود. روح این نهضت در دسیئنتس<ref>Des Esseintes </ref>، شخصیت اصلی رمان''وارونه''<ref>''A Rebours/Against Nature''</ref> (۱۸۸۴)، اثر [[هویسمانس، ژوریس کارل (۱۸۴۸ـ۱۹۰۷)|ژ ک هویسمانس]]<ref>J K Huysmans</ref>، کاملاً تصویر شده است. [[ورلن، پل (۱۸۴۴ـ۱۸۹۶)|پل ورلن]]<ref>Paul Verlaine </ref> از نخستین نویسندگان مکتب انحطاط و [[بودلر، شارل (۱۸۲۱ـ۱۸۶۷)|شارل بودلر]]<ref>Charles Baudelaire </ref> و [[مالارمه، استفان (۱۸۴۲ـ۱۸۹۸)|استفان مالارمه]]<ref>Stéphane Mallarmé </ref> از دیگر اصحاب آن به‌شمار می‌روند. منحطان در ادبیات و هنر شیفتۀ آزادی از هر نفوذی بودند. آن‌ها بر اندیشۀ هنر برای هنر تأکید می‌ورزیدند و هنر را مستقل و مخالف با طبیعت و دل‌مشغولی‌های مادی‌گرایانه جامعۀ صنعتی می‌دانستند. از ویژگی‌های آثارشان بی‌تناسبی، ناهماهنگی، و توجه به چیزهای شگفت، عجیب، و ساختگی بود. انحطاط اساساً با شعر همراه بوده، هرچند مبنای روان‌شناختی آن در رمان ''وارونه'' و نیز در رمان سه‌گانۀپرستش خویشتن<ref>''Le Culte du Moi''</ref>، اثر [[بارس، موریس (۱۸۶۲ـ۱۹۲۳)|موریس بارس]]<ref>Maurice Barrès </ref>، ترسیم شده است. از نظر منحطان وظیفۀ شعر حفظ لحظات پراحساس است و این ویژگی‌ها را همراه با تجربه در قالب اوزان غیر معمول بیان می‌کردند. [[لافورگ، ژول (۱۸۶۰ـ۱۸۸۷)|ژول لافورگ]]<ref>Jules Laforgue </ref> بهترین مفسّر شعر منحطان است، که نشریۀ ''له د کادن''<ref>''Le Décadent''</ref> را در ۱۸۸۶ دایر کرد.


&nbsp;
&nbsp;
۴۶٬۷۰۹

ویرایش