ابوالحسن خان بیگلربیگی محلاتی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
ابوالحسن خان بیگلربیگی محلاتی
ابوالحسن خان بیگلربیگی محلاتی


رئیس طایفۀ اسماعیلیه و فرمانروای كرمان در دوران زنديه. او نيای آقاخان ها بود. بعد از فوت سيد حسن بيگ كه در روزگار افشاريان، زعامت اسماعيليان را بر عهده داشت، به فاصلۀ یک نفر، ابوالحسن خان پيشوای اسماعيليان شد. پيشوايان اين طايفه، قبل از زعامت سيد حسن بيگ، اقامتگاه خود را از انجدان قم و محلات به شهر بابک كرمان منتقل کرده بودند و وقتی نوبت به ابوالحسن خان رسيد، او ضمن حفظ شهر بابک به عنوان پايگاه اصلی اسماعيليان، به كرمان رفت. او به علت مال و مكنت و بخشش بسيار، مورد احترام مردم كرمان قرار گرفت و از آن پس، ميرزا حسين خان حاكم كرمان نيز حكومت برخی از توابع آن ديار را به وی واگذار کرد. از او به عنوان بيگلربيگی حكمران ياد می شد و او عملاً حكومت كرمان و توابع آن را در دست گرفت.  
(نیز با نام: سید ابوالحسن خان بیگلربیگی، معروف به سید کهکی) رئیس طایفۀ [[اسماعیلیه]] و فرمانروای كرمان در دوران [[زندیه]]. او نيای اعلای آقاخان‌ها بود. بعد از فوت سيد حسن بیگ كه در روزگار افشاریان، زعامت اسماعیلیان را بر عهده داشت، به فاصلۀ یک نفر، ابوالحسن خان پيشوای اسماعیلیان شد. پيشوايان اين طايفه، قبل از زعامت سيد حسن بيگ، اقامتگاه خود را از انجدان قم و محلات به شهر بابک كرمان منتقل کرده بودند و وقتی نوبت به ابوالحسن خان رسيد، او ضمن حفظ شهر بابک به عنوان پايگاه اصلی اسماعيليان، به كرمان رفت. او به علت مال و مكنت و بخشش بسيار، مورد احترام مردم كرمان قرار گرفت و مردم از او اطاعت و تمکین می کردند. ابوالحسن خان فرد بخشنده و مردم‌داری بود و با كرمانی‌ها به نيكی رفتار می‌كرد. او نه تنها از مردم شهر چيزی به عنوان ماليات نمی‌گرفت، بلکه هر چه از هند و ديگر جاها به دستش می‌سيد، به مردم می‌بخشيد. او در دوران حكومت و قدرت خود، در آبادانی شهر كرمان بسیار کوشید، از جمله این که ميدانی جنب مسجد جامع ساخت كه هنوز پابرجاست و به ميدان خواربار و بازار مظفری معروف است.


دوران حكومت او همزمان بود با دوران آشوب و هرج و مرج به سبب جنگ های افشاريان، زنديان و قاجاريان در ايران.
ميرزا حسين خان، حاكم كرمان، نيز حكومت برخی از توابع آن ديار را به وی واگذار کرد. از ابوالحسن خان به عنوان بيگلربيگی حكمران ياد می‌شد و او عملاً حكومت كرمان و توابع آن را در دست گرفت. دوران حكومت ابوالحسن خان همزمان بود با دوران آشوب و هرج و مرج به سبب جنگ‌های افشاريان، زنديان و قاجاريان در ايران. در 1205ق، هنگامی که [[لطفعلی خان زند|لطفعلی خان]] از شیراز عازم کرمان شد تا آن شهر را تسخیر کند، ابوالحسن خان مانع ورودش به شهر و تصرف آن‌جا شد. در نهایت، لطفعلی خان از تصرف کرمان منصرف شد و به شیراز بازگشت. پس از فوت ابوالحسن خان (ح 1207ق)، لطفعلی خان جسارت پیدا کرد و در 1208ق کرمان را به تصرف خود درآورد.


<br />
<br />
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:ایران از حکومت صفویه تا قاجار]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۴

ابوالحسن خان بیگلربیگی محلاتی

(نیز با نام: سید ابوالحسن خان بیگلربیگی، معروف به سید کهکی) رئیس طایفۀ اسماعیلیه و فرمانروای كرمان در دوران زندیه. او نيای اعلای آقاخان‌ها بود. بعد از فوت سيد حسن بیگ كه در روزگار افشاریان، زعامت اسماعیلیان را بر عهده داشت، به فاصلۀ یک نفر، ابوالحسن خان پيشوای اسماعیلیان شد. پيشوايان اين طايفه، قبل از زعامت سيد حسن بيگ، اقامتگاه خود را از انجدان قم و محلات به شهر بابک كرمان منتقل کرده بودند و وقتی نوبت به ابوالحسن خان رسيد، او ضمن حفظ شهر بابک به عنوان پايگاه اصلی اسماعيليان، به كرمان رفت. او به علت مال و مكنت و بخشش بسيار، مورد احترام مردم كرمان قرار گرفت و مردم از او اطاعت و تمکین می کردند. ابوالحسن خان فرد بخشنده و مردم‌داری بود و با كرمانی‌ها به نيكی رفتار می‌كرد. او نه تنها از مردم شهر چيزی به عنوان ماليات نمی‌گرفت، بلکه هر چه از هند و ديگر جاها به دستش می‌سيد، به مردم می‌بخشيد. او در دوران حكومت و قدرت خود، در آبادانی شهر كرمان بسیار کوشید، از جمله این که ميدانی جنب مسجد جامع ساخت كه هنوز پابرجاست و به ميدان خواربار و بازار مظفری معروف است.

ميرزا حسين خان، حاكم كرمان، نيز حكومت برخی از توابع آن ديار را به وی واگذار کرد. از ابوالحسن خان به عنوان بيگلربيگی حكمران ياد می‌شد و او عملاً حكومت كرمان و توابع آن را در دست گرفت. دوران حكومت ابوالحسن خان همزمان بود با دوران آشوب و هرج و مرج به سبب جنگ‌های افشاريان، زنديان و قاجاريان در ايران. در 1205ق، هنگامی که لطفعلی خان از شیراز عازم کرمان شد تا آن شهر را تسخیر کند، ابوالحسن خان مانع ورودش به شهر و تصرف آن‌جا شد. در نهایت، لطفعلی خان از تصرف کرمان منصرف شد و به شیراز بازگشت. پس از فوت ابوالحسن خان (ح 1207ق)، لطفعلی خان جسارت پیدا کرد و در 1208ق کرمان را به تصرف خود درآورد.