آقا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
آقا  (Aqa)


آقا
(یا: آغا) واژه‌ای [[ترکی]] ـ [[مغولی]] به معنی برادر مهتر، و توسعاً عنوانی احترام‌آمیز در آغاز یا پایان نام بزرگان، اربابان، ریش‌سفیدان، حاکمان و روحانیان. این واژه پس از حملۀ مغول به [[فارسی، زبان|زبان فارسی]] راه یافت و رفته‌رفته دامنۀ کاربرد آن افزوده شد. آقا گاهی نیز به معنی بزرگ و سرور برای احترام بعد از نام اشخاص می‌آید. از قرن ۸ق به بعد، واژۀ آقا با نام‌های غیرمغولی نیز آمده، و از قرن ۹ق به بعد با نام زنان نیز دیده شده است. از دورۀ [[صفویه]] به بعد، ترک‌زبانان ایرانی آقا را معمولاً پیش از نام اشخاص و فارسی‌زبانان بعد از آن به‌کار می‌بردند. آقا در میان ترکان عثمانی به‌معنی [[افندی]]، رئیس گماشتگان، برادر بزرگ‌تر و فرماندۀ نظامی به‌کار می‌رفته است؛ همچنین اعضای خاندان شاهی را آقا لقب می‌دادند، و بعدها معنی خواجه یافت و به همین معنی در دوره‌های صفویه و [[قاجاریه، سلسله|قاجاریه]] کاربرد داشت.
 
واژۀ «آغا» با همین املا به‌معنی شاهدخت و یا خاتونی از خاندان پادشاهی و نیز خواجگان به‌کار می‌رفته است تا از واژۀ آقا برای مردان متمایز باشد. «آغا» در پایان نام شاهزاده‌خانم‌های عهد [[تیموریان|تیموری]] و صفویه، مانند گوهرشاد آغا و شادملک آغا، آمده است. همچنین، آقا در بزرگداشت روحانیان نیز به‌کار رفته است. ظاهراً نخستین عالم مشهور ایرانی که به «آقا» شهرت یافته، [[خوانساری، آقاحسین (۱۰۱۶ـ اصفهان ۱۰۹۸/ ۱۰۹۹ق)|آقاحسین خوانساری]] (۱۰۱۶ـ۱۰۹۸ق) بوده است.


(یا: آغا) واژه‌ای ترکی ـ مغولی به معنی برادر مهتر، و توسعاً عنوانی احترام‌آمیز در آغاز یا پایان نام بزرگان، اربابان، ریش‌سفیدان، حاکمان و روحانیان. این واژه پس از حملۀ مغول به زبان فارسی راه یافت و رفته‌رفته دامنۀ کاربرد آن افزوده شد. آقا گاهی نیز به معنی بزرگ و سرور برای احترام بعد از نام اشخاص می‌آید. از قرن ۸ق به بعد، واژۀ آقا با نام‌های غیرمغولی نیز آمده، و از قرن ۹ق به بعد با نام زنان نیز دیده شده است. از دورۀ صفویه به بعد، ترک‌زبانان ایرانی آقا را معمولاً پیش از نام اشخاص و فارسی‌زبانان بعد از آن به‌کار می‌بردند. آقا در میان ترکان عثمانی به‌معنی افندی، رئیس گماشتگان، برادر بزرگ‌تر و فرماندۀ نظامی به‌کار می‌رفته است؛ همچنین اعضای خاندان شاهی را آقا لقب می‌دادند، و بعدها معنی خواجه یافت و به همین معنی در دوره‌های صفویه و قاجاریه کاربرد داشت. واژۀ «آغا» با همین املا به‌معنی شاهدخت و یا خاتونی از خاندان پادشاهی و نیز خواجگان به‌کار می‌رفته است تا از واژۀ آقا برای مردان متمایز باشد. «آغا» در پایان نام شاهزاده خانم‌های عهد تیموری و صفویه، مانند گوهرشاد آغا و شادملک آغا، آمده است. همچنین، آقا در بزرگداشت روحانیان نیز به‌کار رفته است. ظاهراً نخستین عالم مشهور ایرانی که به «آقا» شهرت یافته، آقا حسین خوانساری (۱۰۱۶ـ۱۰۹۸ق) بوده است.


<br/> &nbsp;
<br/> &nbsp;
 
----
[[Category:زبان شناسی و ترجمه]] [[Category:زبان شناسی غیرایران]]
[[Category:زبان شناسی و ترجمه]] [[Category:زبان شناسی غیرایران]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۵۷

آقا (Aqa)

(یا: آغا) واژه‌ای ترکی ـ مغولی به معنی برادر مهتر، و توسعاً عنوانی احترام‌آمیز در آغاز یا پایان نام بزرگان، اربابان، ریش‌سفیدان، حاکمان و روحانیان. این واژه پس از حملۀ مغول به زبان فارسی راه یافت و رفته‌رفته دامنۀ کاربرد آن افزوده شد. آقا گاهی نیز به معنی بزرگ و سرور برای احترام بعد از نام اشخاص می‌آید. از قرن ۸ق به بعد، واژۀ آقا با نام‌های غیرمغولی نیز آمده، و از قرن ۹ق به بعد با نام زنان نیز دیده شده است. از دورۀ صفویه به بعد، ترک‌زبانان ایرانی آقا را معمولاً پیش از نام اشخاص و فارسی‌زبانان بعد از آن به‌کار می‌بردند. آقا در میان ترکان عثمانی به‌معنی افندی، رئیس گماشتگان، برادر بزرگ‌تر و فرماندۀ نظامی به‌کار می‌رفته است؛ همچنین اعضای خاندان شاهی را آقا لقب می‌دادند، و بعدها معنی خواجه یافت و به همین معنی در دوره‌های صفویه و قاجاریه کاربرد داشت.

واژۀ «آغا» با همین املا به‌معنی شاهدخت و یا خاتونی از خاندان پادشاهی و نیز خواجگان به‌کار می‌رفته است تا از واژۀ آقا برای مردان متمایز باشد. «آغا» در پایان نام شاهزاده‌خانم‌های عهد تیموری و صفویه، مانند گوهرشاد آغا و شادملک آغا، آمده است. همچنین، آقا در بزرگداشت روحانیان نیز به‌کار رفته است. ظاهراً نخستین عالم مشهور ایرانی که به «آقا» شهرت یافته، آقاحسین خوانساری (۱۰۱۶ـ۱۰۹۸ق) بوده است.