سپندارمذگان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
در داستان [[بیژن و منیژه]] ([[شاهنامه]]) و پس از گرفتار شدن [[بیژن]] به دست [[توران (اسطوره)|تورانیان]]، [[کیخسرو]] با ارسال نامهای [[رستم (شاهنامه)|رستم]] را برای رهایی او فرا میخواند. پس از حضور رستم در پیشگاه پادشاه، رستم به این گونه با گفتن نام امشاسبندان و جایگاه و وظیفۀ آنان کیخسرو را میستاید: چو هرمزد بادت بدین پایگاه/ چو بهمن نگهبان فرخکلاه// همهساله اردیبهشت هژیر/ نگهبان تو با هش و رای پیر// چو شهریورت باد پیروزگر/ بنام بزرگی و فر و هنر// سفندارمذ پاسبان تو باد/ خرد جان روشنروان تو باد// چو خردادت از یاوران بر دهاد/ ز مرداد باش از بر و بوم شاد// دی و اورمزدت خجسته بواد/ در هر بدی بر تو بسته بواد// دیات آذرافروز و فرخندهروز/ تو شادان و تاج تو گیتیفروز | در داستان [[بیژن و منیژه]] ([[شاهنامه]]) و پس از گرفتار شدن [[بیژن]] به دست [[توران (اسطوره)|تورانیان]]، [[کیخسرو]] با ارسال نامهای [[رستم (شاهنامه)|رستم]] را برای رهایی او فرا میخواند. پس از حضور رستم در پیشگاه پادشاه، رستم به این گونه با گفتن نام امشاسبندان و جایگاه و وظیفۀ آنان کیخسرو را میستاید: چو هرمزد بادت بدین پایگاه/ چو بهمن نگهبان فرخکلاه// همهساله اردیبهشت هژیر/ نگهبان تو با هش و رای پیر// چو شهریورت باد پیروزگر/ بنام بزرگی و فر و هنر// سفندارمذ پاسبان تو باد/ خرد جان روشنروان تو باد// چو خردادت از یاوران بر دهاد/ ز مرداد باش از بر و بوم شاد// دی و اورمزدت خجسته بواد/ در هر بدی بر تو بسته بواد// دیات آذرافروز و فرخندهروز/ تو شادان و تاج تو گیتیفروز | ||
'''واژهشناسی و تبارشناسی''' | '''واژهشناسی و تبارشناسی''' | ||