داوینچی، لیوناردو (۱۴۵۲م ـ۱۵۱۹): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۹: خط ۱۹:
|سمت = مهندس ارتش و نیروی دریایی، مجسمه ساز و نقاش، در دستگاه لودوویکو اسفورتسا، دوک میلان
|سمت = مهندس ارتش و نیروی دریایی، مجسمه ساز و نقاش، در دستگاه لودوویکو اسفورتسا، دوک میلان
|جوایز و افتخارات =
|جوایز و افتخارات =
|آثار =
|آثار =دیوارنگاره شام آخر در ناهارخوری صومعه سانتا ماریا دلّه گراتسیه
تک‌چهرۀ مونالیزا، قدّیس یحیای تعمیددهنده (ح ۱۵۱۴ـ۱۵۱۵)
تابلوی نبرد آنگیاری، تصویری که از تک‌چهرۀ خودش، شاهکار تک‌رنگش برای نقاشی مریم عذرا و قدّیسه حَنّا
|خویشاوندان سرشناس =سر پیرو داوینچی (پدر)
|خویشاوندان سرشناس =سر پیرو داوینچی (پدر)
|گروه مقاله =فرهنگ نامه و مرجع نویسی، معماری، نگارگری و مجسمه سازی جهان
|گروه مقاله =فرهنگ نامه و مرجع نویسی، معماری، نگارگری و مجسمه سازی جهان
خط ۲۸: خط ۳۰:
|باشگاه =
|باشگاه =
}}
}}
داوینچی، لِئوناردو (۱۴۵۲م ـ۱۵۱۹)(Leonardo da Vinci)<br /> [[File:20054900-1.jpg|thumb|داوينچي، لِئوناردو]][[File:20054900.jpg|thumb|داوينچي، لِئوناردو]]
داوینچی، لئوناردو (۱۴۵۲م ـ۱۵۱۹)(Leonardo da Vinci)<br /> [[File:20054900-1.jpg|thumb|لئوناردو داوینچی]][[File:20054900.jpg|thumb|لئوناردو داوینچی]]
نقاش، مجسمه‌ساز، معمار، مهندس، و دانشمند ایتالیایی. از برجسته‌ترین شخصیت‌های رنسانس<ref>Renaissance</ref> ایتالیا بود که در فلورانس<ref>Florence</ref>، میلان، و از ۱۵۱۶ در فرانسه فعالیت داشت. دفترهای یادداشت و طراحی‌اش، بازتابی از ذهن بسیار خلاق و جست‌وجوگر اویند، که وجوه مختلف جهان طبیعی و علمی، از کالبدشناسی<ref>anatomy </ref> و گیاه‌شناسی<ref>botany</ref> تا علوم آیرودینامیک<ref>aerodynamics </ref> و هیدرولیک<ref>hydraulics</ref>، را دربر دارند. لئوناردو حدود ۱۴۸۲م، فلورانس را به‌قصد میلان ترک کرد، تا نخست در سِمت مهندس ارتش و نیروی دریایی، سپس در مقام مجسمه‌‌سازی چیره‌دست و ضمناً یک نقاش، در دستگاه لودوویکو اسفورتسا<ref>Ludovico Sforza</ref>، دوک میلان، خدمت کند. مسئولیت تعبیۀ ابزار و ماشین‌آلات تهاجمی، پل شناور، نوعی توپ بخار، و تانک لاک‌پشت‌مانند، را برعهده گرفت. برای کاخی در میلان، سامانۀ حرارت مرکزی با هوای فشرده، و تلمبۀ آبرسانی به بالا را ابداع کرد. دامنۀ اختراعات بدیع داوینچی، جرثقیل‌های مکانیکی پیچیده، دستگاه‌های سادۀ چرخ، قرقره، تسمه و دیگر ابزارهای متّه‌کاری، زورقی با پاروهای چرخی، ماشین‌های پرنده، و وسیله‌ای برای تنفس در زیر‌ آب را دربرمی‌گیرد. لئوناردو پس از ورود به بارگاه لودوویکو تصویر معشوقۀ او را کشید؛ این نقاشی ''بانو با قاقُم''<ref>''Lady With an Ermine''</ref> (کراکوف<ref>Kraków</ref>، مجموعۀ چارتوریسکی<ref>Czartoryski Collection</ref>) نام دارد. در ۱۴۸۳م در اجرای یک نقاشی محرابی<ref>altarpiece</ref>، با آمبروجو دا پرِدیس<ref>Ambrogio da Predis</ref> همکاری کرد و لتۀ مرکزی آن، با نام ''باکرۀ صخره‌ها''<ref>''The Virgin of the Rocks''</ref>، را کشید. از دیگر کارهای هنریِ داوینچی، یادمانی برای فرانچسکو اسفورتسا<ref>Francesco Sforza</ref>، از پیکرۀ مفرغین<ref>bronze</ref> سوار بر اسب او، درخور ذکر است که فقط نمونۀ قالب آن به اتمام رسید. شاهکار جهانی‌اش، دیوارنگارۀ ''شام آخر''<ref>''Last Supper''</ref> در ناهارخوری صومعۀ سانتا ماریا دلّه گراتسیه<ref>Sta Maria delle Grazie</ref>، میلان، را نیز در همان زمان پدید آورد. این اثر، که لئوناردو، رنگ‌روغنیِ جدیدی را در اجرای آن به‌کار برده بود، به‌سبب رطوبت دیوار آسیب فراوانی دیده است. لئوناردو در ۱۴۹۹م به فلورانس بازگشت، و سال بعد به ونیز رفت و احتمالاً در آن‌جا جورجونه<ref>Giorgione </ref>، نقاش ایتالیایی، را ملاقات کرد و از نحوۀ نور و سایه‌پردازی او بسیار تأثیر گرفت. دو اسلوب کیاروسکورو<ref>chiaroscuro </ref> (تضاد نور و سایه) و محوکاری<ref>sfumato </ref> (درجه‌بندی نامحسوس رنگ‌ها و رنگسایه‌ها) را تکامل بخشید؛ این دو اسلوب، بر ژرفای عاطفی و پیچیدگی نقاشی‌هایش می‌افزودند. در ۱۵۰۳، پس از نقشه‌برداری از رم، و طراحی ترعه‌ها و لنگرگاه‌های آن، سفارش اجرای صحنه‌ای جنگی بر دیوارهای تالار شورا<ref>Council Hall </ref>ی شهر را از فرمانروای فلورانس<ref>Signory of Florence</ref> دریافت کرد. همان زمان میکلانژ هم به اجرای کاری مشابه گماشته شده بود. لئوناردو پس از دو سال کار بر روی نقاشی ''نبرد آنگیاری''<ref>''Battle of Anghiari''</ref>، آن را ناتمام گذاشت و بار دیگر استفاده از اسلوبی آزمایشی، تخریب نقاشی‌اش را در پی داشت. در همان زمان تک‌چهرۀ ''مونالیزا''<ref>Mona Lisa</ref> (با نام ''ژکوند''<ref>La Gioconda</ref>، ح ۱۵۰۳ـ۱۵۰۵، لوور<ref>Louvre </ref>)، همسر بازرگانی ثروتمند با نام فرانچسکو زانوبی دل جوکوندو<ref>Francesco Zanobi del Giocondo </ref>، را کشید. لبخند اسرارآمیز این تک‌چهره، تجسمی بود از ابهامی ظریف در بیان، که لئوناردو آن را می‌ستود. در ۱۵۰۶ به میلان (که در آن زمان تحت استیلای فرانسه بود) بازگشت، و کار مهندسی و معماری را پی‌گرفت. در ۱۵۱۳، سه سال در رم به‌سر برد، و سپس دعوت فرانسوای اول<ref>Francis I</ref> را پذیرفت و به فرانسه رفت. سال‌های پایانی عمر را در کاخ کوچکِ کلو<ref>Cloux </ref>، در مجاورت مقرّ سلطنتی آمبواز<ref>Amboise </ref> بر رودخانۀ لوآر<ref>Loire </ref>، گذراند. آخرین نقاشی‌اش با نام ''قدّیس یحیای تعمیددهنده''<ref>''St John the Baptist''</ref> (ح ۱۵۱۴ـ۱۵۱۵)، اکنون در موزۀ لوور نگهداری می‌شود. فلورانس لئوناردو<ref>Florence Leonardo</ref>، فرزند نامشروعِ سِر پیِرو داوینچی<ref>Ser Piero da Vinci</ref>، حقوق‌دانی در فلورانس، و کاتارینا<ref>Catarina </ref>، زنی از طبقۀ کارگر، بود و در کودکی در خانوادۀ پدری‌اش پرورش یافت و از همان ابتدا استعدادهای گوناگون خود را بروز داد. در جوانی به موسیقی، مدل‌سازی<ref>modelling</ref>، و طراحی پرداخت. پدرش او را به کارگاه هنری آندرِآ دِل ورّوکیّو<ref>Andrea del Verrocchio</ref> سپرد؛ در آن‌جا نقاشانی همچون بوتیچلی<ref>Botticelli</ref>، پروجینو<ref>Perugino </ref>، و لورنتسو دِ مدیچی<ref>Lorenzo di Credi </ref> نیز هنر می‌آموختند. نقل است که لئوناردو تصویر ''فرشتۀ زانوزدۀ'' تابلوی ورّوکیّو، با نام ''غسل تعمید''<ref>''Baptism''</ref>، را کشید، و بدین ترتیب ورّوکیّو به برتری هنری او نسبت به هنر خویش آگاه گردید. در ۱۴۷۲م به صنف نقاشان فلورانس پیوست. در علوم کاربردی، از کلیۀ توانمندی‌های یک مخترع بزرگ برخوردار بود، و با راهنمایی‌های عملی‌، در ساخت هواپیما، زره‌پوش، و زیردریایی بر اسلاف خود سبقت جست. در معماری و شهرسازی، دربابِ فناوری‌های صوتی، نوری، و فضایی، نگرشی مدرن داشت و حتی زمانی در اندیشۀ برپاسازی بزرگراه‌های دو سطحی بود. یادداشت‌هایش برای تدوین رساله‌ای دربارۀ نقاشی، و تذکراتش در مشاهدۀ جلوه‌های تصادفیِ طبیعت، هنوز برای هنرمندان جذّاب‌اند. علاوه بر اتودهایی که در بررسی‌های علمی و کالبدشناسی دارد، برخی از نمونه‌های فوق‌العاده‌ای که قدرت او را در طراحی‌ نشان می‌دهند، عبارت‌اند از طراحی‌هایش از اسبان و سربازان برای تابلوی ''نبرد آنگیاری''؛ طرحی از نیم‌تنۀ یک سرباز با قلم نوک نقره<ref>silverpoint</ref> (موزۀ بریتانیا<ref>British Museum</ref>، لندن)؛ تصویری که از تک‌چهرۀ خودش با مداد اخرایی<ref>sanguine</ref> کشید؛ و شاهکار تک‌رنگش برای نقاشی ''مریم عذرا و قدّیسه حَنّا''<ref>''Virgin and St Anne'' </ref> (آکادمی سلطنتی، لندن<ref>Royal Academy, London</ref>).
نقاش، مجسمه‌ساز، معمار، مهندس، و دانشمند ایتالیایی. از برجسته‌ترین شخصیت‌های رنسانس<ref>Renaissance</ref> [[ایتالیا]] بود که در [[فلورانس]]<ref>Florence</ref>، [[میلان، شهر|میلان]]، و از ۱۵۱۶ در [[فرانسه]] فعالیت داشت. دفترهای یادداشت و طراحی‌اش، بازتابی از ذهن بسیار خلاق و جست‌وجوگر اویند، که وجوه مختلف جهان طبیعی و علمی، از کالبدشناسی<ref>anatomy </ref> و گیاه‌شناسی<ref>botany</ref> تا علوم [[آیرودینامیک]]<ref>aerodynamics </ref> و [[هیدرولیک]]<ref>hydraulics</ref>، را دربر دارند. لئوناردو حدود ۱۴۸۲م، فلورانس را به‌قصد میلان ترک کرد، تا نخست در سِمت مهندس ارتش و نیروی دریایی، سپس در مقام مجسمه‌‌سازی چیره‌دست و ضمناً یک نقاش، در دستگاه [[اسفورتسا، لودوویکو ( ـ۱۴۹۹)|لودوویکو اسفورتسا]]<ref>Ludovico Sforza</ref>، دوک میلان، خدمت کند. مسئولیت تعبیۀ ابزار و ماشین‌آلات تهاجمی، پل شناور، نوعی توپ بخار، و تانک لاک‌پشت‌مانند، را برعهده گرفت. برای کاخی در میلان، سامانۀ حرارت مرکزی با هوای فشرده، و تلمبۀ آبرسانی به بالا را ابداع کرد. دامنۀ اختراعات بدیع داوینچی، جرثقیل‌های مکانیکی پیچیده، دستگاه‌های سادۀ چرخ، قرقره، تسمه و دیگر ابزارهای متّه‌کاری، زورقی با پاروهای چرخی، ماشین‌های پرنده، و وسیله‌ای برای تنفس در زیر‌ آب را دربرمی‌گیرد. لئوناردو پس از ورود به بارگاه لودوویکو تصویر معشوقۀ او را کشید؛ این نقاشی ''بانو با قاقُم''<ref>''Lady With an Ermine''</ref> (کراکوف<ref>Kraków</ref>، مجموعۀ [[چارتوریسکی، آدام یژی (۱۷۷۰ـ۱۸۶۱)|چارتوریسکی]]<ref>Czartoryski Collection</ref>) نام دارد. در ۱۴۸۳م در اجرای یک نقاشی محرابی<ref>altarpiece</ref>، با آمبروجو دا پرِدیس<ref>Ambrogio da Predis</ref> همکاری کرد و لتۀ مرکزی آن، با نام ''باکرۀ صخره‌ها''<ref>''The Virgin of the Rocks''</ref>، را کشید. از دیگر کارهای هنریِ داوینچی، یادمانی برای فرانچسکو اسفورتسا<ref>Francesco Sforza</ref>، از پیکرۀ مفرغین<ref>bronze</ref> سوار بر اسب او، درخور ذکر است که فقط نمونۀ قالب آن به اتمام رسید. شاهکار جهانی‌اش، دیوارنگارۀ ''شام آخر''<ref>''Last Supper''</ref> در ناهارخوری صومعۀ سانتا ماریا دلّه گراتسیه<ref>Sta Maria delle Grazie</ref>، میلان، را نیز در همان زمان پدید آورد. این اثر، که لئوناردو، رنگ‌روغنی جدیدی را در اجرای آن به‌کار برده بود، به‌سبب رطوبت دیوار آسیب فراوانی دیده است. لئوناردو در ۱۴۹۹م به فلورانس بازگشت، و سال بعد به [[ونیز]] رفت و احتمالاً در آن‌جا [[جورجونه، دا کاسل فرانکو (۱۴۷۵ـ۱۵۱۰م)|جورجونه]]<ref>Giorgione </ref>، نقاش ایتالیایی، را ملاقات کرد و از نحوۀ نور و سایه‌پردازی او بسیار تأثیر گرفت. دو اسلوب کیاروسکورو<ref>chiaroscuro </ref> (تضاد نور و سایه) و محوکاری<ref>sfumato </ref> (درجه‌بندی نامحسوس رنگ‌ها و رنگسایه‌ها) را تکامل بخشید؛ این دو اسلوب، بر ژرفای عاطفی و پیچیدگی نقاشی‌هایش می‌افزودند. در ۱۵۰۳، پس از نقشه‌برداری از رم، و طراحی ترعه‌ها و لنگرگاه‌های آن، سفارش اجرای صحنه‌ای جنگی بر دیوارهای تالار شورا<ref>Council Hall </ref>ی شهر را از فرمانروای فلورانس<ref>Signory of Florence</ref> دریافت کرد. همان زمان میکلانژ هم به اجرای کاری مشابه گماشته شده بود. لئوناردو پس از دو سال کار بر روی نقاشی ''نبرد آنگیاری''<ref>''Battle of Anghiari''</ref>، آن را ناتمام گذاشت و بار دیگر استفاده از اسلوبی آزمایشی، تخریب نقاشی‌اش را در پی داشت. در همان زمان تک‌چهرۀ ''مونالیزا''<ref>Mona Lisa</ref> (با نام ''ژکوند''<ref>La Gioconda</ref>، ح ۱۵۰۳ـ۱۵۰۵، لوور<ref>Louvre </ref>)، همسر بازرگانی ثروتمند با نام فرانچسکو زانوبی دل جوکوندو<ref>Francesco Zanobi del Giocondo </ref>، را کشید. لبخند اسرارآمیز این تک‌چهره، تجسمی بود از ابهامی ظریف در بیان، که لئوناردو آن را می‌ستود. در ۱۵۰۶ به میلان (که در آن زمان تحت استیلای فرانسه بود) بازگشت، و کار مهندسی و معماری را پی‌گرفت. در ۱۵۱۳، سه سال در رم به‌سر برد، و سپس دعوت [[فرانسوای اول (۱۴۹۴م ـ۱۵۴۷)|فرانسوای اول]]<ref>Francis I</ref> را پذیرفت و به فرانسه رفت. سال‌های پایانی عمر را در کاخ کوچکِ کلو<ref>Cloux </ref>، در مجاورت مقرّ سلطنتی [[آمبواز]]<ref>Amboise </ref> بر رودخانۀ [[لوآر، رود (۱)|لوآر]]<ref>Loire </ref>، گذراند. آخرین نقاشی‌اش با نام ''قدّیس یحیای تعمیددهنده''<ref>''St John the Baptist''</ref> (ح ۱۵۱۴ـ۱۵۱۵)، اکنون در [[موزه لوور|موزۀ لوور]] نگهداری می‌شود. فلورانس لئوناردو<ref>Florence Leonardo</ref>، فرزند نامشروع سر پیرو داوینچی<ref>Ser Piero da Vinci</ref>، حقوق‌دانی در فلورانس، و کاتارینا<ref>Catarina </ref>، زنی از طبقۀ کارگر، بود و در کودکی در خانوادۀ پدری‌اش پرورش یافت و از همان ابتدا استعدادهای گوناگون خود را بروز داد. در جوانی به موسیقی، مدل‌سازی<ref>modelling</ref>، و طراحی پرداخت. پدرش او را به کارگاه هنری [[وروکیو، آندرآ دل (ح ۱۴۳۵ـ۱۴۸۸م)|آندرِآ دِل ورّوکیّو]]<ref>Andrea del Verrocchio</ref> سپرد؛ در آن‌جا نقاشانی همچون [[بوتیچلی، ساندرو (۱۴۴۵م ـ۱۵۱۰)|بوتیچلی]]<ref>Botticelli</ref>، [[پروجینو، پیترو (ح ۱۴۵۰م ـ۱۵۲۳)|پروجینو]]<ref>Perugino </ref>، و [[مدیچی، لورنتسو د (۱۴۴۹ـ۱۴۹۲م)|لورنتسو دِ مدیچی]]<ref>Lorenzo di Credi </ref> نیز هنر می‌آموختند. نقل است که لئوناردو تصویر ''فرشتۀ زانوزدۀ'' تابلوی ورّوکیّو، با نام ''غسل تعمید''<ref>''Baptism''</ref>، را کشید، و بدین ترتیب ورّوکیّو به برتری هنری او نسبت به هنر خویش آگاه گردید. در ۱۴۷۲م به صنف نقاشان فلورانس پیوست. در علوم کاربردی، از کلیۀ توانمندی‌های یک مخترع بزرگ برخوردار بود، و با راهنمایی‌های عملی‌، در ساخت هواپیما، زره‌پوش، و زیردریایی بر اسلاف خود سبقت جست. در معماری و شهرسازی، دربابِ فناوری‌های صوتی، نوری، و فضایی، نگرشی مدرن داشت و حتی زمانی در اندیشۀ برپاسازی بزرگراه‌های دو سطحی بود. یادداشت‌هایش برای تدوین رساله‌ای دربارۀ نقاشی، و تذکراتش در مشاهدۀ جلوه‌های تصادفیِ طبیعت، هنوز برای هنرمندان جذّاب‌اند. علاوه بر اتودهایی که در بررسی‌های علمی و کالبدشناسی دارد، برخی از نمونه‌های فوق‌العاده‌ای که قدرت او را در طراحی‌ نشان می‌دهند، عبارت‌اند از طراحی‌هایش از اسبان و سربازان برای تابلوی ''نبرد آنگیاری''؛ طرحی از نیم‌تنۀ یک سرباز با قلم نوک نقره<ref>silverpoint</ref> (موزۀ بریتانیا<ref>British Museum</ref>، لندن)؛ تصویری که از تک‌چهرۀ خودش با مداد اخرایی<ref>sanguine</ref> کشید؛ و شاهکار تک‌رنگش برای نقاشی ''مریم عذرا و قدّیسه حَنّا''<ref>''Virgin and St Anne'' </ref> (آکادمی سلطنتی، لندن<ref>Royal Academy, London</ref>).


&nbsp;&nbsp;
&nbsp;&nbsp;

نسخهٔ ‏۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۴

لیوناردو داوینچی
Leonardo da Vinci
زادروز ۱۴۵۲م
درگذشت ۱۵۱۹م
ملیت ایتالیایی
تحصیلات و محل تحصیل کارگاه هنری آندرآ دل وروکیو
شغل و تخصص اصلی نقاش، مجسمه ساز، معمار، مهندس، و دانشمند
آثار

دیوارنگاره شام آخر در ناهارخوری صومعه سانتا ماریا دلّه گراتسیه تک‌چهرۀ مونالیزا، قدّیس یحیای تعمیددهنده (ح ۱۵۱۴ـ۱۵۱۵)

تابلوی نبرد آنگیاری، تصویری که از تک‌چهرۀ خودش، شاهکار تک‌رنگش برای نقاشی مریم عذرا و قدّیسه حَنّا
گروه مقاله فرهنگ نامه و مرجع نویسی، معماری، نگارگری و مجسمه سازی جهان
خویشاوندان سرشناس سر پیرو داوینچی (پدر)

داوینچی، لئوناردو (۱۴۵۲م ـ۱۵۱۹)(Leonardo da Vinci)

لئوناردو داوینچی
لئوناردو داوینچی

نقاش، مجسمه‌ساز، معمار، مهندس، و دانشمند ایتالیایی. از برجسته‌ترین شخصیت‌های رنسانس[۱] ایتالیا بود که در فلورانس[۲]، میلان، و از ۱۵۱۶ در فرانسه فعالیت داشت. دفترهای یادداشت و طراحی‌اش، بازتابی از ذهن بسیار خلاق و جست‌وجوگر اویند، که وجوه مختلف جهان طبیعی و علمی، از کالبدشناسی[۳] و گیاه‌شناسی[۴] تا علوم آیرودینامیک[۵] و هیدرولیک[۶]، را دربر دارند. لئوناردو حدود ۱۴۸۲م، فلورانس را به‌قصد میلان ترک کرد، تا نخست در سِمت مهندس ارتش و نیروی دریایی، سپس در مقام مجسمه‌‌سازی چیره‌دست و ضمناً یک نقاش، در دستگاه لودوویکو اسفورتسا[۷]، دوک میلان، خدمت کند. مسئولیت تعبیۀ ابزار و ماشین‌آلات تهاجمی، پل شناور، نوعی توپ بخار، و تانک لاک‌پشت‌مانند، را برعهده گرفت. برای کاخی در میلان، سامانۀ حرارت مرکزی با هوای فشرده، و تلمبۀ آبرسانی به بالا را ابداع کرد. دامنۀ اختراعات بدیع داوینچی، جرثقیل‌های مکانیکی پیچیده، دستگاه‌های سادۀ چرخ، قرقره، تسمه و دیگر ابزارهای متّه‌کاری، زورقی با پاروهای چرخی، ماشین‌های پرنده، و وسیله‌ای برای تنفس در زیر‌ آب را دربرمی‌گیرد. لئوناردو پس از ورود به بارگاه لودوویکو تصویر معشوقۀ او را کشید؛ این نقاشی بانو با قاقُم[۸] (کراکوف[۹]، مجموعۀ چارتوریسکی[۱۰]) نام دارد. در ۱۴۸۳م در اجرای یک نقاشی محرابی[۱۱]، با آمبروجو دا پرِدیس[۱۲] همکاری کرد و لتۀ مرکزی آن، با نام باکرۀ صخره‌ها[۱۳]، را کشید. از دیگر کارهای هنریِ داوینچی، یادمانی برای فرانچسکو اسفورتسا[۱۴]، از پیکرۀ مفرغین[۱۵] سوار بر اسب او، درخور ذکر است که فقط نمونۀ قالب آن به اتمام رسید. شاهکار جهانی‌اش، دیوارنگارۀ شام آخر[۱۶] در ناهارخوری صومعۀ سانتا ماریا دلّه گراتسیه[۱۷]، میلان، را نیز در همان زمان پدید آورد. این اثر، که لئوناردو، رنگ‌روغنی جدیدی را در اجرای آن به‌کار برده بود، به‌سبب رطوبت دیوار آسیب فراوانی دیده است. لئوناردو در ۱۴۹۹م به فلورانس بازگشت، و سال بعد به ونیز رفت و احتمالاً در آن‌جا جورجونه[۱۸]، نقاش ایتالیایی، را ملاقات کرد و از نحوۀ نور و سایه‌پردازی او بسیار تأثیر گرفت. دو اسلوب کیاروسکورو[۱۹] (تضاد نور و سایه) و محوکاری[۲۰] (درجه‌بندی نامحسوس رنگ‌ها و رنگسایه‌ها) را تکامل بخشید؛ این دو اسلوب، بر ژرفای عاطفی و پیچیدگی نقاشی‌هایش می‌افزودند. در ۱۵۰۳، پس از نقشه‌برداری از رم، و طراحی ترعه‌ها و لنگرگاه‌های آن، سفارش اجرای صحنه‌ای جنگی بر دیوارهای تالار شورا[۲۱]ی شهر را از فرمانروای فلورانس[۲۲] دریافت کرد. همان زمان میکلانژ هم به اجرای کاری مشابه گماشته شده بود. لئوناردو پس از دو سال کار بر روی نقاشی نبرد آنگیاری[۲۳]، آن را ناتمام گذاشت و بار دیگر استفاده از اسلوبی آزمایشی، تخریب نقاشی‌اش را در پی داشت. در همان زمان تک‌چهرۀ مونالیزا[۲۴] (با نام ژکوند[۲۵]، ح ۱۵۰۳ـ۱۵۰۵، لوور[۲۶])، همسر بازرگانی ثروتمند با نام فرانچسکو زانوبی دل جوکوندو[۲۷]، را کشید. لبخند اسرارآمیز این تک‌چهره، تجسمی بود از ابهامی ظریف در بیان، که لئوناردو آن را می‌ستود. در ۱۵۰۶ به میلان (که در آن زمان تحت استیلای فرانسه بود) بازگشت، و کار مهندسی و معماری را پی‌گرفت. در ۱۵۱۳، سه سال در رم به‌سر برد، و سپس دعوت فرانسوای اول[۲۸] را پذیرفت و به فرانسه رفت. سال‌های پایانی عمر را در کاخ کوچکِ کلو[۲۹]، در مجاورت مقرّ سلطنتی آمبواز[۳۰] بر رودخانۀ لوآر[۳۱]، گذراند. آخرین نقاشی‌اش با نام قدّیس یحیای تعمیددهنده[۳۲] (ح ۱۵۱۴ـ۱۵۱۵)، اکنون در موزۀ لوور نگهداری می‌شود. فلورانس لئوناردو[۳۳]، فرزند نامشروع سر پیرو داوینچی[۳۴]، حقوق‌دانی در فلورانس، و کاتارینا[۳۵]، زنی از طبقۀ کارگر، بود و در کودکی در خانوادۀ پدری‌اش پرورش یافت و از همان ابتدا استعدادهای گوناگون خود را بروز داد. در جوانی به موسیقی، مدل‌سازی[۳۶]، و طراحی پرداخت. پدرش او را به کارگاه هنری آندرِآ دِل ورّوکیّو[۳۷] سپرد؛ در آن‌جا نقاشانی همچون بوتیچلی[۳۸]، پروجینو[۳۹]، و لورنتسو دِ مدیچی[۴۰] نیز هنر می‌آموختند. نقل است که لئوناردو تصویر فرشتۀ زانوزدۀ تابلوی ورّوکیّو، با نام غسل تعمید[۴۱]، را کشید، و بدین ترتیب ورّوکیّو به برتری هنری او نسبت به هنر خویش آگاه گردید. در ۱۴۷۲م به صنف نقاشان فلورانس پیوست. در علوم کاربردی، از کلیۀ توانمندی‌های یک مخترع بزرگ برخوردار بود، و با راهنمایی‌های عملی‌، در ساخت هواپیما، زره‌پوش، و زیردریایی بر اسلاف خود سبقت جست. در معماری و شهرسازی، دربابِ فناوری‌های صوتی، نوری، و فضایی، نگرشی مدرن داشت و حتی زمانی در اندیشۀ برپاسازی بزرگراه‌های دو سطحی بود. یادداشت‌هایش برای تدوین رساله‌ای دربارۀ نقاشی، و تذکراتش در مشاهدۀ جلوه‌های تصادفیِ طبیعت، هنوز برای هنرمندان جذّاب‌اند. علاوه بر اتودهایی که در بررسی‌های علمی و کالبدشناسی دارد، برخی از نمونه‌های فوق‌العاده‌ای که قدرت او را در طراحی‌ نشان می‌دهند، عبارت‌اند از طراحی‌هایش از اسبان و سربازان برای تابلوی نبرد آنگیاری؛ طرحی از نیم‌تنۀ یک سرباز با قلم نوک نقره[۴۲] (موزۀ بریتانیا[۴۳]، لندن)؛ تصویری که از تک‌چهرۀ خودش با مداد اخرایی[۴۴] کشید؛ و شاهکار تک‌رنگش برای نقاشی مریم عذرا و قدّیسه حَنّا[۴۵] (آکادمی سلطنتی، لندن[۴۶]).

  


  1. Renaissance
  2. Florence
  3. anatomy
  4. botany
  5. aerodynamics
  6. hydraulics
  7. Ludovico Sforza
  8. Lady With an Ermine
  9. Kraków
  10. Czartoryski Collection
  11. altarpiece
  12. Ambrogio da Predis
  13. The Virgin of the Rocks
  14. Francesco Sforza
  15. bronze
  16. Last Supper
  17. Sta Maria delle Grazie
  18. Giorgione
  19. chiaroscuro
  20. sfumato
  21. Council Hall
  22. Signory of Florence
  23. Battle of Anghiari
  24. Mona Lisa
  25. La Gioconda
  26. Louvre
  27. Francesco Zanobi del Giocondo
  28. Francis I
  29. Cloux
  30. Amboise
  31. Loire
  32. St John the Baptist
  33. Florence Leonardo
  34. Ser Piero da Vinci
  35. Catarina
  36. modelling
  37. Andrea del Verrocchio
  38. Botticelli
  39. Perugino
  40. Lorenzo di Credi
  41. Baptism
  42. silverpoint
  43. British Museum
  44. sanguine
  45. Virgin and St Anne
  46. Royal Academy, London