پرش به محتوا

می مارش: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۳ بایت اضافه‌شده ،  ۱ سال پیش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۳۲: خط ۳۲:
(نام اصلی: مری وین مارش<ref>Mary Wayne Marsh</ref>) بازیگر سینمای امریکا. از ستارگان زن دورۀ سینمای صامت [[هالیوود]] بود که پس از آن دوره نیز در نقش‌های کوچکی خوش درخشید.
(نام اصلی: مری وین مارش<ref>Mary Wayne Marsh</ref>) بازیگر سینمای امریکا. از ستارگان زن دورۀ سینمای صامت [[هالیوود]] بود که پس از آن دوره نیز در نقش‌های کوچکی خوش درخشید.


ابتدا اپراتور تلفن بود. بازیگری را از سال ۱۹۱۲ و با فیلم‌های یک حلقه‌ای [[دیوید وارک گریفیث]] آغاز کرد. گریفیث برای متمایزکردنش از [[مری پیکفورد (۱۸۹۳ـ۱۹۷۹)|مری پیکفورد]] او را «می» نامید. می همراه رابرت هارون<ref>Robert Harron</ref> تیم دونفره‌ای تشکیل داد و با هم در چند فیلم ظاهر شدند. بازی در فیلم ''تعصب''، او را به عنوان ستاره شناساند. از ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۶ با هارون در سری فیلم‌های ترای‌انگل<ref>Triangle Film Corporation</ref> بازی کرد و سپس تا ۱۹۱۹ در خدمت گلدوین<ref>Goldwyn Pictures</ref> بود. در اواسط دهۀ ۱۹۲۰ و پس از بازی در ''رز سفیدِ'' گریفیث چون حس می‌کرد که به صورت بازیگری قالبی درآمده است، از سینما کناره‌گیری کرد. اما سال‌ها بعد مسئولان فاکس<ref>Fox Film Corporation</ref> او را به بازی در فیلم ''سالخورده'' راضی کردند. از آن زمان تا ۱۹۶۷ با بازی در تعدادی نقش برجسته بر پردۀ سینما باقی ماند. اگرچه سینمادوستان، مارش را احتمالاً با همین نقش‌های کوچک اما برجستۀ دوران ناطقش می‌شناسند. اما مارش بهترین بازی‌هایش را در دو فیلم بزرگ گریفیث، ''تولد یک ملت'' و ''تعصب'' عرضه کرد. با جدا شدن گریفیث از شرکت بایوگراف<ref>Biograph Company</ref> در ۱۹۱۳، مارش در، سه فیلم از چهار فیلمی که او به طور مستقل کارگردانی کرد، به ایفای نقش پرداخت که مهم‌ترینشان ''هیچ‌جا خانه خود آدم نمی‌شود'' است. نقشش در ''تولد یک ملت''، نخستین نقشی بود که قابلیت‌های واقعی او را به نمایش گذاشت: شخصیتی که از نیروی سرکش یک کودک تا شادمانی و افسردگی نه چندان قابل کنترل یک زن جوان را به نمایش می‌گذاشت. مارش در سری کارهایی که با هارون انجام داد، دوباره همین مسیر حرکت شخصیتی، از بی‌گناهی به بلوغ و پختگی را به نمایش گذاشت. وی بازیگری بود که بر ظرافت بیش از نمایش اصرار می‌ورزید. او که دل‌باختۀ انگلستان بود در آن‌جا نیز در چند فیلم بازی کرد. مارش بیش‌تر بازی‌های دوران ناطقش را برای اندرو استون<ref>Andrew L. Stone</ref> و [[جان فورد]] انجام داد، ولی کسی کـه مارش بسط شخصیتی و پالایش هنری‌اش را به او مدیون بود، کسی نبود جز دیوید وارک گریفیث.  
ابتدا اپراتور تلفن بود. بازیگری را از سال ۱۹۱۲ و با فیلم‌های یک حلقه‌ای [[دیوید وارک گریفیث]] آغاز کرد. گریفیث برای متمایزکردنش از [[مری پیکفورد (۱۸۹۳ـ۱۹۷۹)|مری پیکفورد]] او را «می» نامید. می همراه رابرت هارون<ref>Robert Harron</ref> تیم دونفره‌ای تشکیل داد و با هم در چند فیلم ظاهر شدند. بازی در فیلم ''تعصب''، او را به عنوان ستاره شناساند. از ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۶ با هارون در سری فیلم‌های ترای‌انگل<ref>Triangle Film Corporation</ref> بازی کرد و سپس تا ۱۹۱۹ در خدمت [[گلدوین، سامویل (۱۸۸۲ـ۱۹۷۴)|گلدوین]]<ref>Goldwyn Pictures</ref> بود. در اواسط دهۀ ۱۹۲۰ و پس از بازی در ''رز سفیدِ'' گریفیث چون حس می‌کرد که به صورت بازیگری قالبی درآمده است، از سینما کناره‌گیری کرد. اما سال‌ها بعد مسئولان فاکس<ref>Fox Film Corporation</ref> او را به بازی در فیلم ''سالخورده'' راضی کردند. از آن زمان تا ۱۹۶۷ با بازی در تعدادی نقش برجسته بر پردۀ سینما باقی ماند. اگرچه سینمادوستان، مارش را احتمالاً با همین نقش‌های کوچک اما برجستۀ دوران ناطقش می‌شناسند، اما بهترین بازی‌هایش را در دو فیلم بزرگ گریفیث، ''تولد یک ملت'' و ''تعصب'' عرضه کرد. با جدا شدن گریفیث از شرکت بایوگراف<ref>Biograph Company</ref> در ۱۹۱۳، مارش در، سه فیلم از چهار فیلمی که او به طور مستقل کارگردانی کرد، به ایفای نقش پرداخت که مهم‌ترینشان ''هیچ‌جا خانۀ خود آدم نمی‌شود'' است. نقشش در ''تولد یک ملت''، نخستین نقشی بود که قابلیت‌های واقعی او را به نمایش گذاشت: شخصیتی که از نیروی سرکش یک کودک تا شادمانی و افسردگی نه چندان قابل کنترل یک زن جوان را به نمایش می‌گذاشت. مارش در سری کارهایی که با هارون انجام داد، دوباره همین مسیر حرکت شخصیتی، از بی‌گناهی به بلوغ و پختگی را به نمایش گذاشت. وی بازیگری بود که بر ظرافت بیش از نمایش اصرار می‌ورزید. او که دل‌باختۀ انگلستان بود در آن‌جا نیز در چند فیلم بازی کرد. مارش بیش‌تر بازی‌های دوران ناطقش را برای اندرو استون<ref>Andrew L. Stone</ref> و [[جان فورد]] انجام داد، ولی کسی که مارش بسط شخصیتی و پالایش هنری‌اش را به او مدیون بود، کسی نبود جز دیوید وارک گریفیث.  




سرویراستار
۳۷٬۲۰۳

ویرایش