مصدق، محمد (۱۲۶۱ـ۱۳۴۵ش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
مصدّق، محمّد (۱۲۶۱ـ۱۳۴۵ش)<br> | مصدّق، محمّد (۱۲۶۱ـ۱۳۴۵ش)<br> | ||
{{جعبه زندگینامه | {{جعبه زندگینامه | ||
|عنوان = محمد مصدق | |عنوان = محمد مصدق | ||
خط ۲۹: | خط ۲۸: | ||
|پست تخصصی = | |پست تخصصی = | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}}دولتمرد و نخستوزیر ایران. فرزند میرزا هدایت، از رجال دورۀ ناصری و مادرش [[نجم السلطنه ، ملک تاج خانم (۱۲۳۳ـ۱۳۱۱ش)|نجمالسلطنه]]<nowiki/>، از شاهزادگان قاجار بود. در جوانی، بهجای پدر، مستوفی خراسان شد و لقب «مصدقالسلطنه» گرفت. در دورۀ اول مجلس شورای ملی به نمایندگی مردم اصفهان به مجلس راه یافت، ولی اعتبارنامهاش، بهعلت نرسیدن سن او به حد نصاب قانونی، رد شد. در ۱۲۸۸ش برای تحصیل حقوق عازم سوئیس و سپس فرانسه شد (۱۲۹۳ش). بعد از آن به ایران آمد و استاد مدرسۀ عالی علوم سیاسی و عضو کمیسیون تطبیق حوالجات مجلس و مدتی نیز والی فارس شد. بهسبب مخالفت با کودتای ۱۲۹۹ش از کار برکنار گردید. پس از آن به حکومت فارس، وزارت مالیه (دارایی)، حکومت آذربایجان، وزارت خارجه و سپس به نمایندگی مجالس پنجم و ششم رسید. در مجلس مؤسسان با خلع قاجاریه مخالفت کرد (۱۳۰۴ش) و لذا مغضوب [[رضاشاه پهلوی (آلاشت ۱۲۵۷ـ ژوهانسبورگ ۱۳۲۳ش)|رضاشاه]] واقع شد. در اواخر دورۀ رضاشاه به بیرجند تبعید گردید (۱۳۱۹ش). پس از خلع رضاشاه از سلطنت بار دیگر به عرصۀ سیاست بازگشت و در دورههای چهاردهم و شانزدهم به مجلس راه یافت. در دورۀ چهاردهم، با نمایندگی سیدضیاءالدین طباطبایی، بهشدت مخالفت و با طرح اصل «موازنۀ منفی»، اعطای هرگونه امتیاز نفت به بیگانگان را رد کرد (۱۳۲۳ش). در دورۀ شانزدهم مجلس، رهبری نمایندگان «جبهۀ ملی» را در دست گرفت و به ریاست کمیسیون نفت مجلس برگزیده شد. با پیشنهاد و پایمردی دکتر مصدق، طرح «ملیشدن صنعت نفت» در مجلس تصویب شد (اسفند ۱۳۲۹ش) و خود او در اردیبهشت ۱۳۳۰ش از سوی مجلس به نخستوزیری رسید. او بلافاصله دستور خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس را صادر کرد (خرداد ۱۳۳۰ش) و در دادگاه بینالمللی لاهه طی نطقی مستدل، به اثبات حقانیت دعوی ایران پرداخت. وی کنسولگری ایران در اسرائیل را تعطیل و با انگلستان قطع رابطه کرد و مذاکراتی را برای فروش نفت با امریکا آغاز کرد، اما این مذاکرات براثر کارشکنیهای انگلستان به نتیجه نرسید، لذا او برنامه اقتصادی جامعی را بدون اتکا به درآمدهای نفتی به مرحلۀ اجرا گذارد. آیتالله کاشانی که از دولت مصدق حمایت میکرد مردم را به خرید اوراق قرضه تشویق کرد و با صدور اعلامیههایی، تهدیدها و توطئههای سیاسی و نظامی انگلستان و عوامل داخلی آنها را برضد مصدق خنثی میکرد. در تیر ۱۳۳۱، دکتر مصدق بهدلیل اختلافنظر با شاه ناگهان استعفا کرد و شاه احمد قوام (قوامالسلطنه) را به نخستوزیری منصوب کرد. با قیام مردم ایران در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ بار دیگر مصدق به نخستوزیری رسید (۳۰ تیر ۱۳۳۱). همزمان، سازمانهای جاسوسی امریکا و انگلستان طرح کودتایی نظامی را تدارک دیدند که در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اجرا شد. متعاقب آن، مصدق دستگیر و طی محاکمهای جنجالی به سه سال حبس محکوم گردید و پس از آن در خانۀ مسکونی خود در احمدآباد کرج تحت نظر قرار گرفت و ممنوعالملاقات شد. وی از طریق مکاتبه در جریان وقایع سیاسی کشور قرار داشت. سرانجام در ۱۴ اسفند ماه ۱۳۴۵ در ۸۵سالگی در احمدآباد درگذشت و در همانجا دفن شد. مصدق مردی آزادیخواه و پایبند به سنتهای مردمسالاری مشروطه و مخالف سرسخت مداخلۀ بیگانگان، امّا در برخی موارد نیز خودرأی و لجوج بود. روستای احمدآباد در حدود ۷کیلومتری شرق آبیک، سابقاً قلعهای با برج و باروی بلند و ملک شخصی دکتر مصدق بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، انبار آذوقۀ قلعه به شورای اسلامی دِه واگذار و خانۀ او، که شامل باغ، چند اتاق و یک کتابخانه است، به موزه تبدیل شد. آرامگاه مصدق در اتاق مرکزی خانه است. ''خاطرات و تألمات'' دکتر مصدق کتابی است که بعد از درگذشت وی بهکوشش فرزند او دکتر [[مصدق، غلامحسین (تهران ۱۲۸۵ـ همان جا ۱۳۶۹ش)|غلامحسین مصدق]] و [[افشار، ایرج (تهران ۱۳۰۴ـ ۱۳۸۹ش)|ایرج افشار]] چاپ و منتشر شده است. | }}[[پرونده: 38312300.jpg | بندانگشتی|مصدّق، محمّد]]دولتمرد و نخستوزیر ایران. فرزند میرزا هدایت، از رجال دورۀ ناصری و مادرش [[نجم السلطنه ، ملک تاج خانم (۱۲۳۳ـ۱۳۱۱ش)|نجمالسلطنه]]<nowiki/>، از شاهزادگان قاجار بود. در جوانی، بهجای پدر، مستوفی خراسان شد و لقب «مصدقالسلطنه» گرفت. در دورۀ اول مجلس شورای ملی به نمایندگی مردم اصفهان به مجلس راه یافت، ولی اعتبارنامهاش، بهعلت نرسیدن سن او به حد نصاب قانونی، رد شد. در ۱۲۸۸ش برای تحصیل حقوق عازم سوئیس و سپس فرانسه شد (۱۲۹۳ش). بعد از آن به ایران آمد و استاد مدرسۀ عالی علوم سیاسی و عضو کمیسیون تطبیق حوالجات مجلس و مدتی نیز والی فارس شد. بهسبب مخالفت با کودتای ۱۲۹۹ش از کار برکنار گردید. پس از آن به حکومت فارس، وزارت مالیه (دارایی)، حکومت آذربایجان، وزارت خارجه و سپس به نمایندگی مجالس پنجم و ششم رسید. در مجلس مؤسسان با خلع قاجاریه مخالفت کرد (۱۳۰۴ش) و لذا مغضوب [[رضاشاه پهلوی (آلاشت ۱۲۵۷ـ ژوهانسبورگ ۱۳۲۳ش)|رضاشاه]] واقع شد. در اواخر دورۀ رضاشاه به بیرجند تبعید گردید (۱۳۱۹ش). پس از خلع رضاشاه از سلطنت بار دیگر به عرصۀ سیاست بازگشت و در دورههای چهاردهم و شانزدهم به مجلس راه یافت. در دورۀ چهاردهم، با نمایندگی سیدضیاءالدین طباطبایی، بهشدت مخالفت و با طرح اصل «موازنۀ منفی»، اعطای هرگونه امتیاز نفت به بیگانگان را رد کرد (۱۳۲۳ش). در دورۀ شانزدهم مجلس، رهبری نمایندگان «جبهۀ ملی» را در دست گرفت و به ریاست کمیسیون نفت مجلس برگزیده شد. با پیشنهاد و پایمردی دکتر مصدق، طرح «ملیشدن صنعت نفت» در مجلس تصویب شد (اسفند ۱۳۲۹ش) و خود او در اردیبهشت ۱۳۳۰ش از سوی مجلس به نخستوزیری رسید. او بلافاصله دستور خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس را صادر کرد (خرداد ۱۳۳۰ش) و در دادگاه بینالمللی لاهه طی نطقی مستدل، به اثبات حقانیت دعوی ایران پرداخت. وی کنسولگری ایران در اسرائیل را تعطیل و با انگلستان قطع رابطه کرد و مذاکراتی را برای فروش نفت با امریکا آغاز کرد، اما این مذاکرات براثر کارشکنیهای انگلستان به نتیجه نرسید، لذا او برنامه اقتصادی جامعی را بدون اتکا به درآمدهای نفتی به مرحلۀ اجرا گذارد. آیتالله کاشانی که از دولت مصدق حمایت میکرد مردم را به خرید اوراق قرضه تشویق کرد و با صدور اعلامیههایی، تهدیدها و توطئههای سیاسی و نظامی انگلستان و عوامل داخلی آنها را برضد مصدق خنثی میکرد. در تیر ۱۳۳۱، دکتر مصدق بهدلیل اختلافنظر با شاه ناگهان استعفا کرد و شاه احمد قوام (قوامالسلطنه) را به نخستوزیری منصوب کرد. با قیام مردم ایران در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ بار دیگر مصدق به نخستوزیری رسید (۳۰ تیر ۱۳۳۱). همزمان، سازمانهای جاسوسی امریکا و انگلستان طرح کودتایی نظامی را تدارک دیدند که در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اجرا شد. متعاقب آن، مصدق دستگیر و طی محاکمهای جنجالی به سه سال حبس محکوم گردید و پس از آن در خانۀ مسکونی خود در احمدآباد کرج تحت نظر قرار گرفت و ممنوعالملاقات شد. وی از طریق مکاتبه در جریان وقایع سیاسی کشور قرار داشت. سرانجام در ۱۴ اسفند ماه ۱۳۴۵ در ۸۵سالگی در احمدآباد درگذشت و در همانجا دفن شد. مصدق مردی آزادیخواه و پایبند به سنتهای مردمسالاری مشروطه و مخالف سرسخت مداخلۀ بیگانگان، امّا در برخی موارد نیز خودرأی و لجوج بود. روستای احمدآباد در حدود ۷کیلومتری شرق آبیک، سابقاً قلعهای با برج و باروی بلند و ملک شخصی دکتر مصدق بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، انبار آذوقۀ قلعه به شورای اسلامی دِه واگذار و خانۀ او، که شامل باغ، چند اتاق و یک کتابخانه است، به موزه تبدیل شد. آرامگاه مصدق در اتاق مرکزی خانه است. ''خاطرات و تألمات'' دکتر مصدق کتابی است که بعد از درگذشت وی بهکوشش فرزند او دکتر [[مصدق، غلامحسین (تهران ۱۲۸۵ـ همان جا ۱۳۶۹ش)|غلامحسین مصدق]] و [[افشار، ایرج (تهران ۱۳۰۴ـ ۱۳۸۹ش)|ایرج افشار]] چاپ و منتشر شده است. | ||
<br><!--38312300--> | <br><!--38312300--> | ||
[[رده:تاریخ ایران]] | [[رده:تاریخ ایران]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۲۶
مصدّق، محمّد (۱۲۶۱ـ۱۳۴۵ش)
محمد مصدق | |
---|---|
زادروز |
۱۲۶۱ش |
درگذشت | ۱۳۴۵ش |
ملیت | ایرانی |
تحصیلات و محل تحصیل | تحصیل حقوق در سوییس و فرانسه |
شغل و تخصص اصلی | دولتمرد |
گروه مقاله | تاریخ ایران |
خویشاوندان سرشناس | میرزا هدایت (پدر)- نجم السلطنه (مادر) |
دولتمرد و نخستوزیر ایران. فرزند میرزا هدایت، از رجال دورۀ ناصری و مادرش نجمالسلطنه، از شاهزادگان قاجار بود. در جوانی، بهجای پدر، مستوفی خراسان شد و لقب «مصدقالسلطنه» گرفت. در دورۀ اول مجلس شورای ملی به نمایندگی مردم اصفهان به مجلس راه یافت، ولی اعتبارنامهاش، بهعلت نرسیدن سن او به حد نصاب قانونی، رد شد. در ۱۲۸۸ش برای تحصیل حقوق عازم سوئیس و سپس فرانسه شد (۱۲۹۳ش). بعد از آن به ایران آمد و استاد مدرسۀ عالی علوم سیاسی و عضو کمیسیون تطبیق حوالجات مجلس و مدتی نیز والی فارس شد. بهسبب مخالفت با کودتای ۱۲۹۹ش از کار برکنار گردید. پس از آن به حکومت فارس، وزارت مالیه (دارایی)، حکومت آذربایجان، وزارت خارجه و سپس به نمایندگی مجالس پنجم و ششم رسید. در مجلس مؤسسان با خلع قاجاریه مخالفت کرد (۱۳۰۴ش) و لذا مغضوب رضاشاه واقع شد. در اواخر دورۀ رضاشاه به بیرجند تبعید گردید (۱۳۱۹ش). پس از خلع رضاشاه از سلطنت بار دیگر به عرصۀ سیاست بازگشت و در دورههای چهاردهم و شانزدهم به مجلس راه یافت. در دورۀ چهاردهم، با نمایندگی سیدضیاءالدین طباطبایی، بهشدت مخالفت و با طرح اصل «موازنۀ منفی»، اعطای هرگونه امتیاز نفت به بیگانگان را رد کرد (۱۳۲۳ش). در دورۀ شانزدهم مجلس، رهبری نمایندگان «جبهۀ ملی» را در دست گرفت و به ریاست کمیسیون نفت مجلس برگزیده شد. با پیشنهاد و پایمردی دکتر مصدق، طرح «ملیشدن صنعت نفت» در مجلس تصویب شد (اسفند ۱۳۲۹ش) و خود او در اردیبهشت ۱۳۳۰ش از سوی مجلس به نخستوزیری رسید. او بلافاصله دستور خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس را صادر کرد (خرداد ۱۳۳۰ش) و در دادگاه بینالمللی لاهه طی نطقی مستدل، به اثبات حقانیت دعوی ایران پرداخت. وی کنسولگری ایران در اسرائیل را تعطیل و با انگلستان قطع رابطه کرد و مذاکراتی را برای فروش نفت با امریکا آغاز کرد، اما این مذاکرات براثر کارشکنیهای انگلستان به نتیجه نرسید، لذا او برنامه اقتصادی جامعی را بدون اتکا به درآمدهای نفتی به مرحلۀ اجرا گذارد. آیتالله کاشانی که از دولت مصدق حمایت میکرد مردم را به خرید اوراق قرضه تشویق کرد و با صدور اعلامیههایی، تهدیدها و توطئههای سیاسی و نظامی انگلستان و عوامل داخلی آنها را برضد مصدق خنثی میکرد. در تیر ۱۳۳۱، دکتر مصدق بهدلیل اختلافنظر با شاه ناگهان استعفا کرد و شاه احمد قوام (قوامالسلطنه) را به نخستوزیری منصوب کرد. با قیام مردم ایران در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ بار دیگر مصدق به نخستوزیری رسید (۳۰ تیر ۱۳۳۱). همزمان، سازمانهای جاسوسی امریکا و انگلستان طرح کودتایی نظامی را تدارک دیدند که در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اجرا شد. متعاقب آن، مصدق دستگیر و طی محاکمهای جنجالی به سه سال حبس محکوم گردید و پس از آن در خانۀ مسکونی خود در احمدآباد کرج تحت نظر قرار گرفت و ممنوعالملاقات شد. وی از طریق مکاتبه در جریان وقایع سیاسی کشور قرار داشت. سرانجام در ۱۴ اسفند ماه ۱۳۴۵ در ۸۵سالگی در احمدآباد درگذشت و در همانجا دفن شد. مصدق مردی آزادیخواه و پایبند به سنتهای مردمسالاری مشروطه و مخالف سرسخت مداخلۀ بیگانگان، امّا در برخی موارد نیز خودرأی و لجوج بود. روستای احمدآباد در حدود ۷کیلومتری شرق آبیک، سابقاً قلعهای با برج و باروی بلند و ملک شخصی دکتر مصدق بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، انبار آذوقۀ قلعه به شورای اسلامی دِه واگذار و خانۀ او، که شامل باغ، چند اتاق و یک کتابخانه است، به موزه تبدیل شد. آرامگاه مصدق در اتاق مرکزی خانه است. خاطرات و تألمات دکتر مصدق کتابی است که بعد از درگذشت وی بهکوشش فرزند او دکتر غلامحسین مصدق و ایرج افشار چاپ و منتشر شده است.