واکن، کریستوفر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
کریستوفر واکن (نیویورک 31 مارس 1943م- ) Christopher Walken | کریستوفر واکن (نیویورک 31 مارس 1943م- ) Christopher Walken | ||
(نام زمان تولد: رونالد واکن<ref>Ronald Walken</ref>) بازیگر امریکایی. از برجستهترین بازیگران نقشهای | (نام زمان تولد: رونالد واکن<ref>Ronald Walken</ref>) بازیگر امریکایی. از برجستهترین بازیگران نقشهای منفی هالیوود در دهههای 1970 - 1990م. پدرش آلمانی و نانوا بود. برای نخستین بار با نام رانی واکن در 16سالگی در اقتباس [[الیا کازان]] از نمایشنامۀ ''جی. بی.''<ref>''J.B.''</ref> نوشتۀ [[مک لیش، آرچیبالد (۱۸۹۲ـ۱۹۸۲)|آرچیبالد مک لیش]] در برادوی<ref>Broadway Theatre</ref> روی صحنه رفت. پس از رها کردن تحصیلاتش در دانشگاه هوفسترا<ref>Hofstra University</ref> به صحنۀ تئاترهای نیویورک بازگشت. این بار با نام رونالد واکن در نمایشهای موزیکالی مثل ''ارواح اشرافی''<ref>''High Spirits''</ref> (۱۹۶۴م) و ''خیابان بیکر''<ref>''Baker Street''</ref> (۱۹۶۵) ظاهر شد. سپس نامش را به کریستوفر تغییر داد و آرام آرام به عنوان یک بازیگر دراماتیک شهرتی به دست آورد. از جمله نقشهای مهم این دورهاش نقش [[فیلیپ (ح ۱۶۳۹ـ۱۶۷۶)|فیلیپ]]، شاه فرانسه، در نمایش ''شیر در زمستان''<ref>''The Lion in Winter''</ref> است. پس از چند سال به عنوان یک بازیگر متبحر نقشهای [[شکسپیر، ویلیام (۱۵۶۴ـ ۱۶۱۶)|شکسپیر]]<nowiki/>ی قابلیتهایش را بیشتر نشان داد. از جمله در سال ۱۹۶۸م در نقش «رومئو» در نمایشهایی در استرانفورد<ref>Stratford</ref> و [[اونتاریو]] ظاهر شد. با این که در سالهای بعد جذب کار بازیگری سینما شد، ولی هیچگاه تئاتر را بهطور کامل رها نکرد. | ||
واکن در نقش کوتاهی در فیلم ''نوارهای آندرسون''<ref>''The Anderson Tapes''</ref> کنار بازیگرانی مثل [[کانری، شون (۱۹۳۰)|شان کانری]] و رالف میکر<ref>Ralph Meeker</ref> خوش درخشید، ولی موفقیت بزرگ این دورۀ بازیگریاش با ''آنی هال''<ref>''Annie Hall''</ref> حاصل شد. در همین سال در فیلم ''رزلند''<ref>''Roseland''</ref> در نقش یک ژیگولو ظاهر شد؛ اما بزرگترین موفقیت دوران بازیگریاش را در سال بعد به دست آورد: کسب اسکار بهترین بازیگر نقش دوم برای ایفای نقش «نیک» در ''شکارچی گوزنِ''<ref>''The Deer Hunter''</ref> [[چیمینو، مایکل (۱۹۴۳)|مایکل چیمینو]]. او در این فیلم نقش یک فلزکار سادهدل پنسیلوانیایی را برعهده داشت که بر اثر فشارهای روحی حاصل از شرکت در [[جنگ ویتنام]] بدل به یک بازیکن حرفهای رولت روسی<ref>Russian roulette</ref> میشود. در ۱۹۷۹م در نقش یکی از کارگزاران [[سیا|سازمان سیا]] در ''آخرین آغوش''<ref>''Last Embrace''</ref> حضوری کوتاه ولی مؤثر داشت. در ۱۹۸۰م در فیلم دیگری از مایکل چیمینو، یکی از بزرگترین شکستهای تجاری تاریخ سینما، ظاهر شد، ''دروازۀ بهشت''<ref>''Heaven's Gate''</ref>. او در این وسترن غیرمتعارف نقش یک آدمکش حرفهای را برعهده داشت؛ اما فیلمنامۀ مغشوش فیلم تأثیر حضور او را در این نقش کمرنگ میساخت. در ''منطقۀ مرده'' نقش مردی را برعهده گرفت که بر اثر حادثهای دارای قدرت روحی فوقالعادهای شده و این توانایی را یافته که ناظر وقایع در گذشته و آینده باشد. او در این راستا مثل دیگر شخصیتهای آثار [[کراننبرگ، دیوید (۱۹۴۳)|دیوید کراننبرگ]] یک فرآیند مسخ تدریجی را طی میکند. سالهای میانی دهۀ ۱۹۸۰م، با نقشهایی مثل پدر یاغی و روانپریش [[پن، شان (۱۹۶۰)|شان پن]] در ''از فاصله نزدیک''<ref>''At Close Range''</ref>، فرماندۀ دیگرآزار ماتیو برودریک<ref>Matthew Broderick</ref> در ''بیلاکسی بلوز''<ref>''Biloxi Blues''</ref> و همچنین شیاد خردهپایی که بوکسور جوانی با بازی میکی رورک<ref>Mickey Rourke</ref> را به سوی جنایت و تباهی سوق میدهد در ''هومبوی''<ref>''Homeboy'' </ref>، سالهای تثبیت موقعیت او به عنوان یکی از بزرگترین ایفاگران نقشهای منفی در سینمای آمریکای دهههای آخر قرن 20م بود. با چنین زمینهای طبیعی بود که در قالب یکی از شخصیتهای منفی فیلمهای جیمز باندی در ''نمایی به یک قتل''<ref>''A View to a Kill''</ref> حضور یابد. به عقیدۀ بسیاری حضور او در این نقش یکی از نقطههای قوت اصلی فیلم بود. در ۱۹۹۲م در قالب یک شخصیت منفی سرمایهدار خبیثی به نام مکس شرک<ref>Max Shreck</ref> در ''بازگشت'' ''بتمن''<ref>''Batman Returns''</ref> بازی کرد. نام این شخصیت از بازیگر آلمانی ایفاگر نقش ''نوسفراتو''<ref>''Nosferatu''</ref>ی [[مورنایو، فریدریش ویلهلم (۱۸۸۹ـ۱۹۳۱)|فریدریش ویلهلم مورنائو]] به امانت گرفته شده بود. | |||
---- | ---- | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:سینما]] | [[رده:سینما]] | ||
[[رده:اشخاص جهان]] | [[رده:اشخاص جهان]] |
نسخهٔ ۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۸
کریستوفر واکن (نیویورک 31 مارس 1943م- ) Christopher Walken
(نام زمان تولد: رونالد واکن[۱]) بازیگر امریکایی. از برجستهترین بازیگران نقشهای منفی هالیوود در دهههای 1970 - 1990م. پدرش آلمانی و نانوا بود. برای نخستین بار با نام رانی واکن در 16سالگی در اقتباس الیا کازان از نمایشنامۀ جی. بی.[۲] نوشتۀ آرچیبالد مک لیش در برادوی[۳] روی صحنه رفت. پس از رها کردن تحصیلاتش در دانشگاه هوفسترا[۴] به صحنۀ تئاترهای نیویورک بازگشت. این بار با نام رونالد واکن در نمایشهای موزیکالی مثل ارواح اشرافی[۵] (۱۹۶۴م) و خیابان بیکر[۶] (۱۹۶۵) ظاهر شد. سپس نامش را به کریستوفر تغییر داد و آرام آرام به عنوان یک بازیگر دراماتیک شهرتی به دست آورد. از جمله نقشهای مهم این دورهاش نقش فیلیپ، شاه فرانسه، در نمایش شیر در زمستان[۷] است. پس از چند سال به عنوان یک بازیگر متبحر نقشهای شکسپیری قابلیتهایش را بیشتر نشان داد. از جمله در سال ۱۹۶۸م در نقش «رومئو» در نمایشهایی در استرانفورد[۸] و اونتاریو ظاهر شد. با این که در سالهای بعد جذب کار بازیگری سینما شد، ولی هیچگاه تئاتر را بهطور کامل رها نکرد.
واکن در نقش کوتاهی در فیلم نوارهای آندرسون[۹] کنار بازیگرانی مثل شان کانری و رالف میکر[۱۰] خوش درخشید، ولی موفقیت بزرگ این دورۀ بازیگریاش با آنی هال[۱۱] حاصل شد. در همین سال در فیلم رزلند[۱۲] در نقش یک ژیگولو ظاهر شد؛ اما بزرگترین موفقیت دوران بازیگریاش را در سال بعد به دست آورد: کسب اسکار بهترین بازیگر نقش دوم برای ایفای نقش «نیک» در شکارچی گوزنِ[۱۳] مایکل چیمینو. او در این فیلم نقش یک فلزکار سادهدل پنسیلوانیایی را برعهده داشت که بر اثر فشارهای روحی حاصل از شرکت در جنگ ویتنام بدل به یک بازیکن حرفهای رولت روسی[۱۴] میشود. در ۱۹۷۹م در نقش یکی از کارگزاران سازمان سیا در آخرین آغوش[۱۵] حضوری کوتاه ولی مؤثر داشت. در ۱۹۸۰م در فیلم دیگری از مایکل چیمینو، یکی از بزرگترین شکستهای تجاری تاریخ سینما، ظاهر شد، دروازۀ بهشت[۱۶]. او در این وسترن غیرمتعارف نقش یک آدمکش حرفهای را برعهده داشت؛ اما فیلمنامۀ مغشوش فیلم تأثیر حضور او را در این نقش کمرنگ میساخت. در منطقۀ مرده نقش مردی را برعهده گرفت که بر اثر حادثهای دارای قدرت روحی فوقالعادهای شده و این توانایی را یافته که ناظر وقایع در گذشته و آینده باشد. او در این راستا مثل دیگر شخصیتهای آثار دیوید کراننبرگ یک فرآیند مسخ تدریجی را طی میکند. سالهای میانی دهۀ ۱۹۸۰م، با نقشهایی مثل پدر یاغی و روانپریش شان پن در از فاصله نزدیک[۱۷]، فرماندۀ دیگرآزار ماتیو برودریک[۱۸] در بیلاکسی بلوز[۱۹] و همچنین شیاد خردهپایی که بوکسور جوانی با بازی میکی رورک[۲۰] را به سوی جنایت و تباهی سوق میدهد در هومبوی[۲۱]، سالهای تثبیت موقعیت او به عنوان یکی از بزرگترین ایفاگران نقشهای منفی در سینمای آمریکای دهههای آخر قرن 20م بود. با چنین زمینهای طبیعی بود که در قالب یکی از شخصیتهای منفی فیلمهای جیمز باندی در نمایی به یک قتل[۲۲] حضور یابد. به عقیدۀ بسیاری حضور او در این نقش یکی از نقطههای قوت اصلی فیلم بود. در ۱۹۹۲م در قالب یک شخصیت منفی سرمایهدار خبیثی به نام مکس شرک[۲۳] در بازگشت بتمن[۲۴] بازی کرد. نام این شخصیت از بازیگر آلمانی ایفاگر نقش نوسفراتو[۲۵]ی فریدریش ویلهلم مورنائو به امانت گرفته شده بود.
- ↑ Ronald Walken
- ↑ J.B.
- ↑ Broadway Theatre
- ↑ Hofstra University
- ↑ High Spirits
- ↑ Baker Street
- ↑ The Lion in Winter
- ↑ Stratford
- ↑ The Anderson Tapes
- ↑ Ralph Meeker
- ↑ Annie Hall
- ↑ Roseland
- ↑ The Deer Hunter
- ↑ Russian roulette
- ↑ Last Embrace
- ↑ Heaven's Gate
- ↑ At Close Range
- ↑ Matthew Broderick
- ↑ Biloxi Blues
- ↑ Mickey Rourke
- ↑ Homeboy
- ↑ A View to a Kill
- ↑ Max Shreck
- ↑ Batman Returns
- ↑ Nosferatu