رام کردن زن سرکش: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(جایگزینی متن - '\\2' به '<!--2')
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
 
[[پرونده:22035800.jpg|بندانگشتی|تصویری از فیلم رام کردن زن سرکش در سال 1967]]
رام‌کردن زن سرکش (The Taming of the Shrew)<br>
رام‌کردن زن سرکش (The Taming of the Shrew)<br>
<p>نمایش‌نامه‌ای کمدی از ویلیام شکسپیر، به زبان انگلیسی، نخستین اجرا در ۱۵۹۴، نخستین چاپ در ۱۶۲۳. اربابِ از شکار بازگشته، مسگرِ مست بی‌هوشی به نام کریستوفر اسلای را به قصر خود می‌برد. چون اسلای از خواب بیدار می‌شود، چنین وانمود می‌کنند که او اربابی بوده و فراموشی به او دست داده است. سپس نمایشی را به افتخار او بازی می‌کنند که ''رام‌کردن زن سرکش'' نام دارد. ماجرای نمایش از این قرار است که گرمیو و هورتنسیو عاشق بیانکا، دختر کوچک‌تر ارباب باتیستا، شده‌اند، اما ارباب بنا ندارد بیانکا را پیش از خواهر بزرگ‌ترش، کاترین لجوج و بلهوس، شوهر دهد. گرمیو و هورتنسیو طبق نقشه‌ای پتروکیوی سردمزاج اما مجرب را به خواستگاری کاترین می‌فرستند. پتروکیو با دلبری نظر کاترینِ چموش را به‌خود می‌گرداند، اما چون با او ازدواج می‌کند، زبان به تحقیرش می‌گشاید و بدین‌سان او را رامِ خود می‌کند. هورتنسیو و گرمیو طرفی از عشقِ‌ بیانکا نمی‌بندند. بیانکا با لوچنتیو ازدواج می‌کند و هورتنسیو با بیوه‌ای پیوند زناشویی می‌بندد. در صحنۀ آخر، سه زوج در مهمانی گرد هم آمده‌اند. مردان بر سر این‌که زن کدام‌یک فرمانبردارتر است شرط می‌بندند و پتروکیو برنده می‌شود. نمایش با سخنرانی‌ای دربابِ لزوم انقیاد زنان از مردان پایان می‌یابد. شکسپیر این نمایش‌نامه را از ''شخصیت‌های مفروض'' اثر آریوستو اقتباس کرد، اما مضمون آن را از حالت قرون وسطایی به‌در آورد و بدان وجهی تربیتی بخشید. هرمان گوتس اپرایی از این نمایش ساخت و در مانهام به روی صحنه برد (۱۸۷۴).</p>
<p>نمایش‌نامه‌ای کمدی از [[شکسپیر، ویلیام (۱۵۶۴ـ ۱۶۱۶)|ویلیام شکسپیر]]، به زبان انگلیسی، نخستین اجرا در ۱۵۹۴، نخستین چاپ در ۱۶۲۳. ارباب از شکار بازگشته، مسگر مست بی‌هوشی به نام کریستوفر اسلای را به قصر خود می‌برد. چون اسلای از خواب بیدار می‌شود، چنین وانمود می‌کنند که او اربابی بوده و فراموشی به او دست داده است. سپس نمایشی را به افتخار او بازی می‌کنند که ''رام‌کردن زن سرکش'' نام دارد. ماجرای نمایش از این قرار است که گرمیو و هورتنسیو عاشق بیانکا، دختر کوچک‌تر ارباب باتیستا، شده‌اند، اما ارباب بنا ندارد بیانکا را پیش از خواهر بزرگ‌ترش، کاترین لجوج و بلهوس، شوهر دهد. گرمیو و هورتنسیو طبق نقشه‌ای پتروکیوی سردمزاج اما مجرب را به خواستگاری کاترین می‌فرستند. پتروکیو با دلبری نظر کاترین چموش را به‌خود می‌گرداند، اما چون با او ازدواج می‌کند، زبان به تحقیرش می‌گشاید و بدین‌سان او را رام خود می‌کند. هورتنسیو و گرمیو طرفی از عشقِ بیانکا نمی‌بندند. بیانکا با لوچنتیو ازدواج می‌کند و هورتنسیو با بیوه‌ای پیوند زناشویی می‌بندد. در صحنۀ آخر، سه زوج در مهمانی گرد هم آمده‌اند. مردان بر سر این‌که زن کدام‌یک فرمانبردارتر است شرط می‌بندند و پتروکیو برنده می‌شود. نمایش با سخنرانی‌ای درباب لزوم انقیاد زنان از مردان پایان می‌یابد. شکسپیر این نمایش‌نامه را از ''شخصیت‌های مفروض'' اثر [[آریوستو، لودوویکو (۱۴۷۴م ـ۱۵۳۳)|آریوستو]] اقتباس کرد، اما مضمون آن را از حالت قرون وسطایی به‌در آورد و بدان وجهی تربیتی بخشید. هرمان گوتس اپرایی از این نمایش ساخت و در مانهام به روی صحنه برد (۱۸۷۴).</p>
<br><!--22035800-->
<br><!--22035800-->
[[رده:تئاتر]]
[[رده:تئاتر]]
[[رده:جهان – آثار، رویدادها، اماکن]]
[[رده:جهان – آثار، رویدادها، اماکن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۰۳

تصویری از فیلم رام کردن زن سرکش در سال 1967

رام‌کردن زن سرکش (The Taming of the Shrew)

نمایش‌نامه‌ای کمدی از ویلیام شکسپیر، به زبان انگلیسی، نخستین اجرا در ۱۵۹۴، نخستین چاپ در ۱۶۲۳. ارباب از شکار بازگشته، مسگر مست بی‌هوشی به نام کریستوفر اسلای را به قصر خود می‌برد. چون اسلای از خواب بیدار می‌شود، چنین وانمود می‌کنند که او اربابی بوده و فراموشی به او دست داده است. سپس نمایشی را به افتخار او بازی می‌کنند که رام‌کردن زن سرکش نام دارد. ماجرای نمایش از این قرار است که گرمیو و هورتنسیو عاشق بیانکا، دختر کوچک‌تر ارباب باتیستا، شده‌اند، اما ارباب بنا ندارد بیانکا را پیش از خواهر بزرگ‌ترش، کاترین لجوج و بلهوس، شوهر دهد. گرمیو و هورتنسیو طبق نقشه‌ای پتروکیوی سردمزاج اما مجرب را به خواستگاری کاترین می‌فرستند. پتروکیو با دلبری نظر کاترین چموش را به‌خود می‌گرداند، اما چون با او ازدواج می‌کند، زبان به تحقیرش می‌گشاید و بدین‌سان او را رام خود می‌کند. هورتنسیو و گرمیو طرفی از عشقِ بیانکا نمی‌بندند. بیانکا با لوچنتیو ازدواج می‌کند و هورتنسیو با بیوه‌ای پیوند زناشویی می‌بندد. در صحنۀ آخر، سه زوج در مهمانی گرد هم آمده‌اند. مردان بر سر این‌که زن کدام‌یک فرمانبردارتر است شرط می‌بندند و پتروکیو برنده می‌شود. نمایش با سخنرانی‌ای درباب لزوم انقیاد زنان از مردان پایان می‌یابد. شکسپیر این نمایش‌نامه را از شخصیت‌های مفروض اثر آریوستو اقتباس کرد، اما مضمون آن را از حالت قرون وسطایی به‌در آورد و بدان وجهی تربیتی بخشید. هرمان گوتس اپرایی از این نمایش ساخت و در مانهام به روی صحنه برد (۱۸۷۴).