اروس (اسطوره): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اِروس (اسطوره)(Eros)<br/> در اساطیر یونان، کودکـخدا<ref>child-god </ref>ی عشق. او از دیرباز با تیر و کمان مجسم شده است. پسر آفرودیت<ref>Aphrodite</ref> بود و عاشق پسوخه<ref> Psyche </ref> شد. همتای کوپید<ref>Cupid </ref> در اساطیر روم است. در ابتدا او را خدای قدرتمند با تمنایی مهارناپذیر قلمداد میکردند؛ سافو<ref>Sappho</ref>، شاعرۀ یونانی، او را در شعرهای غنایی خود با صفت «تلخ ـ شیرین» توصیف کرده است. اروس با نوشتههای پارمنیدس<ref> Parmenides </ref>، فیلسوف یونانیِ پیش از سقراط<ref>Socrates</ref>، به فلسفه راه یافت که بیانگر نیروی کشش اضداد به همدیگر بود. | اِروس (اسطوره)(Eros)<br /> در اساطیر یونان، کودکـخدا<ref>child-god </ref>ی عشق. او از دیرباز با تیر و کمان مجسم شده است. پسر [[آفرودیت]]<ref>Aphrodite</ref> بود و عاشق [[پسوخه]]<ref> Psyche </ref> شد. همتای [[کوپید]]<ref>Cupid </ref> در اساطیر روم است. در ابتدا او را خدای قدرتمند با تمنایی مهارناپذیر قلمداد میکردند؛ [[سافو]]<ref>Sappho</ref>، شاعرۀ یونانی، او را در شعرهای غنایی خود با صفت «تلخ ـ شیرین» توصیف کرده است. اروس با نوشتههای [[پارمنیدس]]<ref> Parmenides </ref>، فیلسوف یونانیِ پیش از [[سقراط]]<ref>Socrates</ref>، به فلسفه راه یافت که بیانگر نیروی کشش اضداد به همدیگر بود. [[افلاطون]]، شاگرد سقراط، نیز در بحث از جاودانگی در رسالۀ ''فایدون''<ref>''Phaedo'' </ref> و در بحث از عشق در ''کنفرانس علمی''<ref>''symposium''</ref> از او یاد کرده است. | ||
<br /> | |||
---- | ---- | ||
[[Category:اسطوره شناسی]] [[Category:اسطوره های یونان و روم]] | [[Category:اسطوره شناسی]] | ||
[[Category:اسطوره های یونان و روم]] | |||
<references /> |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۲۶
اِروس (اسطوره)(Eros)
در اساطیر یونان، کودکـخدا[۱]ی عشق. او از دیرباز با تیر و کمان مجسم شده است. پسر آفرودیت[۲] بود و عاشق پسوخه[۳] شد. همتای کوپید[۴] در اساطیر روم است. در ابتدا او را خدای قدرتمند با تمنایی مهارناپذیر قلمداد میکردند؛ سافو[۵]، شاعرۀ یونانی، او را در شعرهای غنایی خود با صفت «تلخ ـ شیرین» توصیف کرده است. اروس با نوشتههای پارمنیدس[۶]، فیلسوف یونانیِ پیش از سقراط[۷]، به فلسفه راه یافت که بیانگر نیروی کشش اضداد به همدیگر بود. افلاطون، شاگرد سقراط، نیز در بحث از جاودانگی در رسالۀ فایدون[۸] و در بحث از عشق در کنفرانس علمی[۹] از او یاد کرده است.