پرش به محتوا

پستچی (فیلم): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۸: خط ۸:
'''خلاصه‌ی داستان'''
'''خلاصه‌ی داستان'''


تقی پستچی (با بازی علی نصیریان) با همسرش منیر در یک آبادی در شمال کشور زندگی می‌کند. تقی دچار ناتوانی جنسی است و تحت نظر دامپزشکی (با بازی [[فرسی، بهمن (تبریز ۱۳۱۲ش)|بهمن فرسی]]) قرار دارد که برای بهبود حال او داروهای گیاهی تجویز می‌کند. تقی برای پرداخت دیون خود مجبور است بعدازظهرها در خانه‌ی نیت‌الله خان (با بازی [[انتظامی، عزت الله|عزت‌الله انتظامی]]) کار کند. مهندس علی‌اکبر خان (احمدرضا احمدی)، برادرزاده‌ی نیت‌الله خان، با نامزدش از فرنگ بازمی‌گردد و در املاک عمویش ساکن می‌شود. مهندس قصد دارد املاک عمویش را به محلی برای پرورش خوک تبدیل کند. او با منیر آشنا می‌شود و می‌کوشد خود را به او نزدیک کند. نیت‌الله خان که از مهندس و مقاصد او برای پرورش خوک ناخرسند است تقی را نسبت به مهندس بدگمان می‌کند. وقتی در یک میهمانی تقی، مهندس را با همسر خود می‌بیند با حال آشفته به جنگل پناه می‌برد و خود را پنهان می‌سازد. منیر با کمک رمضان، همکار شوهرش، به جنگل می‌رود و می‌کوشد تقی را به خانه بازگرداند. تقی با حالتی جنون‌آمیز به منیر حمله می‌برد و با ضربات چاقو او را از پا در می‌آورد، و بر سر جنازه‌‌اش به انتظار پلیس می‌نشیند.
تقی پستچی (با بازی علی نصیریان) با همسرش منیر در یک آبادی در شمال کشور زندگی می‌کند. تقی دچار ناتوانی جنسی است و تحت نظر دامپزشکی (با بازی [[فرسی، بهمن|بهمن فرسی]]) قرار دارد که برای بهبود حال او داروهای گیاهی تجویز می‌کند. تقی برای پرداخت دیون خود مجبور است بعدازظهرها در خانه‌ی نیت‌الله خان (با بازی [[انتظامی، عزت الله|عزت‌الله انتظامی]]) کار کند. مهندس علی‌اکبر خان (احمدرضا احمدی)، برادرزاده‌ی نیت‌الله خان، با نامزدش از فرنگ بازمی‌گردد و در املاک عمویش ساکن می‌شود. مهندس قصد دارد املاک عمویش را به محلی برای پرورش خوک تبدیل کند. او با منیر آشنا می‌شود و می‌کوشد خود را به او نزدیک کند. نیت‌الله خان که از مهندس و مقاصد او برای پرورش خوک ناخرسند است تقی را نسبت به مهندس بدگمان می‌کند. وقتی در یک میهمانی تقی، مهندس را با همسر خود می‌بیند با حال آشفته به جنگل پناه می‌برد و خود را پنهان می‌سازد. منیر با کمک رمضان، همکار شوهرش، به جنگل می‌رود و می‌کوشد تقی را به خانه بازگرداند. تقی با حالتی جنون‌آمیز به منیر حمله می‌برد و با ضربات چاقو او را از پا در می‌آورد، و بر سر جنازه‌‌اش به انتظار پلیس می‌نشیند.




۴۷٬۲۳۸

ویرایش